سعید صادقی عکاسی که مهر سال 59 از مدافعان خرمشهر عکس گرفته بود، چند روز پیش توانست یکی از این رزمندگان قدیمی را پیدا و با او دیدار کند.

مهدی یاورمنش: عکسش که منتشر شد (اینجا)، خیلی زود چند کاربر خبرآنلاین او را شناسایی کردند.

با این حال تنها نام کوچکش را می‌دانستند و خبری از نام فامیل و محل زندگی امروزش نداشتند. برای کامل کردن اطلاعاتمان دست به دامان چند دوست روزنامه نگار و عکاس خرمشهری شدیم تا با کمک آنان این رزمنده را که همه با عنوان آقا عنایت می‌شناختند، بیابیم.

عاقبت فهمیدیم نام فامیلی آقا عنایت، صحتی شکوهی است و بعد از این همه سال همچنان در خرمشهر زندگی می‌کند. وقتی با شماره تلفنش تماس گرفتیم، لهجه شیرین بندری و صداقت کلامش ما را مجذوب خود کرد. قرار ملاقاتمان را در یک استودیوی فیلمسازی گذاشتیم؛ جایی که قرار بود برنامه مستندی بر اساس خاطراتش از روزهای مقاومت خرمشهر در مهر 1359 ساخته شود.

این من هستم؟
وقتی سعید صادقی عکس قاب شده را به دست او داد، مدتی طول کشید تا از بهت و حیرت بیرون بیاید. ابتدا پرسید: «این واقعاً من هستم، این عکس کی و کجا گرفته شده، چطور من متوجه نشدم؟»


توضیحات عکاس از محل و روزی که عکس را گرفته بود، خاطرات دفاع از خرمشهر در مقابل ارتش عراق را در ذهن عنایت صحتی شکوه زنده ساخت. با این حال باز هم تاکید کرد: «فکر نمی‌کردم چنین عکسی از من گرفته شده باشد، اصلاً یادم نمی‌آید. عجب جوان بوده‌ام، یادش به خیر.»

 

عنایت برای اولین بار  بود که این  عکس را می دید

در واکنش به ما که گفتیم چهره‌اش چندان فرقی نکرده است، پاسخ داد: «33 سال گذشته و پیر شده‌ام. حالا 55 سال دارم و جسم و فکرم فرسوده شده و خودم را هم فراموش کرده‌ام. چهار سال پیش یک عفونتی در مغزم پیدا شد که بعد از جراحی به مدت شش ماه کسی را نمی‌شناختم. برای همین فکر و ذهنم مثل گذشته خوب کار نمی‌کند.»


با این حال عنایت صحتی شکوهی به یاد آورد: «وقتی جنگ شروع شد، 22 سال داشتم و ساکن کوت شیخ خرمشهر بودم. چون دوره کوتاه آموزش نظامی دیده بودم، به نیروهای مردمی پیوستم که از شهر دفاع می‌کردند. تا سقوط خرمشهر، بیش از یک ماه تنها با سلاح سبک مقابل لشکرهای زرهی عراق مقاومت کردیم.»


هیچ وقت خرمشهر را ترک نکردم
از او پرسیدیم بعد از سقوط خرمشهر به کجا رفته است که جواب شنیدیم: «هیچ جا، این ور کارون آمدم و در بخش کوچک شهر که دست خودمان بود، ماندم. البته خانواده‌ام از خرمشهر رفته بودند که با زحمت زیاد بعد از سه ماه فهمیدم که به سر بندر ماهشهر مهاجرت کرده‌اند. با این حال از همان مهر 59 تا امروز من هیچ وقت از خرمشهر خارج نشدم.»


آقا عنایت ادامه داد: «بعد از آن به تیپ بدر خرمشهر پیوستم و تمام هشت سال دفاع مقدس را در جبهه های جنگ بودم. خوش‌ترین خاطره‌ام هم مربوط به عملیات بیت‌المقدس است که بعد از 20 ماه دوباره به شهر خودم برگشتم. بعد از آن با خانمم که او نیز رزمنده مدافع خرمشهر بود، در همین شهر ساکن شدیم.»

 

عنایت صحتی شکوهی تمام عمر خود را در خرمشهر زندگی کرده است


این رزمنده قدیمی با اشاره به هوای گرم و آب شور خرمشهر افزود: « دکترها گفته‌اند آب و هوای این شهر برای من که تمام بدنم پر از ترکش است و مغزم را هم عمل کرده‌ام، خوب نیست. هوای داغ این جا من را داغون کرده، اما باز نمی‌توانم از خرمشهر دل بکنم. تازه اگر بخواهم، کجا را دارم که بروم؟»


در نهایت سادگی
عنایت صحتی شکوهی، آدم صاف و ساده ای است که حرفش را راحت می‌زند. در واکنش به درخواست ما که می‌خواستیم از خانه‌اش عکاسی کنیم، گفت دوست ندارد زندگی‌اش را در معرض دید دیگران قرار دهد. با این حال به خانه‌اش دعوتمان کرد که در نهایت کوچکی و سادگی بود.

 

این رزمنده مدافع خرمشهر، اینک 55 سال سن دارد

زندگی این رزمنده قدیمی که اکنون کارمند شهرداری خرمشهر است، با حقوق ماهیانه 700 هزار تومانی می‌چرخد که با توجه به هزینه‌های این روزها، بیشتر به یک معجزه می‌ماند. او به همراه همسر و شش فرزندش، در خانه‌ای کوچک زندگی می‌کند که از نظر امکانات رفاهی در سطح پایینی قرار دارد.


به احترام بزرگ منشی عنایت صحت شکوهی، بیش از این به خود اجازه نمی‌دهیم تا از زندگی امروز این رزمنده که هشت سال جوانی‌اش را در دفاع از کشور گذرانده است، سخنی به میان آوریم. در پایان تنها بر این نکته تاکید می‌کنیم که مهم‌ترین دغدغه امروز آقا عنایت، بیکاری فرزندانی است که بزرگ شده‌اند و شغلی ندارند تا آینده خود را بسازند. این را هم گفتیم و نوشتیم تا شاید گوش شنوایی بشنود و چشم بینایی ببیند و کاری انجام دهد.

58245

منبع: خبرآنلاین