یکی از مراجع سیاسی - نه به معنای مرجعیت تقلید بلکه شیخوخت و ریش سفیدی و مقبولیت طرفین- در زمان ما حضرت آیت الله مهدوی کنی حفظه الله است که خدا ایشان را رکن و ذخیره ای برای نظام قرار داده است.بخش اول عنوان را ازایشان وام گرفته ام.
ساده انگاری است که تصور کنیم امور سیاسی اجتماعی راه حلی غیرسیاسی و اجتماعی دارند. نه تنها دعوای جناحها با صلوات بفرست!حل نمی شود که هیچ دعوایی با این روش حل نمی شود بجز مشاجرات موقتی مقطعی و لحظه ای بین دو طرفی که شناختی از هم ندارند و در اثر یک پیشامد با هم درگیر شده اند... اما وقتی طرفین هم را می شناسند و زمانی باهم بوده اند و برسر اموری که در آن منافع مشترک و متعارض مستمر دارند این دعوا راه حلی جامع بر پایه قانون و عدالت و اعتدال و انصاف و الزامات قانونی واجتماعی می طلبد.
در دعواهای خانوادگی چه بین زن وشوهر یا والدین وفرزند یا فرزندان با هم یا خویشان با یکدیگر.... پرهیز یا حل این دعواها به راه حلی شبکه ای و جامع شامل آموختن مهارت های زندگی, حل مسأله، خود کنترلی و مهارخشم، صبر و حوصله و بردباری، اعتدال وانصاف و از همه مهمتر ترس از قانون و اعمال آن(چه قانون خدایی و شرع و چه قانون انسانی و عرف و به فرمایش روایتی هرکس از این دو قانون تبعیت نکند از حد انسانیت به حد بهیمیت سقوط می کند و لگام لازم دارد) و... نیاز دارد. آیا خانواده ها، مدارس و صدا وسیما و بزرگان و معلمان جامعه به این امر اهتمام دارند؟ درغرب امروز که نوعی تقوای اجتماعی حاکم شده همسایگان به محض مشاهده رفتار کودک آزارانه یا همسرآزارانه به پلیس و مددکاران اجتماعی خبر می دهند و مداخله مؤثر نهادهای حاکمیتی در اعمال قانون دفاع از آزاردیدگان جرأت نخلف را از متخلفان گرفته است. به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی باید جلوی تجری بر قانون و مجازات قنونی را گرفت و تا حدودی آنها گرفته اند....اما ما چه کرده ایم؟ آیا بی تفاوتی مردم در برابر قمه کشها و دزدان در روز روشن را دیده و شنیده اید؟ چقدر با حقوق و تکالیف و حدود و حریم خود و دیگران آشناییم؟.... زن وشوهرها به حقوق و تکالیف خود لزوم تعهد به آن آشنایند؟ دیگر افراد خانواده چطور؟ آیا یاد گرفته ایم که بیش از مشت از زبان بهره گیریم و پیش از اقدام فکر کنیم و از تعجیل در کار شر بپرهیزیم و به عاقبت هر کاری خصوصا کارهای خطرناک بیندیشیم؟ گفته اند که ایرانیان به دلیل هزاران سال استبداد زدگی و سلطه اقتدارگرایی بر همه زوایای زندگی به امراض چندی مبتلا شده اند که یکی از آنها زودعصبانی شدن و رفتارهای تهاجمی لگام گسیخته است. برخی با پندار" کشتن گربه دم حجله" یا "زدن گنده لات محله برای تثبیت قدرت خود" و مانند اینها موجب رقم خوردن عقده ها و درونی شدن آن در روابط مخلتف خانوادگی و اجتماعی شده اند و حل این موضوع به اهتمامی ملی و پایدار و مؤثر نیاز دارد. هم آموزش و هم تمرین و هم تشویق و هم الگوسازی وهم اعمال قانون و هم نظارت و پیگیری وتوجه و حوصله و صبوری لازم است.
در دعواهای سیاسی هم پرهیز یا حل این دعواها همان راه حل شبکه ای و جامع شامل آموختن مهارت های حل مسأله، مهارخشم، صبر و حوصله و بردباری، اعتدال وانصاف و فانونگرایی ، نظارت اجتماعی و رعایت قواعد واصول بازی (در مفهوم علمی نظریه بازی) و فنون مذاکره نیاز دارد. آیا بزرگان جامعه و عقلای قوم و جناحها به این امر اهتمام دارند؟ گرچه بقول فرهیخته ای ما هنوز "ملت" نشده باشیم که مفهوم "منافع ملی" را درست درک و آن را در امور سیاسی اجتماعی لحاظ کنیم ، اما فهم این نکته که آن را اصل طلایی اخلاق می دانند یعنی " آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند ، آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نپسند" که دشوار نیست. این موضوع در روابط خانوادگی هم کارایی دارد اما در مسائل سیاسی اجتماعی قطعی است که امر سیاسی" و "سیاست ورزی" بدون آن بلاوجه می شود.
شاید امروزه قبول واسطی بین توده ها و حاکمیت بنام جامعه مدنی و احزاب و سایر ضربه گیرها و تبادل خردورزانه منافع مشترک و کاهش منافع متعارض جناحها و تن دادن به انصاف و تعهد به قانون و مدیریت خردمندانه تعارضات و تمسک به اصول مرضی الطرفین و گفتگوی مستمر و گره گشا و التزام عملی به همان اصل طلایی اخلاق در سپهر سیاست ورزی ایران بیش از هر زمان دیگر ضروری شده باشد.....
اما علوم جدید مبتنی بر فیزیک کوانتوم و نظریه آشوب، پایه ای مفهومی برای مجموعه مهارتهای مدیریتی جدید- مجموعه مهارتهایی که مدیران را قادر می سازد که نه تنها تعارض را از دیدگاه جدید بنگرند، بلکه به شیوه ای جدید به تعارض پاسخ دهند- فراهم آورده است که برای مدیریت تعارض بسیار راهگشاست. این مهارتها، مهارتهای کوانتومی نامیده شده اند. نه فقط به این دلیل که منتج از اصول اصلی علوم جدید هستند، بلکه مهم تر به این دلیل که نیازمند یک حلقه کوانتومی در پارادایم مدیریت جدید هستند.
در این روش مدیران (چه در سطح خانوادگی وچه سیاسی) با دیدگاهی کاملاً خردمندانه و متفکرانه و عقلی برای اداره افراد و تعارض روبرو می شوند. مهارتهای کوانتومی به شرح زیر تعریف شده اند:
۱) دیدن کوانتومی: توانایی برای دیدن هدفمند؛
۲) تفکر کوانتومی: توانایی فکر کردن به شیوه متناقض؛
۳) احساس کوانتومی: توانایی احساس زنده و حیاتبخش؛
۴) شناخت کوانتومی: توانایی برای دانستن به شیوه خلاقانه و شهودی؛
۵) عمل کوانتومی: توانایی برای عمل به شیوه مسئولانه؛
۶) اعتماد کوانتومی: توانایی اعتماد به فرایند زندگی؛
۷) وجود کوانتومی: توانایی برای برقراری ارتباط مستمر
با این مهارنها بعدا بیشتر آشنا خواهیدشد.