عرفان خسروی: زیستشناسی ترکیبی حوزهای از زیستشناسی است که بیش از مشاهده و تحلیل طبیعت، میکوشد طبیعت را بازآفرینی کند. از بازآفرینی ژنها و ماشینهای سلولی بگیرید تا بازآفرینی محیط زیست و گونههای آن. اگر دوست دارید درباره زیستشناسی ترکیبی بیشتر بدانید اینجا را کلیک کنید.
حوزه رو به رشد زیستشناسی ترکیبی و شاخههای روز به روز افزونتر آن، به راستی چه تأثیری بر حفاظت محیط زیست خواهند داشت؟ چالشهای فراوان محیط زیستی و به ویژه چالشهای حیطه اخلاق زیستی در این میانه فراوان هستند و به نظر میرسد برطرفشدن این چالشها تنها از یک راه میسر است: گفتگو میان دو جبهه متضاد، اعضای جبهه زیستشناسی ترکیبی و اعضای جبهه حفاظت از تنوع زیستی و محیط زیست.
زیستشناسی ترکیبی از دی.ان.ای دستورزیشده یا حتی کاملاً مصنوعی با توالیهایی به دلخواه طراحانش برای ساخت جاندارانی استفاده میکند که مخلوق انسان و جهت برطرفکردن نیازهای اویند. این حوزه به سرعت رشد میکند و سالانه میلیاردها دلار اعتبار برای تحقیقات بیشتر در این زمینه اختصاص مییابد. درباره تواناییهای زیستشناسی ترکیبی اغراقهای فراوانی نیز میشود؛ از قبیل ارائه راهکاری نهایی برای مسئله سلامت انسانها، امنیت غذایی و نیاز به انرژی. مدافعان زیستشناسی ترکیبی به علاوه در دل این رشته راهحلهایی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و کمبود آب میبینند.
اما منتقدان این رشته معتقدند گونههای تراریخته میتوانند خطری مهلک برای تنوع زیستی، زیستبوم و گونههای وحشی باشند. بنابراین به نظر میرسد دیر یا زود باید گفتگویی میان طرفداران و منتقدان زیستشناسی ترکیبی درگیرد؛ گفتگویی که نتیجه آن هرچه به اشد، به راه حلی عاقلانهتر برای حل مشکلات بشر در کره زمین منتهی میشود.
در شماره اخیر مجله فنی PLOS Biology مقالهای مروری درباره لزوم این گفتگو منتشر شده است که میتوانید اصل مقاله را در اینجا مطالعه کنید. نویسندگان این مقاله کنت ردفورد از انجمن حفاظت حیات وحش، بیل آدامز از دانشگاه کمبریج و جورجینا مس از پردیس دانشگاهی لندن هستند. به گفته این گروه در حال حاضر شکافی بزرگ میان طرفداران محیط زیست و متخصصان زیستشناسی ترکیبی وجود دارد؛ این دو گروه با هم بیگانه هستند و تنها به انتقادات تند و تیز از همدیگر میپردازند؛ هرچند در حقیقت هر دو گروه نگرانیها و اهداف مشترک فراوانی دارند. در این مقاله بخشی از نگرانیهایی که بابت تأثیرات زیستشناسی ترکیبی بر طبیعت وجود دارد مطرح شده است.
مشکل اصلی این جاست که با وجود اهمیت بالای زیستشناسی و دستاوردهای آن، برآورد اندکی از تأثیرات این حوزه بر محیط زیست و تنوع زیستی وجود دارد. راهکردهای بشر برای حفظ تنوع زیستی، گونههای زیستی و محیط زیست طی یک سده گذشته به خوبی تدوین شده است، اما تمام این راهکارها در چند سال اخیر توسط زیستشناسان فرگشتی مورد تهدید قرارگرفتهاند. بنابراین تأثیرات این حوزه جدید از زیستشناسی باید در کنار دانش ما درباره حفاظت از محیطزیست دوباره مورد بازبینی قرار بگیرد و ما از لحاظ اخلاقی (حفظ حقوق دیگرانی که اینجا شامل دیگر گونهها نیز میشوند) تصمیم بگیریم چه کارهایی مناسب و مفید هستند و چه کارهایی مضر و غیراخلاقیاند.
پنج مورد از نگرانیهایی که به نظر میرسد بیش از بقیه نیازمند بازبینی و بحث میان طرفداران و مخالفان باشند از این قرار هستاند:
1 – احتمال بازگرداندن گونههای منقرض شده
2 – چگونگی برهمکنش گونههای تراریخته با محیط زیست وحشی
3 – تعریف کنونی ما از «طبیعت» و «طبیعیبودن»
4 – استفاده از زیستشناسی ترکیبی برای تسهیلات انسانی (بازجذب کربن، کنترل آلودگی)
5 – استفاده از زندگی مصنوعی برای مقاصد خصوصی (صنعت، کشاورزی) و تقابل منافع خصوصی با منافع جمعی
با توجه به این پنج محور، ما در پیش روی خود کوهی از سؤالات بیپاسخ داریم که پاسخ هرکدام از آنها میتواند سرنوشت حیات روی سیاره زمین را به راستی دستخوش تغییرات بنیادی قرار دهد.
راستی نظر شما درباره این موضوعات چیست؟ شما میتوانید نظر خود را در بخش نظرات در انتهای همین صفحه برای ما ارسال کنید.
5353