سید رضی عمادی
با وقوع اعتراضهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا، سقوط زینالعابدین بن علی و حسنی مبارک در تونس و مصر و همچنین سست شدن پایههای قدرت آل خلیفه در بحرین و عبدالله دوم در اردن، روند تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه به نفع جریان مقاومت و تضعیف جریان سازش و همچنین تضعیف جایگاه اسرائیل در منطقه آغاز شد. از اینرو، شدت دادن به اعتراضهای مردمی در سوریه در اولویت برنامه سیاسی مخالفان جریان مقاومت به رهبری آمریکا قرار گرفت. تحولات سوریه به سمت ایجاد یک جنگ داخلی، خروج اعتراضها از وضعیت عادی و وارد کردن آن به مرحله آشوب و جنگ با کمک گروههای تروریستی سوق داده شد. این وضعیت موجب شد تا شمار زیادی از شهروندان سوری به علل گوناگون از جمله حفظ جان خود و خانوادهشان از سوریه خارج و به کشورهای دیگر از جمله کشورهای همسایه پناهنده شدند. در کنوانسیونهای حقوق بینالملل از جمعیت آواره یک کشور در کشور دیگر با نام «پناهندگان» یاد میشود. این تحلیل ضمن اشاره به اساس حقوقی آوارگی در سندهای بینالمللی، بحران آوارگان در سوریه را در سه قسمت مورد بررسی قرار میدهد: آوارگان سوری در کشورهای دیگر، مشکلات کشورهای پذیرنده آوارگان، و مشکلات مربوط به آوارگان فلسطینی در خاک سوریه.
آوارگی و مبنای حقوقی
کنوانسیون۱۹۵۱ ژنو که در ۲۸ ژوئیه به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است، مهمترین کنوانسیون و سند حقوقی است که درباره حقوق آوارگان یا پناهندگان مورد تصویب کشورها قرار گرفته است. این کنوانسیون در تعریف افراد پناهنده عنوان میکند که «پناهنده کسی است که به علّت ترس موجّه از این که به علل مربوط به نژاد یا مذهب یا ملیّت یا عضویت در بعضی گروههای اجتماعی یا داشتن عقاید سیاسی تحت شکنجه قرار گیرد، در خارج از کشور محل سکونت عادی (کشور اصلی خود) به سر میبرد و نمیتواند، و یا به علّت ترس مذکور نمیخواهد، خود را تحت تابعیت آن کشور قرار دهد، یا در صورتی که فاقد تابعیت است، و پس از چنین حوادثی در خارج از کشور محلّ سکونت دایمی خود به سر میبرد، نمیتواند یا به علت ترس مذکور نمیخواهد به آن کشور بازگردد.» با این حال، اگر چه آوارگان سوری به علت ترس موجه از کشورشان خارج شدند اما این ترس موجه بیشتر به علت بروز جنگ داخلی در سوریه است.
سؤال این است که آیا پناهندگی یک حق است و پناهندگان در کشور دیگر از حق برخوردار هستند یا اینکه کشور پذیرنده وظیفهای در قبال پناهندگان ندارد؟ ماده 14 اعلامیه جهانی حقوق بشر در این زمینه بیان میدارد «هر کس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.» ماده ۱۲ اعلامیه حقوق بشر اسلامی (مصر) نیز تصریح دارد که «هر انسانی بر طبق شریعت حق انتقال و انتخاب مکان برای اقامت در داخل یا خارج کشور را دارد و در صورت تحت ظلم قرار گرفتن میتواند به کشور دیگری پناهنده شود و بر آن کشور پناه دهنده واجب است که با او مدارا کند، تا این که پناهگاهی برایش فراهم شود. با این شرط که علت پناهندگی به خاطر ارتکاب جرم طبق نظر شرع نباشد» بنابراین باید گفت پناهندگی یک حق برای افراد محسوب میشود و طبق کنوانسیونهای حقوق بینالملل افراد در شرایط خاص که در معرض خطر و ترس قرار میگیرند، حق دارند به کشورهای دیگری پناهنده شوند و کشور های مورد تقاضای فرد، که عضو سازمان ملل باشند، مکلف به پذیرش آنها هستند.
آوارگان و بحران سوریه
الف: مشکلات مربوط به آوارگان سوری در کشورهای پذیرنده
بیش از یک میلیون و دویست هزار منزل در نتیجه بحران سوریه تخریب شده یا صدمه دیدهاند. گفته میشود بیش از دو و نیم میلیون نفر در داخل خاک سوریه آواره شدهاند و از شرایط نامناسبی به ویژه از بیخانمانی، کمبود دارو و مواد غذایی و به طور کلی از نبود امنیت فیزیکی و روانی برخوردار هستند. بیش از یک میلیون و سیصد هزار آواره سوری نیز در چهار کشور ترکیه، اردن، لبنان و عراق حضور دارند. بیش از 400 هزار آواره سوریه در لبنان حضور دارند. (Press TV, 5 may 2013) در حال حاضر ده درصد جمعیت لبنان را آوارگان و پناهجویان سوری تشکیل میدهند. بین 400 تا 500 هزار آواره سوری نیز در اردن حضور دارند و بین 400 تا 500 هزار نفر دیگر نیز در دو کشور عراق و ترکیه مستقر هستند. 17 درصد آوارگان سوری زیر 4 سال و 31 درصد نیز بین 5 تا 17 سال سن دارند. به عبارتی باید گفت تقریبا نیمی از آوارگان سوری زیر 17 سال سن دارند. 75 درصد آوارگان سوری را زنان و کودکان تشکیل میدهند. این ترکیب جمعیتی مشکلات خاصی را نیز برای جمعیت آواره سوری در کشورهای پذیرنده آنها به وجود آورده است. سازمان ملل متحد در آوریل 2013 اعلام کرد تا ماه ژوئن 81 میلیون دلار برای کمک به کودکان در داخل سوریه و کمک به آوارگان در کشورهای همسایه سوریه نیاز است در غیر این صورت یک فاجعه انسانی رخ خواهد داد. (Mercy corps, 10 may 2013)
با این حال، اکنون آوارگان سوری در کشورهای پذیرنده با چالشهای عمدهای مواجه هستند که به یک نگرانی مهم تبدیل شده است. مشکلات این جمعیت بیش از یک میلیون و سیصد هزار نفری را که هر روز بر آمار آنها افزوده نیز میشود به ویژه باید در قالب مشکلات معیشتی، بهداشتی، کرامت انسانی و آموزشی تقسیم کرد. به لحاظ معیشتی، کمبود غذا مشکل اصلی است و صدها هزار نفر به کمکهای غذایی فوری نیازمند هستند. کمبود لباس و آب آشامیدنی نیز دیگر مشکلات مهم معیشتی جمعیت آواره سوری است. به این مشکلات باید کمبود مسکن و مکان مناسب برای اقامت این آوارگان را نیز اضافه کرد. به لحاظ بهداشتی نیز آوارگان سوری با دشواریهای زیادی مواجه هستند که از مهمترین آنها میتوان به مشکلات پوستی در اثر نداشتن استحمام به موقع، استفاده از مواد غذایی نامناسب و غیربهداشتی و همچنین آب آشامیدنی سالم اشاره کرد. شمار زیاد آوارگان موجب شد تا نیاز آنها به نیازهای بهداشتی از جمله دارو و امکانات بیمارستانی افزایش قابل ملاحظهای داشته باشد.August 2012) (msf,
بخش زیادی از آوارگان سوری به ویژه زنان و دختران در کشورهای دیگر از کرامت انسانی برخوردار نیستند و مورد تجاوز جنسی و هتک حرمت توسط جمعیت کشور پذیرنده به ویژه توسط سربازان در مناطق مرزی قرار میگیرند. دختران آواره سوری مانند کالا در برابر مشتریان برای فروش و همچنین به عنوان همسر مبادله میشوند. منابع مصری از ازدواج دختران آواره سوری با مصریها در ازای 500 لیره خبر دادهاند. در همین حال گفته میشود در یک سال گذشته 12 هزار پسر مصری با دختران سوری ازدواج کردند. (Nguyen, 2013) این شرایط در چهار کشور اصلی پذیرای آوارگان سوری به مراتب بدتر است. به لحاظ آموزشی نیز با توجه به ترکیب سنی جمعیت آواره که حدود نیمی از آنان زیر 17 سال سن دارند، وضعیت وخیم است. بخش زیادی از این جمعیت از تحصیل محروم هستند و کودکانی که توانایی تغییر شرایط تحمیل شده به خود را ندارند مجبور هستند از انتظارات اولیه خود در حوزه آموزشی دست بکشند. ایجاد هماهنگی میان آوارگان و جمعیت آن کشور نیز یک موضوع مهم است.
ب: مشکلات کشورهای پذیرنده آوارگان سوری
علاوه بر این، کشورهای پذیرنده آوارگان سوری نیز اکنون با مشکلات و دشواریهای زیادی مواجه هستند. دولتهای میزبان آوارگان سوری با دشواریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زیادی روبرو هستند. از میان چهار کشور اصلی پذیرنده آوارگان سوری سه کشور اردن، عراق و لبنان با دشواریهای زیادی از جمله درگیریهای داخلی و اعتراضهای مردمی مواجه هستند. اردن با اعتراضهای مردمی و دشواریهای اقتصادی زیادی مواجه است. اردن یکی از کم آبترین کشورها است که جمعیت این کشور به خصوص جمعیت کشاورز آن از خشکسالی فزاینده رنج میبرند. هجوم سریع و حدود نیم میلیون نفری آوارگان سوری به شهرهای مرزی زرقا و مفرق، موجب شد تا جمعیت این شهرهای مرزی از زمان آغاز درگیریها در سوریه، دو برابر شود. افزایش جمعیت این مناطق موجب شدت گرفتن مشکلاتی نظیر کمبود آب برای شهروندان این شهرها شده است. هجوم آوارگان سوری منابع آبی این مناطق را کاهش داده و این مناطق را در آستانه بحران قرار داده است؛ به گونهای که در ماه فوریه، مناطقی از شهر مفرق هیچ دسترسی به آب نداشتند. با نزدیک شدن به فصل تابستان و گرمای شدید این فصل میزان تقاضا برای آب در منطقه کم آبی که حتی برای تأمین آب جمعیت خود با دشواری روبهرو است، افزایش خواهد یافت. طبق گزارشها 77 درصد پناهندگان سوری در اردن دسترسی به آب آشامیدنی ندارند. این در حالی است که برآورد میشود تا پایان سال جاری میلادی شمار آوارگان سوری در اردن به بیش از یک میلیون نفر برسد. این موضوع هم برای دولت اردن و هم برای آوارگان سوری مشکل زیادی ایجاد خواهد کرد. (Evrim Maden, 23 may 2013)
افزایش جمعیت مناطق مرزی در کشوری نظیر اردن اجاره منزل و قیمت غذا و خدمات شهری مثل آب و برق را بسیار بالا برده است. این در حالی است که دولت اردن به علت مشکلات اقتصادی یارانههای سوخت و منابع انرژی را طی دو سال اخیر در چند نوبت کاهش داده است. در لبنان، جمعیت آواره سوری در نواحی مرزی شاهد درگیریهایی میان موافقان و مخالفان نظام سوریه هستند. حضور جمعیت آواره سوری در این مناطق میتواند علاوه بر ایجاد مشکلات اجتماعی، مسایل و نگرانیهای امنیتی را نیز افزایش دهد. با توجه به این مشکلات است که برخی کشورها از جمله اردن خواستار اخراج آوارگان سوری از خاک اردن هستند. این در حالی است که طبق ماده یک کنوانسیون 1951 ژنو آوارگان دارای حقوقی هشتند که از جمله این حقوق عدم عودت و بازگرداندن آنان به موطن خود است که به علت ترس موجه آنجا را ترک کردند. درعینحال، کشورهای پذیرنده آوارگان سوری به ویژه دولت اردن و ترکیه در صدد بهرهبرداری سیاسی از این موضوع هستند. اردن تلاش میکند به بهانه حضور آوارگان سوری در این کشور کمکهای مالی بیشتری از مجامع بینالمللی و از کشورهای دیگر دریافت کند؛ درحالیکه این کمکها را صرف امور آوارگان انجام نمیدهد. ترکیه نیز تلاش میکند از آوارگان علیه کشور سوریه استفاده کند و زمینه مداخله سیاسی در این کشور را برای خود فراهم نماید.
این مشکلات موجب شد تا برخی از کشورهای پذیرنده آوارگان سوری به اخراج یا آزار و اذیت این آوارگان اقدام کنند. سؤال این است که این کشورها میتوانند مبادرت به اخراج یا شکنجه آوارگان نمایند یا خیر؟ در ماده ۳۳ کنوانسیون 1951 ژنو در خصوص این موضوع عنوان میکند که «هیچ یک از دول متعاهد به هیچ وجه پناهندهای را به سرزمینهایی که امکان دارد به علل مربوط به نژاد، مذهب، ملیّت، عضویت در دسته اجتماعی به خصوص، یا دارا بودن عقاید سیاسی، زندگی و یا آزادی او در معرض تهدید واقع شود تبعید نخواهند کرد یا باز نخواهند گردانید.» حتی ماده 31 کنوانسیون 1951 ژنو در خصوص پناهندگان غیرقانونی در کشور پناهنده مقرر میدارد «دولتهای متعاهد، پناهندگانی را که مستقیماً از سرزمینی که در آن جا زندگی میکرده و آزادیشان در معرض تهدید بوده و بدون اجازه به سرزمین آنها وارد شدهاند یا در آن جا به سر میبرند، به خاطر این که برخلاف قانون وارد سرزمین آنها شدهاند یا در آن به سر میبرند، مجازات نخواهند کرد، مشروط به این که آنها را فوراً به مراجع مربوط معرفی کرده، دلایل قانع کنندهای برای ورود یا حضور غیرقانونی ارائه دهند.
پ: آوارگان فلسطینی حاضر در خاک سوریه
درگیریهای سوریه علاوه بر اینکه موجب آواره شدن بخش زیادی از جمعیت این کشور شده است، وضعیت شهروندانی که هنوز در سوریه حضور دارند و همچنین شمار زیادی از آوارگان فلسطینی مقیم سوریه را نیز وخیم کرده است. بخشی از جمعیت سوریه اکنون به علت مشکلات امنیتی و محاصره شهرهایشان توسط تروریستها در داخل کشور سوریه همانند مشکلات آوارگانی که از کشور خارج شدند روبرو هستند. بسیاری از این افراد در حال ترک خاک سوریه و بسیاری دیگر منتظر خروج از کشور هستند. علاوه بر این، سوریه سالهاست که از شمار زیادی از آوارگان فلسطینی میزبانی میکند. این آوارگان نیز اکنون از شرایط وخیمی برخوردار هستند که نمونه آشکار آن در اردوگاه یرموک رخ داد. تروریستها به حمله به اردوگاه یرموک موجب کشته و زخمی شدن شمار زیادی از آوارگان این اردوگاه و بیپناه شدن این افراد شدند. گزارشها حاکی از این است که این آوارگان توسط شورشیان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
نتیجه
تردیدی نیست که یکی از مهمترین پیامدهای تداوم بحران سوریه افزایش جمعیت آواره و بیخانمان در داخل و خارج از این کشور است. این جمعیت آواره با ترور شخصیت، هتک حرمت، زیر سوال رفتن ارزشها و کرامت انسانی، کمبود مواد غذایی و بهداشتی، و همچنین با آیندهای مبهم مواجه هستند. مردم مسلمان سوریه حتی در داخل کشورشان نیز به واسطه تهدیدهای امنیتی و جانی تروریستها بیخانمان هستند و از وضعیت اسفناکی برخوردار میباشند. نقش انفعالی و وابسته سازمان ملل متحد در بحران سوریه نیز مزید بر علت شده است. مدعیان حقوق بشر باید درگیریهای سیاسی در سوریه را سریعتر تمام کرده و با توقف حمایتشان از تروریستها اجازه دهند تا مردم سوریه خود سرنوشتشان را تعیین کنند.
منابع:
1. Evrim Maden Tugba, (23 may 2013), Jordan, Syrian Refugees and Water Problem, http://www.todayszaman.com/news-316354-jordan-syrian-refugees-and-water-problem.html
2. http://www.msf.org/sites/msf.org/files/old-cms/fms/article-documents/MS1221_LebanonReport_Final_LoRes_v2.pdf
3. Mercy corps, (10 may 2013), Mothers coping with war: ‘I embrace them and tell them not to fear', http://www.mercycorps.org/articles/jordan-syria/mothers-coping-war-i-embrace-them-and-tell-them-not-fear
4. Nguyen Virjinie, (2013), Ministry: 170 Egyptians married Syrian women since January 2012, http://www.egyptindependent.com/news/ministry-170-egyptians-married-syrian-women-january-2012
5. Press TV, (5 may 2013), Syrian refugees in Lebanon demand better life conditions, http://www.presstv.com/detail/2013/05/05/301845/syrian-refugees-in-lebanon-hold-demo
5252