تحولات یک هفته اخیر ترکیه نشان داد بستر سیاسی و اجتماعی این کشور میتواند در شرایط بروز یک رویداد، ناآرام شود. نقطه شروع تظاهرات اجتماعی در شهر استانبول از یک مساله محیطزیستی شروع شد، اما به سرعت این اعتراض«محلی» به یک اتفاق ملی تبدیل شد. یعنی اعتراض گروهی مردم در مقابله با طرح دولت تبدیل به خواست نسبتا عمومیتر از جنبه سیاسی شد. اما این پرسش در رسانهها و محافل سیاسی ترکیه مطرح است که منشا ظهور اعتراض اجتماعی در ترکیه چه بود؟ آیا این تظاهرات، برآمدن نارضایتیهای فروخفته در سطح اجتماع ترکیه در برابر «حزب عدالت و توسعه» بود؟ یا آنکه گروههای مخالف «عدالت و توسعه» بهره لازم را از یک جرقه محدود اجتماعی بردند؟ در این میان به نظر میرسد واکنش خشونتآمیز ابتدایی دولت ترکیه با معترضان، بسترهای لازم را برای شعلهورشدن اعتراضات فراهم کرد.
شاید یک نقطه اشتراک حوادث اخیر ترکیه و رویدادهای منطقه در استفاده از شبکههای اجتماعی و فراگیرکردن اعتراضات به شکل میدانی و به خیابان کشیدهشدن اعتراضات باشد. اما به لحاظ مفهومی و ماهیت تحول کمتر نشانههایی از شباهت تحولات ترکیه و رویدادهای کشورهای خاورمیانه دارد. به آن مفهوم که این اعتراضات ریشه اقتصادی ندارد و همچنین سابقهای در به کشمکشکشاندن فضای سیاسی ترکیه در ایجاد یک تعارض ملی علیه «حزب عدالت و توسعه» وجود ندارد. از نگاه تحلیلی این نکته برجسته است که سردادن برخی شعارها توسط معترضان در میدان «تقسیم» احتمالات مربوط به فرصتیابی احزاب مخالفی چون حزب جمهوری خلق، حرکت ملی و گروههای چپگرا را افزایش داده است. چنانچه در برخی از این شعارها از رویکرد «عدالت و توسعه» به تندی انتقاد شده و حتی این حزب را به داشتن طرحی بلندمدت برای تضعیف پایههای سکولاریسم کمال پاشا آتاتورک میدانند. به نظر میرسد که حوادث روزهای اخیر در ترکیه پیامدهایی در سطوح سیاسی، اجتماعی و مذهبی ترکیه در پی خواهد داشت و میتواند به یک مدل اعتراضی در برابر طرحهای آتی «عدالت و توسعه» تبدیل شود. از طرف دیگر «عدالت و توسعه» یک استراتژی بلندمدتتری تحت عنوان «چشمانداز 2020» ترسیم کرده و قصد دارد شرایط را برای ادامه حکومت «عدالت و توسعه» فراهم کند، تا آنجا که اکنون رسانهها از خودرای بودن اردوغان سخن میگویند اما به نظر میرسد مقامهای ترکیه میکوشند برای برونرفت از این کشمکشها، حوادث اخیر را شبیه اعتراضات مدل اروپایی قلمداد کنند نه آنکه تحتتاثیر حوادث منطقهای. این مساله به «عدالت و توسعه» کمک میکند که خود را از لبه تیز فرصتجویی احزاب رقیب برهاند.
شاید یک نقطه اشتراک حوادث اخیر ترکیه و رویدادهای منطقه در استفاده از شبکههای اجتماعی و فراگیرکردن اعتراضات به شکل میدانی و به خیابان کشیدهشدن اعتراضات باشد. اما به لحاظ مفهومی و ماهیت تحول کمتر نشانههایی از شباهت تحولات ترکیه و رویدادهای کشورهای خاورمیانه دارد. به آن مفهوم که این اعتراضات ریشه اقتصادی ندارد و همچنین سابقهای در به کشمکشکشاندن فضای سیاسی ترکیه در ایجاد یک تعارض ملی علیه «حزب عدالت و توسعه» وجود ندارد. از نگاه تحلیلی این نکته برجسته است که سردادن برخی شعارها توسط معترضان در میدان «تقسیم» احتمالات مربوط به فرصتیابی احزاب مخالفی چون حزب جمهوری خلق، حرکت ملی و گروههای چپگرا را افزایش داده است. چنانچه در برخی از این شعارها از رویکرد «عدالت و توسعه» به تندی انتقاد شده و حتی این حزب را به داشتن طرحی بلندمدت برای تضعیف پایههای سکولاریسم کمال پاشا آتاتورک میدانند. به نظر میرسد که حوادث روزهای اخیر در ترکیه پیامدهایی در سطوح سیاسی، اجتماعی و مذهبی ترکیه در پی خواهد داشت و میتواند به یک مدل اعتراضی در برابر طرحهای آتی «عدالت و توسعه» تبدیل شود. از طرف دیگر «عدالت و توسعه» یک استراتژی بلندمدتتری تحت عنوان «چشمانداز 2020» ترسیم کرده و قصد دارد شرایط را برای ادامه حکومت «عدالت و توسعه» فراهم کند، تا آنجا که اکنون رسانهها از خودرای بودن اردوغان سخن میگویند اما به نظر میرسد مقامهای ترکیه میکوشند برای برونرفت از این کشمکشها، حوادث اخیر را شبیه اعتراضات مدل اروپایی قلمداد کنند نه آنکه تحتتاثیر حوادث منطقهای. این مساله به «عدالت و توسعه» کمک میکند که خود را از لبه تیز فرصتجویی احزاب رقیب برهاند.
منبع: روزنامه شرق پنج شنبه 16 خرداد 1392- شماره 1750