رضا امیرخانی گفت: اگر ما به جامعه سیاست زده رجوع کنیم، بدون در نظر گرفتن دسته‌بندی‌های سیاسی در بی‌صفت‌ترین دوران سیاسی به سر می‌بریم چرا که هیچ صفت بارزی در سپهر سیاسی جامعه وجود ندارد.

به گزارش خبرآنلاین، نسشت «آیین جوانمردی در آینه داستان ایرانی» عصر امروز با حضور رضا امیرخانی، سیدعلی میرفتاح و محمدعلی علوی در سالن اجتماعات بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد.

رضا امیرخانی که امسال رمان «قیدار» او با محوریت بازگشت به دوران جوانمرد و روایت زندگی یک گاراژدار بامعرفت دهه 50 خیلی خوب فروش داشته و تا کنون بیش از 8 بار تجدید چاپ شده است، در این مراسم با بیان اینکه «جوانمردی» تنها در کشور ما نبوده و در سایر فرهنگ ها و تمدن های غرب و شرق نیز دیده می شود، از آیین شوالیه‌ها در تمدن غرب و آیین سامورایی‌ها در تمدن شرق دور یاد و اشاره کرد که برخی از کمپانی های بزرگ صنعتی هم در مفاد قرارداد خود از آیین های جوانمردی استفاده می کنند و به نوعی با این کار در پی احیای داشته های فرهنگی خود هستند. وی تصریح کرد: در قرارداد استخدام شرکت میتسوبیشی بندهایی از آیین جوانمردی شرق دور را پیدا می‌کنید یعنی از این آیین در استخدام این شرکت استفاده می‌شود که این امر نشانگر زنده نگه‌داشتن آیین جوانمردی در میان افراد جامعه‌شان است.

 

این نویسنده صاحب سبک با اشاره به مباحث مطرح شده در جلسه خاطرنشان کرد: آیین جوانمردی تعریف روشنی ندارد آیین جوانمردی دقیقاً همانند کلمه مسلمانی، صفت بارز ویژه‌ای را به ذهن متبادر نمی‌کند و بر عکس انگار که تمام صفت خوب می‌توانند در این آیین نهفته شوند. جوانمردی یک صفت کامل، خاص و منحصر نیست و گویا هر چیز کوچکی می‌تواند راهگشای مقادیر بزرگی از جوانمردی باشد؛ به همین منظور جوانمردی یک صفت خاص نیست.

 

وی تاکید کرد: هر صفت نیکی اگر در آن مجاهدت باشد و قرار باشد که آدمی در این صفت ممتاز شود، او وارد سلوک جوانمردان و جوانمردی شده است. لازم نیست بگوییم جوانمردی یعنی سخاوت بلکه هر صفتی را بگیریم و زندگی را برمبنای آن صفت بسازیم، مجبور خواهیم شد، صفات دیگر خودمان را ارتقاء دهیم؛ به عبارتی یک انسان سخی مطمئنا نمی تواند صداقت نداشته باشد، چرا که یک صفت خوب، در او باقی صفات خوب را نیز زنده می کند.

 

این رمان نویس محبوب در ادامه با اشاره به صفات خوب انسانی و رابطه آن با «جوانمردی» گفت: در گذشته و زمانی که می خواستند بدترین ناسزا را به یک نفر بگویند، به او می گفتند «بی صفت» به این معنا که او هیچ صفت خوبی ندارد. همچنین در ادبیات شفاهی مردم، ناجوانمردی را بسیاری از اوقات با عبارت «بی معرفتی» بیان می کردند. 

 

او در عین حال تاکید کرد: در یک جمله می توان «جوانمردی» را تعریف کرد و آن خلاصه می شود در اینکه انسان «من» را نبیند و خود را حق مطلق نداند. هر زمان ما بر خلاف این بودیم از «جوانمردی» فاصله گرفته ایم.

 

امیرخانی همچنین با اشاره به اینکه در کشور ما در حوزه های مختلف فرهنگی هر از گاهی به آئین‌های جوانمردی رجوع می‌شود که البته بیشتر کارکردهای سطحی در جامعه دارد و نشان از خلاء هایی در فضای رفتاری و بیرونی و غیر منافقانه است، تاکید کرد: در اوایل انقلاب در حوزه های مختلف ما دارای جناح هایی بودیم که در حوزه های مختلف صفت داشتند، امروز اگر ما به جامعه سیاست زده رجوع کنیم، بدون در نظر گرفتن دسته‌بندی‌های سیاسی در بی‌صفت‌ترین دوران سیاسی به سر می‌بریم چرا که هیچ صفت بارزی در سپهر سیاسی جامعه وجود ندارد. و بی صفتی، صفت اول سیاست امروز ماست.

 

نویسنده رمان «من او» همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، با انتقاد تلویحی از برخی رسانه ها در انتشار برخی اخبار، تصریح کرد: «جوانمردی از چیزهای کوچک آغاز می شود، امروز روز گرفتاری یک مجری تلویزیونی است که من ادبیات و اجرای او را نمی پسندم و با مواضع سیاسی اش نیز نسبتی ندارم، اما «مردی نبود، فتاده را پای زدن». 

 

مشروح این نشست به زودی در خبرآنلاین منتشر می شود.

 

6060

منبع: خبرآنلاین