مصاحبه با خبرآنلاین: مکالمۀ تلفنی نخست وزیران ترکیه و رژیم صهیونیستی و عذرخواهی که ترکیه بیش از 3 سال در جریان حادثۀ کشتی مرمرۀ آبی منتظر آن بود، همچنان بخش قابل توجهی از تحلیل رسانههای جهان را پیرامون تبعات این اقدام در ابعاد داخلی و منطقهای به خود اختصاص میدهد. کارشناسان بر این اعتقادند بحران سوریه و بیم رژیم صهیونیستی از سرایت ناامنی به مرزهایش و از همه مهمتر تغییر معادلات منطقهای در طول 3 سال اخیر از مهمترین دلایلی بود که نتانیاهو را واداشت که برخلاف میل باطنی دست دوستی به طرف اردوغان دراز کند، کمااینکه پیش از این وی بارها اعلام کرده بود که زیربار عذرخواهی نمیرود. با این حال نیت سران رژیم صهیونیستی هرچه باشد، این مسئلۀ پیامدهای مهمی در سطح منطقه و کانونهای بحران خواهد داشت. تأثیرات بهبود روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی را با سیامک کاکایی، کارشناس ترکیه مورد بررسی قرار دادیم که میخوانید.
نتانیاهو بارها اعلام کرده بود که زیر بار عذرخواهی نمیرود، چه شد که این اتفاق رخ داد؟
ترکیه پس از کشته شدن 10 تبعۀ ترکیه که سبب سردی روابط آنکارا-تل آویو در سال 2010 شده بود، از همان زمان سه خواستۀ اصلی را مورد تأکید قرار داده بود؛ عذرخواهی اسراییل از ترکیه، پرداخت غرامت به خانوادههای قربانیان و در نهایت لغو محاصرۀ غزه. اما اسراییل هیچگاه به خواستۀ ترکیه توجه نکرد و اصلاً موضوع عذرخواهی هرگز در مدار توجه مسئولان اسرائیلی قرار نگرفت و تنها به ابراز تأسف بسنده کرده بودند. از این رو اعلام عذرخواهی بعد یک وقفۀ تقریباً 4 ساله از سوی اسراییلیها میتواند معنا و مفهومی خاص داشته باشد. به نظر میرسد در ارتباط با اتخاذ چنین موضعی از سوی نتانیاهو در مقابل ترکیه 3 سه دسته عوامل تأثیرگذار هستند:
*شرایط منطقهای کنونی بعد از تحولات پیش آمده در انقلابهای مردمی، تغییرات در بنیادهای اجتماعی-مذهبی و تغییرات در ساختارهای سیاسی و حتی ناآرامیها در سوریه
*دوم نوع رابطهای که آمریکا با ترکیه و اسراییل دارد و نقشی که احتمالاً آمریکاییها در این فرایند داشته و دارند.
*سوم جایگاه و موقعیتی است که ترکیه در تحولات خاورمیانه یافته است. به خصوص نقشی که ترکیه در ارتباط با سوریه دارد و همین طور جایگاهی که ترکیه در ارتباط با گروههای فلسطینی یافته است.
این سه عامل سبب شد تا نتانیاهو مسئلۀ عذرخواهی را عملی کند و اتفاقاً مورد استقبال دولت ترکیه نیز قرار گرفت.
البته باید این مسئله را نیز درنظر داشت که اسراییل از منظر تحولات منطقهای و تأثیراتی که این تحولات میتواند بر فلسطین اشغالی بگذارد، بی میل نبوده که به عادیسازی روابط با ترکیه اقدام کند. مسئلۀ عادیسازی روابط با ترکیه را باید از منظر سیاسی مورد بررسی قرار داد، به این دلیل که سطح روابط آنها از سفرا به کاردار تنزل پیدا کرده بود و به رغم اینکه ترکیه و اسراییل از نظر اقتصادی روابط گستردهای داشته و دارند اما از نظر سیاسی به تنش دچار بودند و طرفین نمیتوانستند از خطوط قرمز خود در ارتباط با حادثۀ کشتی مرمره آبی عدول کنند. این مسئله مانع جدی در عادیسازی روابط ترکیه و تل آویو بود که به نظر می رسد با افق دیدی که اسراییل براساس منافع خود در خاورمیانه ترسیم کرده، این عذرخواهی از سوی نتانیاهو شنیده شد.
با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی طی هفتههای اخیر، حضور نظامی خود را در بلندیهای جولان تقویت کرده، آیا میتوان گفت بیش از همه نگرانی از بحران سوریه از دلایل اصلی این اقدام بوده است؟
در اسراییل این ذهنیت وجود دارد که ممکن است در آینده روند تحولات در منطقه خاورمیانه و به خصوص در سوریه، سمت و سویی بیابد که با منافع و امنیت ملی رژیم صهیونیستی اصطکاک ایجاد کند، بنابراین با توجه به اینکه ترکیه از ابتدای تحولات منطقهای به خصوص در ارتباط با سوریه، همواره در جبهۀ مخالفان دولت سوریه بوده و همسو با آمریکا و برخی از کشورهای عربی، اتحادیه اروپا و در تقابل با نظام سوریه قرار گرفته است، بنابراین از دید مقامات اسراییلی بهبود و نزدیکی روابط اسراییل با ترکیه تأمین کنندۀ منافع بلندمدت اسراییل است.
اما این واقعیت را باید در نظر داشت که در سالهای اخیر به رغم آنکه تنش و نوع سردی که بر روابط دو طرف حاکم بوده، تغییری در مناسبات گستردۀ تجاری میان دو طرف ایجاد نشده و عملاً شاید بی آنکه خود ترکیه بخواهد( و یا نخواهد)، سیاستهای آنکارا تأمین کنندۀ منافع اسراییل بوده است. یعنی همسویی ترکیه با آمریکا، اسراییل و اروپا و برخی کشورهای عربی در ارتباط با روند تحولات سوریه، خواه ناخواه اسراییل را نیز در این جبهه قرار میدهد.
ترکیۀ رابطۀ محکمتری با گروههای فلسطینی یافته و این مسئله حتی به تأثیرگذاری بر آنها نیز رسیده است، آنکارا در رابطۀ خود میان حماس و اسراییل چگونه توازن برقرار خواهد کرد؟
جایگاه ترکیه در سالهای اخیر در میان گروههای فلسطینی قوت یافته است. حضور مستمر رهبران حماس اعم از خالد مشعل و مواضعی که ترکیه در ارتباط با فلسطینیان اتخاذ میکند، باید مورد توجه قرار گیرد. اگر هم این مسائل جنبۀ تبلیغاتی داشته باشد، اینها نشان میدهد که نوعی ارتباط قویتری بین ترکیه و گروههای فلسطینی ایجاد شده و از این منظر احساس میکنند که اکنون ترکیه قادر به تأثیرگذاری بر جریانهای فلسطینی مخالف اسراییل است و این مسئله نیز بیتأثیر بر عذرخواهی نتانیاهو از اردوغان نیست.
در میان گروههای فلسطینی این مسئله قابل توجه است که آنها فکر میکنند پیش آمدن این موضع میتواند جایگاه ترکیه را در پیشبرد حقوق فلسطینیان قویتر کند. اکنون میتوان گفت که ترکیه در ارتباط با مسئلۀ فلسطین و تحولات منطقهای از قدرت چانهزنی برخوردار شده و اسراییل نیز تصور میکند میتواند از توان چانهزنی و نوسانات منطقهای به نفع خود بهره ببرد. از طرفی گروههای فلسطینی نیز تلاش میکنند از این منظر برای پیشبرد حقوقی که در ارتباط با خودشان استفاده کنند.
مسئلۀ دیگری که باید اشاره کرد که اینست که چند سال از حادثۀ کشتی مرمرۀ آبی گذشته است و آب و تاب اولیه خود را از دست داده و برای اسراییل هم اکنون بیش از همه جنبۀ سیاسی مهمتر است تا جنبههای احساسی ولو اینکه موضوع عذرخواهی برای ترکیه به پرستیژ سیاسی تبدیل شده بود. ولی در مقابل اسراییل از منظر سیاسی احساس میکند نزدیک شدن به ترکیه و عادی سازی روابط با این کشور، تأمین کنندۀ منافع اسراییل در خاورمیانه است.
این مسئله چه تأثیری بر روابط ایران و ترکیه دارد؟
به نظر میرسد نزدیکی اسراییل به ترکیه بی تأثیر از مسائل ایران نیست. از یک منظر میتوان گفت که اسراییل به دنبال آنست که جبهۀ کشورهای همسوی با آمریکا در خاورمیانه را تقویت کند و خودشان نیز آشکارا به این جبهه بپیوندد و بتوانند راهی برای دوری بیشتر ترکیه از همسایگانش از جمله ایران بیابند. شاید این مسئله در مدار استراتژی و سیاست خاورمیانهای اسراییل قرار دارد و تلاش میکند ترکیه را بیش از یک سال گذشته از ایران دور کند و این زمانی حاصل میشود که اسراییل در عمل نشان دهد، حاضر به عدول از برخی مواضع سرسختانۀ خود نیز هست.
از سویی اسراییل مانورهای تبلیغاتی گستردهای علیه ایران همواره داشته و دارد و شاید برای آنها این مسئله هم اکنون از یک تاکتیک به استراتژی تبدیل شده تا بتوانند ترکیه را به طور جدی با نوع بینشی که اسراییل در خاورمیانه دارد، همسو کنند. از این منظر رویکردهای دستکم یکسال اخیر ترکیه در قبال همسایگان و دوری این کشور از همسایگان اعم از ایران و سوریه تأمینکنندۀ منافع اسراییل در خاورمیانه بوده است. از این رو عادیسازی روابط میتواند در استراتژی خاورمیانهای اسراییل در سالهای آینده تأثیرگذار باشد.
بهبود روابط سیاسی میان رژیم صهیونیستی و ترکیه چه تبعاتی در بُعد منطقهای و فرامنطقهای دارد؟
به نظر میرسد این عذرخواهی و عادیسازی روابط ترکیه و اسراییل میتواند پیامدهایی در سطح منطقهای و حتی توازن و چینش قدرتها داشته باشد. این تغییرات را میتوان در سطوح میانی نیز دید. به خصوص اینکه برای اوباما نیز مهم است که روابط ترکیه و اسراییل در مسیر گرمی حرکت کند و این مسئله میتواند به استراتژی آمریکا در خاورمیانه قوت ببخشد. به طور کلی عادیسازی روابط میان ترکیه و اسراییل بر موازنۀ قدرت در منطقه (اگر در سطح عمیق نباشد) بی تأثیر نیست و میتوان این نکته را مورد تأکید قرار داد که نگرش آمریکا، اسراییل و ترکیه بر اساس آن چیزی که پیشتر مثلث خاورمیانه یاد میکردند شاید بار دیگر به این سمت گرایش پیدا کند، اگر چه ترکیۀ کنونی و مواضع آن با دهۀ گذشته بسیار تفاوت دارد ولیکن براساس اسراییل مهم است که در این شرایط نابسامان سیاسی در خاورمیانه به سمت عادی سازی روابط با ترکیه حرکت کنند و به نظر میرسد آمریکاییها در سمت و سو دادن به این رویکرد تأثیرگذار بودهاند.