اگرچه رویدادهای مالی و تحرکات نظامی شورشیان شمال این کشور علیه دولت مرکزی این کشور موضوع تازه ای نبود اما اشغال دو شهر کلیدی توسط آنها و در پی آن لشگرکشی فرانسه به این کشور که مغرب آفریقا را همچنان حیاط خلوت خود می داند، سبب شد تا این قاره محور رسانه ای شود. با این همه ماجرای[گروگان گیری در الجزایر/41 نفر از جمله 7 آمریکایی در اسارت القاعده] بیش از حمله فرانسه به مالی مورد توجه قرار گرفت. اگرچه بسیاری از تحلیل گران در پی کشف[پشت پردۀ حمله نظامی جدید فرانسه به قاره سیاه] بودند ماجرای گروگانگیری در الجزایر به سرعت و با یک عمیات نظامی گسترده به پایان رسید و سبب [افزایش ابهامات درباره گروگانگیری الجزایر و ناراحتی امریکا و انگلیس؛ خشم ژاپنی ها] شد.
برخی این سوال را مطرح کردند که [چرا الجزایر اینگونه عمل کرد؟] و حتی این سوال مطرح شد که آیا این رویدادها سبب ورود ناتو به یک جنگ تازه در آفریقا خواهد شد؟[نظر دبیرکل ناتو درباره عملیات نظامی در آفریقا] اما نشان داد که قرار نیست بیش از آنچه فرانسه انجام داده در مالی اتفاق بیفتد.
اینجا بود که ساده ترین نتیجه گیری بعمل آمد: [آتش مالی، الجزایر را سوزاند] رسانه ها پر شدند از[تصاویری از گروگان های آزاد شده در الجزایر] و اخباری مربوط به [آزادی گروهی دیگر از گروگان ها در الجزایر] و پس از آن
[تصاویری از گروگانگیری الجزایر] درست زمانیکه [آمار دقیق کشته شدگان گروگان گیری] توسط وزیر کشور الجزایر اعلام شد و در واقع با معرفی [عامل گروگانگیری الجزایر] همه چیز تمام شده بود.
در این بین اتهام دیگری علیه فرانسه و محور غرب مطرح شده بود که آنها [به نام آزادی و به کام اسلحه] عمل می کنند. و عده دیگری اینگونه تحلیل کردند که [اولاند تنها مانده است] و تحلیلگران دیگری نیز اینگونه استدلال کردند که بحران آفریقا نشانه این است که[نسل سوم القاعده متولد شده، فرانسه تا همین الان هم پشیمان شده و خلاء قذافی یکی از عوامل نا آرامی در قاره سیاه است]
4949