اینک که جلد دوم کتاب آماده انتشار است بازخوانی این موضوع مهم به نظر ضروری است.
آنچه این کتاب می خواست بگوید این بود و هست که از یک سو موضوع حجاب بسیار حساس تر و مهمتر از آن است که بتوان با شعار و تعارف از آن گذشت و از سوی دیگر مسائل مهمتر از حجاب خیلی هست که به آنها بی توجه هستیم و حل آنها به شکل مستقیم در موضوع حجاب اثرگزار است . امیر مؤمنان خطاب به کسی که چاپلوسانه ومتملقانه عباراتی غلو آمیز در باره ایشان به کار برد فرمودند : " أنا فوق ما فی نفسک و دون ما تقول " یعنی من از آنچه در ذهن و دل داری برترم و از آنچه بر زبان می آوری کمتر ! ماجرای حجاب در کشور ما نیز اکنون چنین است ، حجاب از آن که برخی فکر می کنند بسیار مهمتر است و از آنچه به هیاهو و فریاد و شعار می گویند کم اهمیت تر . اگر واقعا این موضوع در ذهن شان همین قدرمهم بود ، شب خوابشان نمی برد در حالی که بعد از این سخنرانی ها و شعارها کار عملی چندانی نمی بینیم ، اما یک مساله انتخاباتی و رای گیری همه را بیشتر به خود مشغول می کند .مسائل وموضوعات بسیار مهمتر از حجاب فراوان است . فساد و فحشای بزرگتر نابودی بنیان خانواده است و اعتیاد و فقر و فساد اداری و کهریزک و ظلم و دروغ علنی رسمی و ... راستی چند روایت در باره حجاب داریم و چند روایت تکان دهنده و استخوان شکن در باره ظلم قاضی یا پایمال کردن حق کسی که جز خدا دادرسی ندارد ؟ آیا تعابیری چون " الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم " یا " الناس علی دین ملوکهم " مزاح و تعارف است؟
این کتاب می خواهد بگوید که حجاب معلول است نه علت و باید علت را جستجو کرد و برای حل مشکل باید عاقلان دردمند به میدان بیایند ، عقل می گوید که باید برای معلول چاره اندیشی کرد نه برخورد ، عقل حکم می کند که برخورد باید با علت باشد و باید مشکل را از ریشه حل کرد و تا زمانی که مشکل از اساس و ریشه حل نشود هر چه برخورد ظاهری و مقطعی با معلول صورت گیرد نه تنها اتفاق مثبتی نمی افتد بلکه مشکل عمیق تر می شود چنان که در موضوعات مختلفی مانند ویدئو و ماهواره و اینترنت و بالاخره حجاب دیده ایم و می بینیم .
با این همه ، نه تنها وضع فعلی بلکه بسیار بدتر از این وضعیت - که طبق پیش بینی روایات آخر الزمان رخ خواهد داد و نشانه هایش دیده می شود - نباید ناامیدمان کند ، بلکه وعده الهی آن است که یاران مخلص خود را یاری خواهد کرد . اگر به وضعیت اجتماعی و فرهنگی زمان آغاز رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بنگریم خواهیم دید وضع پوشش و حجاب عمومی و رواج فحشا و فساد اخلاقی چنان بوده که حتی باورش نیز برای ما مشکل است ، با این حال و علیرغم آن وضع برهنگی و آلودگی اخلاقی علنی آن حضرت کاری کرد که از همان مردمان و از دل همان وضعیت درخشان ترین نمونه های اخلاق و فضیلت به بشریت عرضه شد .
امروز هم اگر به وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشورهای اروپایی و آمریکا بنگریم بی سابقه ترین تجربه های انسانی در انحطاط اخلاقی و برهنگی و برهنه نگاری را مشاهده می کنیم ، اما در همین حال و از دل همین جوامع نمونه هایی حیرت انگیز از گرایش به اسلام و التزام اخلاقی می بینیم که در مقابل شدیدترین وسوسه ها و اغواگری های نفسانی و شهوانی مقاومت و ایستادگی کرده و این گرایش ها روز به روز بیشتر و گسترده تر می شوند . این گرایش عمومی به حجاب در میان این زنان آمریکایی و اروپایی نیز نشان می دهد که جای نگرانی وجود ندارد و پیام حجاب پیامی ضعیف و ناکارآمد نیست. در دهه های اخیر و پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران این حقیقت را یکبار دیگر به روشنی در کشور خود دیدیم و گرایش عمومی بانوان به حجاب نشان داد که از دل همان وضعیت اسفبار فرهنگی و اجتماعی زمان طاغوت می توان مادران و زنانی یافت که پس از سالها بی حجابی انتخاب تازه ای داشته و بندگی خدا و التزام دینی را برگزیده اند .
اما چرا و چگونه ؟ پاسخ البته بسیار دشوار و تلخ اما کاملا ساده و روشن است . اگر التزام ما به حقیقت اسلام و دعوت های وحیانی و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی فرهنگ اسلامی جدی باشد و در شئون مختلف و سطوح گوناگون بدان پای بند باشیم ، بی شک می توان در بدترین شرایط نیز شاهد درخشش التزام عمومی به حجاب بود . اما اگر به مرور در عرصه های اساسی و مسائل بنیادین دچار تساهل و تسامح شدیم و سیاست مان و اداره هایمان و اقتصادمان و اشتغال مان و رفتارمان و گفتارمان اسلامی نبود ، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که حجاب مان اسلامی باشد.
واقعیت تلخی که باید خواسته یا ناخواسته بپذیریم و بدان اعتراف کنیم این است که حجاب بخشی از یک مجموعه به هم پیوسته است نه جزء جداگانه و متفاوت . حجاب ویترین و آینه تمام آن موضوعات دیگر است و هر طور آنها بودند سر و شکل زنان جامعه هم همان طور خواهد بود. وقتی سیاست و اقتصاد و رفتار و گفتار و قضاوت و تشکیلات اداری اسلامی بود حجاب زنان هم به طور طبیعی اسلامی خواهد بود .
و زمانی که روسری اقتصاد کمی کنار رفت و مانتوی سیاست کمی تنگ و کوتاه شد و نظام اداری چکمه پوشید و سیستم قضایی گردن و بازویش را برهنه کرد به طور طبیعی این واقعیت های تلخ در تصویر زنان کوچه و خیابان خودشان را نشان می دهند . اگر از سر و وضع دختران و شکل و شمایل زنان در کوچه و خیابان ناراحتیم باید اول به سر و وضع و شکل و شمایل بقیه چیزها نگاه کنیم ، قضیه حجاب همین قدر ساده است ، باور کنید!