مصطفی مشایخی در این شعر طنز از آرزوهایش گفته و امیدوار است به آنها برسد، آرزوهایی که برخی دست یافتنی است و برخی هم عمرا بتوان به آنها رسید!

 یا رب بده که پول فراوانم آرزوست

بیمارم و هزینه ی درمانم آرزوست

هم پول باز کردن رگ های بسته ام

هم پول ارتو دنسی دندانم آرزوست

یارانه می دهند و به جایی نمی رسد

یارانه ای ملس نه چو الانم آرزوست

یک دست، بال جوجه و دستی به تنگ دوغ

یعنی که دوغ و جوجه ی ارزانم آرزوست

از بس که حال جیب من این روزها بد است

فعلاَ خرید یک کش تنبانم آرزوست

از کاله جوش و اشکنه بدجور دلخورم

آن قیمه های خوشگل مامانم آرزوست

ازدست نیش و طعنه ی مادر زنم مدام

آوارگی کوه و بیابانم آرزوست

خواهر زنم همیشه به من اخم می کند

خواهر زنی چو پسته ی خندانم آرزوست

...

رفتن به کیش و قشم و دبی را که بی خیال

یک جمعه ای گذر به لواسانم آرزوست

 

6060

منبع: خبرآنلاین