اگرچه ممکن است آقای جلیلی معمولا با مذاکرات هسته ای شناخته شده باشد اما نگاه وی به سیاست خارجی عملا در سطح راهبردی است و هر دو بعد اقتصاد و سیاست را در بر می گیرد. در این راستا به نظر می رسد که ایشان هیچ توافق هسته ای را که در آن بحث کاهش یا لغو تحریم ها قید نشده باشد را امضا نخواهد کرد. لذا ایشان معتقد است که رفع تحریم ها مهمترین منفعت جمهوری اسلامی و مهمترین منفعت مردم ایران است لذا در بحث های خود به دنبال این بوده اند که طرف های مقابل را به کاهش یا رفع تحریم ها راضی کند و در دستور کار مذاکرات قرار دهد. لذا از نگاه ایشان هیچ توافقی که در آن بحث کاهش تحریم ها مطرح نباشد نباید از سوی هیچ مقام ایرانی امضا شود.
با توجه به سابقه اجرایی آقای جلیلی در حوزه سیاست خارجی، و همچنین با توجه به اینکه ایران در دو حوزه سیاسی و اقتصادی با چالش مواجه است، ایشان تلاش خواهد کرد که هماهنگی بین این دو حوزه را بیشتر کند. یعنی در حالی که در جبهه سیاست خارجی به پیشروی خودش ادامه می دهد، جبهه اقتصادی را از حالت رکود خارج خواهد کرد و سرعت حرکت در عرصه اقتصاد بیشتر میشود تا سیاست خارجی و اقتصاد به عنوان دو بنیان قدرت کشور با هم هماهنگ تر شوند. از طرف دیگر ایشان اعتقاد دارد که اهرمهای قدرت جمهوری اسلامی در خارج کشور به هیچ وجه نباید مورد سازش واقع شود. آنچه که به تقویت قدرت اقتصادی کشور کمک می کند ابزارهای قدرت جمهوری اسلامی در خارج از کشور هستند.
با توجه به وضعیت فعلی کشور و تهدیدهای مختلفی که طرف های مقابل ما علیه ما انجام می دهند باید از ابزارهای خود در سیاست خارجی استفاده کنیم نه اینکه ظرفیت و اهرمی را برای ساخت آن هزینه های گزاف کرده ایم در مواقع خطر و نیاز از آن استفاده نکنیم. لذا ایشان کلید واژه تهدید زدایی را مطرح می کند. اکنون تحریم ها علیه ما بسیار زیاد است و طرف های خارجی همواره دنبال این هستند که تهدیدهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران را معتبر جلوه دهند. نگاه ایشان این است که هدف ما در عرصه مواجهه با طرف های مقابل باید تهدید زدایی باشد. اگر هدف، تهدید زدایی باشد اهرمهای قدرت حالت ابزاری پیدا می کنند و در حالت های مختلف می توان از آن استفاده کرد. در این معنا دیگر تنش به خودی خود موضوع ناپسندی نیست و بعضی اوقات لازم است از تنش استفاده کرد تا تهدید از بین برود. مثلا کنترل بیشتر بر روی تنگه هرمز ممکن است نوعی ابزار قدرت برای رفع تهدید به حساب بیاید. اهرم های قدرت منطقه ای سازش ناپذیر است و نمی توان مولفه های قدرت را به دشمنان یا رقبای منطقه ای واگذار کرد. نگاه ایشان در سیاست خارجی نگاه رئالیستی است.
لذا درک وی از سیاست خارجی کاملا مشخص، اولویت دار و معطوف به منافع فوری و راهبردی کشور است. رویکردهای سیاست خارجی وی به این شرح خواهند بود:
1- مولفه های قدرت جمهوری اسلامی در منطقه و سیاست خارجی همواره حفظ و تقویت خواهند شد.
2- تناسب معناداری بین قدرت اقتصادی و سیاست خارجی برقرار خواهد شد بدین معنی که سرعت و قدرت اقتصاد را افزایش دهد.
3- سیاست خارجی مبتنی بر منطق و اقتدار خواهد بود و به نتایج ملموسی خواهد رسید. سیاست خارجی که منطق یا اقتدار نداشته باشد هرگز به نتیجه مطلوب نمی رسد و در عین حال سیاست خارجی که صرفا اقتدارگرایانه باشد باعث ایجاد تهدید خواهد شد. منطق و اقتدار با چاشنی ابتکار می تواند جمهوری اسلامی را به اهدافش برساند و طرفهای مقابل را نسبت به اهدافشات مایوس کند.
لذا نگاه ایشان در سیاست خارجی تامین کننده منافع جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود که باعث خواهد شد طرفهای مقابل در محاسبات خود درباره اراده جمهوری اسلامی تجدید نظر کنند در غیر این صورت هر وضعیت دیگری که پیش بیاید به معنای این است که ایران در محاسبات خود تغییر ایجاد کرده است. در عین حال در عرف بین الملل این به معنای انزوا نیست بلکه یک نگاه کاملا رئالیستی است که باید در عین تعامل منطقی و مقتدرانه با دنیا به سمت حل مسائل حرکت کنید. لذا دیپلماسی در برنامه آقای جلیلی از اولویت جدی برخوردار است و حوزه رفتاری ایشان طوری بوده است که هیچ گاه دیپلماسی را کنار نگذاشته اند چراکه دیپلماسی هم ابزاری از سیاست خارجی است. این نگرش عقلانی، منافع مردم از جمله رفاه اقتصادی و امنیت را در معادله هزینه- فایده خود فرار می دهد.
عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران
/2727