سالن ترانزیت ترمینال 4 فرودگاه بین المللی مهرآباد مملو از جمعیت است .تمام صندلی های انتظار پرشده وحتی عده ای ایستاده در انتظاراعلام پرواز خود هستند.همه خسته بنظر میرسند؛ساعتها ترافیک خیابانهای تهران با هوای آلوده در حد هشدار را طی کرده اند،درصف کارت پروازایستاده اند،وسایل خودر را تحویل داده اند،کارت پرواز گرفته اند ،بازرسی دوم را هم عبور کرده اند وحالا منتظر پرواز هستند؛

 
 
عصر دوشنبه هجدهم دیماه 91!
زمان می گذرد اما هیچ پروازی اعلام نمی شود، به هیچ مقصدی ! بعضی ها دست به تلفن می شوند تا از اطلاعات فرودگاه از سرنوشت پرواز خود مطلع شوند اما آنها می گویند به ما هم گفته اند تاخیر دارد،ما اطلاعات بیشتری نداریم!بعد از یک انتظار طولانی در یک اعلام چند پرواز به چند مقصد متفاوت باطل اعلام می شود.چنین اعلامی طبیعی بنظر نمی رسد. پچ پچ ها دربین مسافران شروع می شود ،هر کس نظری دارد ،چند دقیقه بعد تعداد دیگری از پروازها باطل می شود وسرانجام همه تکلیف خودرا می فهمند ؛تقریباهیچ پروازی از ترمینال 4 که مخصوص شرکتهای هواپیمایی خصوصی است انجام نمی شود ،بخاطر مشکل سوخت حالا ازدحام مسافران جلوی باجه ها دیدنی است ، آمده اند تا برروی بلیط های خود مهر ابطال بزنند ووسایل خود را تحویل بگیرند ؛ البته با زحمت واحتمال مفقودی یا جابجایی وسایل! هر کس از گرفتاری خود می گوید ومامور ابطال بلیط ها تنها به این جمله اکتفا می کند: گفته اند سوخت اعتباری نمی دهیم!
فکرش را بکنید ؛ دانشجویی که باید به امتحان پایان ترم خود برسد حالا چه حالی دارد،یا فارغ التحصیلی که پس از مدتها دوندگی برای خود شغلی دست وپا کرده وحالا برای آخرین مصاحبه عازم است ،ویا پسری که برای رسیدن به آخرین نفسهای مادر در حال احتضار خود قرار از کف داده است ، ویا کارمندی که پس از مدتها پس اندازی داشته ، مرخصی گرفته، هتلی رزو کرده است ومی خواهد با خانواده در آستانه شهادت امام رضا (ع) به آستان بوسی حضرتش مشرف شود، ویا مسافری که هیچ مکانی برای اقامت در تهران ندارد ،صبح برای یک کار اداری به پایتخت آمده وحالا می خواهد برگردد. خلاصه هر کس گرفتاری خاص خود واضطراب مرتبط با آن را دارد ودر این میان لابد کسانی که این وضعیت را برای صدها تن از هموطنان ایجاد کرده اند -والبته با درایت می توانستند چنین وضعی را به وجود نیاورند- از آزار آنها لذت می برند!پیش ازاین در یادداشتی پرسیدم:  واقعا چرا برخی از مسئولان ار آزار مردم لذت می برند؟ وحالا در این مورد خاص میپرسم:                                   
1-چرا شرکتهای هواپیمایی خصوصی از پرداخت معوقه سوخت طفره می روند وهزینه سوخت هواپیما ها را نقدی پرداخت نمی کنند،مگر نه این است که آنها پول بلیط خود رانقدی دریافت می کنند، ومگر نه این است که همین چند هفته پیش نرخ بلیط هواپیما را 65 درصد گران کردند؟چرا سازمان هواپیمایی کشوری وظیفه خودرا دراین زمینه انجام نمی دهد تا معوقه ها میلیاردی نشود؟ نکند عدم پرداخت معوقه های بانکی از سوی دانه درشتها-وپاس کاری موضوع بین دو قوه- زیر دندان صاحبان شرکتهای هواپیمایی -که آنها هم البته دانه در شت هستند - مزه کرده است؟ اگر این رویه روال شود تکلیف چیست؟                                                                                                                                                       
2-چراوزارت نفت با اولتیماتوم قبلی به شرکتهای هواپیمایی یرای منع تحویل سوخت زمان تعیین نمی کند تا آنها بلیط نفروشند؟ اگر زمان تعیین کرده وآنها تمکین نمی کنند چرا این زمان را  به مردم اطلاع رسانی نمی کند تا لا اقل مردم بلیط نخرند!؟ وباز اگر هیچ کدام از این اقدامات نشد چراروز قبل اعلام نمی کنند وآن را به دقیقه 90 ویا حتی وقت اضافه (!) موکول می کنند تا مردم کارت پرواز هم بگیرند وبعد از انتظار برای پرواز ازآن مطلع شوند؟ آیا اینها مردم آزاری نیست؟ آیا مردم آزاری برای برای بعضی ها لذت بخش است؟                                                    
اکنون باید منتظر بود ودید آیا کسانی برای این مردم آزاری توبیخ یا عزل می شوند؟ چرا که زشتی این کار قطعا از شرکت یک مقام مسئول در جلسه ای که سخنران مراسم از دولت انتقاد کرده کمتر نیست! وقتی این کار منجر به عزل میشود قطعا مجازات مردم آزاری در دولت مهرورزی باید بیش از اینها باشد!
                                                                                                                                           
خدا کند آزار واذیت مردم –که به تعبیر امام ورهبری مسئولیت در جمهوری اسلامی برای نوکری آنهاست – به سوژه تفریح و لذت برخی مسئولین تبدیل نشده باشد.
 
منبع: خبرآنلاین