جعفر توفیقی، وزیر علوم دوره اصلاحات و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس طی گفتوگویی با فارس نظرات خود را درباره وضعیت کیفیت آموزش عالی کشور، تمرکز گرایی در آموزش عالی و روند بازنشستگی اساتید دانشگاهها ارائه میکند.
توفیقی به نقد آموزش عالی فعلی مینشیند و معتقد است تعدادی از اقداماتی که در حال انجام است بازگشت به گذشته است.
به گفته وی در زمان مسئولیتش استادی به بهانه مسائل سیاسی بازنشسته نشده است و مشکلی با عنوان دانشجوی ستاره دار وجود نداشت.
توفیقی گفت: ما دوران توسعه کمیت را در آموزش عالی تجربه میکنیم، به دلایل زیادی بعد از انقلاب هم برای جبران عقبماندگی و هم برای پاسخگویی به نیازهای کشور و پاسخگویی به تقاضای اجتماعی که در جامعه بوده پروژه توسعه کمیت در وزارت علوم کلید خورده و این امر مورد توافق نظام نیز قرار گرفته است. این جریان همچنان با تغییراتی ادامه دارد و کشور باید توسعه کمی را ادامه بدهد. طبیعی است که در چنین فضایی نگرانیهایی درباره کیفیت آموزش عالی مطرح شود.
او گفت: من فکر میکنم ضمن اینکه باید همواره به بحث کیفیت توجه کرد، باید در جهت تأمین امکانات و منابع مالی و تامین هیئت علمی، آزمایشگاهها و فضاهای آموزشی نیز تلاش کرد. به نظر من در مجموع عملکرد نظام آموزش عالی قابل قبول است، البته کیفیت یک روند است و نمیشود به صورت مطلق درباره آن صحبت کرد.
وضعیت آموزش عالی بعد از انقلاب
او در مورد عملکرد نظام آموزش عالی کشور را بعد از انقلاب می گوید: به طور کلی عملکرد نظام آموزش عالی کشور بعد از انقلاب قابل قبول بوده و باید به این امر اشاره کرد که در پیشرفتهای کشور دانشآموختگان دانشگاههای داخل کشور نقش عمدهای به عهده داشتند.
توفیقی گفت: ما در مواردی میبینیم که دانشجویان ایرانی که برای تحصیل به خارج از کشور نیز میروند عمدتاً جزء دانشجویان نمونه در آن کشور بشمار میروند. آنجایی که دانشآموختگان ما جذب فرصتهای شغلی در داخل کشور میشوند عمدتاً موفق هستند و حتی آنهایی که جذب دانشگاههای خارج نیز میشوند، جزء دانشجویان موفق هستند.
به عقیده وزیر علوم دولت اصلاحات این دستاوردها مانع از توجه به امر کیفیت نیست: ما به موازات توسعه کمیت باید توجه جدی به بحث کیفیت داشته باشیم البته قابل قبول بودن وضعیت آموزش عالی الزاماً قابل دوام نیست و باید جدیتر بحث کیفیت را دنبال کنیم. من فکر میکنم زمان آن رسیده است که در توسعه کمیت نیز برنامهریزی شده و بهتر حرکت کنیم تا دستاوردهای علمی بعد از انقلاب در آینده مورد لطمه قرار نگیرد.
او گفت: بعد از انقلاب تمرکز اصلی آموزش عالی بر روی کمیت بوده است. که این امر دستاوردهای خود را نیز داشته است اما از برنامه پنجم به بعد باید بحث کیفیت زیرساختها و امکانات و هیئت علمی جدیتر مورد توجه قرار گیرد.
توفیقی گفت: الان ما در معرض تودهای شدن آموزش عالی قرار داریم که تودهای شدن در مقابل نخبهگرایی است. زمانی دانشگاهها به نخبهپروری و نخبگان جامعه توجه میکردند و براین اساس افراد خیلی خاص وارد دانشگاه میشدند ولی تجربهای که در کشورهای توسعه یافته داریم از نیمههای قرن بیستم جریان تودهای شدن آموزش عالی اتفاق افتاده و این امر در واقع باعث افزایش شدید جمعیت دانشجویی در دنیا شده است و این روند همچنان ادامه دارد.
به گفته او تودهای شدن آموزش عالی در ایران، بعد از انقلاب افتاده است: ما قبل از انقلاب شاخصهای قابل قبولی در آموزش عالی نداشتیم. تودهای شدن به معنای افزایش دسترسی مردم به آموزش عالی است و در واقع میتوان گفت، تودهای شدن همگانی کردن آموزش عالی است.
توفیقی عقیده دارد تودهای شدن آموزش عالی یک پدیده مثبت است: زیرا باعث توسعه سرمایههای انسانی میشود. تجربه دنیای امروز نشان میدهد بزرگترین مزیت کشورها بر اساس سرمایههای انسانی آنهاست. آن هم انسانهای آموزشدیده. در حال حاضر سطح سواد طبق تعاریف بینالمللی از دبستان، دبیرستان و دیپلم عبور کرده است و بحث سواد تخصصی مطرح میشود.
نباید برای اصلاح دانشگاه به عقب برگشت
او درباره اصلاح دانشگاه هم گفت: وقتی میخواهیم دانشگاه را اصلاح کنیم، نباید به عقب برگردیم. ما با تمرکز نمیتوانیم مشکلات را برطرف کنیم. در حال حاضر تصور میشود این مشکل حل شده است. با تمرکز فکر میکنیم که میتوانیم مسائل را حل کنیم اما مشکلاتی که در تمرکز هست به مراتب بیشتر از نظامهای غیر متمرکز است.
به گفته وزیر اسبق علوم، در سیستم پذیرش دانشجو هدف حذف یک مشکل بوده اما چندین مشکل دیگر نیز به مشکلات قبلی اضافه شده است: در دنیا پذیرش دانشجوی دکترا استاد محور است و این تجربه سالهاست که دنبال میشود. یعنی استاد است که به دانشجو پذیرش میدهد.
او گفت: مهم این است که ما با چه روشی میخواهیم این اشکالات را برطرف کنیم که روشها پایدار و با ثبات باشند. روشها زمانی با ثبات میشود که وزارت علوم طوری مدیریت کند تا دانشگاهها به بلوغ حرفهای و مدیریتی برسند و به آن سطح از مدیریت حرفهای دست یابند که در پذیرش دانشجو به بهترین شیوه عمل کنند و تبعیض روا ندارند.
توفیقی می پرسد: چطور میشود کشورهایی که دارای وزارتی به عنوان علوم نیستند دانشگاههایشان در مجموع بهتر از ما عمل میکنند.
و خودش چنین پاسخ می دهد: زیرا مدیران این دانشگاهها در یک فرآیند مدیریت غیر متمرکز به صورت حرفهای تربیت شدند. اگر من در کار فرد اشکالی ببینم نباید آن اشکال را خود رفع کنم بلکه باید به آن فرد آموزش دهم تا خود فرد بتواند آن اشکال را برطرف کند. ما نمیتوانیم به تعداد دانشگاهها وزیر داشته باشیم، مگر یک وزیر چقدر توان دارد که بتواند تمام حوزهها را مدیریت کند. راه برطرف کردن مشکلات دانشگاهها توانمندسازی و آگاهی بخشی مدیران آنهاست. اگر اینگونه باشد تمامی رؤسای دانشگاه قادر خواهند بود به بهترین و کارآمدترین شیوهها دانشگاه را اداره کنند. به میزانی که مدیریت متمرکز انجام میدهیم برهمین اساس دانشگاهها را از خلاقیت و نوآوری دور میکنیم.
بازنشستگی اساتید و آیین نامه های هیات علمی
توفیقی در مورد فرایند بازنشستگی اساتید و انگ های سیاسی بودن آن معتقد است: بازنشستگی اساتید یک روال طبیعی دارد و همه جای دنیا نیز مرسوم است به نظر من مشکلی نیز وجود ندارد. اصل موضوع بازنشستگی اعضای هیئت علمی نیست که مشکل دارد اما مهم این است که ما از این ابزار چگونه استفاده میکنیم. آن چیزی که به نظر من طی دو سه سال گذشته مسئله شده است و باعث شد موضوع بازنشستگی اعضای هیئت علمی وارد افکار عمومی شود و در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شود این بود که آیا برای بازنشستگی یک روال اداری طی شده است یا از آن استفادههای سیاسی میشود.
او گفت: به نظر من بازنشستگی اگر روال عادی و طبیعی خود را طی کند مشکلی ندارد. افزایش ماندگاری اساتید در دانشگاهها بر اساس آئیننامه فعلی بازنشستگی اعضای هیئت علمی مثبت است. مشکل مربوط به آئیننامه نیست بلکه مشکل مربوط به اجرای آن است. اعتراضها زمانی مطرح میشود که یک نفر فکر میکند که خارج از آئیننامه با آن برخورد شده است. چیزی که مهمتر از محتوای آئیننامه است یکسانسازی اجرای آئیننامه و استفاده ابزاری نکردن از آئیننامه است.
توفیقی درباره بازنشستگی اساتید در دوره وزارتش گفت: در زمان مسئولیتم چنین امری اتفاق نیفتاده است و به ذهنم نمیآید مشکلی در این حوزه داشتهایم.
او درباره دانشجویان ستاره دار هم گفت: در زمان مسئولیت من مشکلی با عنوان دانشجوی ستاره دار وجود نداشت شاید برای پذیرش یک دانشجو مشکلاتی به وجود میآمد اما این مشکل را برطرف میکردیم. دانشجویانی که مشکل ادامه تحصیل داشتند به وزارت علوم ابلاغ میشد و ما به عنوان وزارت علوم صحبت و بحث در این زمینه را انجام میدادیم.
جلسات مشترکی بود که صحبتهایی صورت میگرفت و وزارت علوم آنقدر هم دست بسته نبود. بازنشستگی در زمان مسئولیت من نیز وجود داشت اما اینکه این موضوع به جریانی تبدیل شده باشد حضور ذهن ندارم و در زمان من این موضوع شائبه سیاسی نداشته است.
او گفت: اگر در زمان مسئولیتم معضلی درباره بازنشستگی اعضای هیئت علمی وجود داشت مطمئنا به یاد من میماند.
47301