کیوان کثیریان

در مناظره جمعه شب(28 تیر 92) بخش هایی از سخنان حسین فرح بخش عضو اتحادیه2 و نماینده طیف سازمان سینمایی حاوی نکاتی بود که شائبه تهمت، افترا، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی داشت. ضمن آنکه احساس می شود نسبت هایی که به برخی افراد و گروه ها داده شد نیاز جدی به اثبات دارد.

در موارد اینچنینی معمولاً آدم ها از بردن نام افراد به نحوی که متضمن توهین یا افترا باشد، به کار بردن کلماتی که بار حقوقی مشخصی دارند و همچنین ارائه اطلاعات و ادعاهای بی سند و وارد کردن نسبت هایی که نیازمند مستند متقن هستند خودداری می کنند تا بعدها در شکایت احتمالی و کشیدن کار به محاکم قضایی، به دردسر نیفتند مگر آنکه اسناد محکم و غیر قابل انکار در دست داشته باشند. ولی گویا برخی برای خود حاشیه امن بی حد و مرزی قائلند و به قول معروف احساس می کنند پشتشان به جاهای گرم و نرمی گرم است. از این رو خط قرمزی در توهین و تهمت و ادعا برای خود قائل نیستند.

در فصل بیست و هفتم قانون مجازات اسلامی با موضوع «افترا و توهین و هتک حرمت» آمده است:

ماده 697: هرکس به وسیله‌ی اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله‌ی درج ‌در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر، به کسی ‌امری را صریحاً نسبت دهد یا آن‌ها را منتشر نماید که مطابق قانون آن ‌امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق یا یکی از آن‌ها حسب مورد محکوم خواهد شد.


علی الحساب کاری به مساله اخلاق و بی اخلاقی و مبحث لحن و ادبیات آدم ها و بحث گسترده لمپنیزم و همچنین عوامفریبی ندارم. فقط مروری می کنم بر جملاتی که حسین فرح بخش در این مناظره تلویزیونی مطرح کرده و احتمالا بار حقوقی قابل توجهی با خود حمل می کنند.


*در این تجمع پنج‌شنبه دیدیم که یک نفر با لگد به در می‌زد (او سپس نام «برزیده» کارگردان سینما به زبان آورد) و این کار شعبان بی‌مخ است!

*خدا را شکر دیدیم که آقای برزیده روز پنجشنبه درست مثل شعبان بی‌مخ رفتار کرد. ما نمی‌دانستیم ایشان کشتی کج هم بلد هستند که با جفت پا می زنند به در خانه سینما می‌خواهند پلمب را بشکند. خوشبختانه اگر دیدن شعبان بی‌مخ به سن ما قد نداد لااقل این یکی را دیدیم.

*پلمپ ساختمان را چه کسی شکسته است؟ این‌کار فقط از شعبان بی‌مخ سر می‌زند.
*من نگفتم همه آنها شعبان بی‌مخ بودند. چنین توهینی نکردم. اسم هم نبردم!(چند دقیقه بعد از جملات بالا)

* این «فتنه» در 20 سال گذشته ریشه دارد. ما که بچه نیستیم. چیزی که می‌گویم این است که در فتنه‌ای که جمع شد، آقایان 30 نفر بودند.
*پشت خانه سینما 30-40 نفر هستند که از رانت‌های دولتی استفاده می‌کنند و فیلم 300 میلیونی را یک میلیارد می‌گیرند و می‌سازند.
*کسانی که در راس خانه سینما بودند و با پناهندگی به یک نهاد دولتی میلیاردی پول پارو کردند
*ما که می‌دانیم یکسری از آن‌هایی که آمدند می‌خواستند تلویزیون نشان‌شان بدهد تا گرین کارت آمریکایشان حذف نشود.

*نظام، تصمیم‌گیری درباره بخش فرهنگ و هنر را به وزارت ارشاد واگذار کرده است. حالا کسی نمی‌تواند بگوید این واگذاری خوب است یا بد. وزارت ارشاد می‌گوید خانه سینما وجود ندارد، چه کسی می‌خواهد حرفی بزند؟ کسی که وزارت ارشاد را قبول ندارد یعنی نظام را قبول ندارد.
*سال گذشته همین‌ها که سینما را تعطیل کردند در یک نهاد جمع شدند و فیلم‌های بی‌خاصیت ساختند و به ارشاد فشار آوردند و وزارت ارشادِ بی‌عرضه هم در مقابل‌شان کوتاه آمد.

*دوستان هیات مدیره سابق، اهالی سینما را با اشرافی‌گری دولتی و از بالا نگاه می‌کنند.
*این‌هایی که جلو خانه سینما جمع شدند، بعضی‌های‌شان با من تماس گرفته‌اند که بعضا در رودربایستی به تجمع رفته‌اند.
*امثال توحیدی که کسی نیستند. مصاحبه چند روز قبل‌ ایشان در یکی از این روزنامه‌های زرد دَری وَری منتشر شده بود.

*دوستان به حلال و حرام اعتقادی ندارند. ببینید این مدیرعامل خانه سینما در 20 سال گذشته چگونه از رانت‌ها استفاده کرده است
*اساسنامه‌ای که آقای انوار برای ثبت شرکت‌ها فرستاده بود، از ابتدا تخلف داشته است
*آقایی مثل اسعدیان نگاه سفسطه‌گرانه‌ای دارند، مثل آمریکا که درباره حقوق بشر سخن می‌گویند. این قیاس خوبی است!

*این پول متعلق به 4 هزار نفر بیکار اهل سینما و آن افراد با گرفتن این پول‌ها به ریش آن چهار هزار نفر خندیدند
*(مدیران دهه 60 سینما و موسسین خانه سینما) می‌رفتند فلان دوبلور مشهور را که می‌گفتند بهایی است و ممنوع‌الکار می‌آوردند که در آن فیلم حرف بزند و بعد باز ممنوع‌الکارش می‌کردند

*خود خانه سینما در هیچ کجا ثبت قانونی نشده است
*از سال ۷۶ خانه سینما را سیاسی کردند به جای اینکه آن را رفاهی کنند. اساسنامه‌های خانه سینما هیچ وقت قانونی نبوده است
*این سی چهل نفر خانه سینما را محل رانت‌خواری کرده‌اند و می گویند پول نداریم

*در ابتدای روی کار آمدن آقای شمقدری؛ ۵۰۰ میلیون تومان بدهی برای جشن سینمای ایران داشتند درحالیکه بیش از ۱۰۰ میلیون تومان بابت بدهی و رفتن به آمریکا هزینه کردند

*صنف به اصطلاح قانونی یعنی چه؟ یعنی شما ارشاد را قبول ندارید؟ به اصطلاح قانونی حرف درستی نیست. این حرفی که شما می‌زنید یعنی حکومت را قبول ندارید
*در دفتر ریاست جمهوری تفاهم‌نامه حاصل شد طبق آن ظرف چهل و هشت ساعت باید صنوف می‌آمدند فرم پر می‌کردند

*مجمع شما در ۶ مرداد غیرقانونی است. این کار یعنی شما دولت را قبول ندارید. اگر حکومت را قبول دارید نباید این مجمع برگزار شود. خانه سینما منحل شده و دیوان عدالت اداری هم گفته که خانه سینما رسمی نبوده است
*خانه سینما مال ارشاد است. ارشاد می‌تواند اماکن خودش را تصرف کند

*آهای مردم بدانید که این فیلم‌های بی‌خاصیتی که روی پرده می‌رود مال همین خانه سینما است
*رفتند پشت یک نهاد دولتی و وزارت ارشاد هم اینقدر بی‌عرضه بود که نتوانست پای فیلم‌هایش بایستد

*اسعدیان: آقای فرح‌بخش شما گفتید نامه آن دو صنف را دارید؟» فرح‌بخش پاسخ داد: «می‌گویند هست.»
*فرح‌بخش گفت: «ایشان گفتند یک چیزهایی را از ساختمان بردند. شما خودت آنجا بودی؟» اسعدیان پاسخ داد: «وکیل بوده است» و فرح‌بخش گفت: «نه باید خودت به چشم دیده باشی. اگر ندیدی پس نمی‌توانی چنین حرفی را بزنی.»


جملات و عبارات بالا عینا از این منابع برداشت شده است: مهر  ایسنا خبرآنلاین ایلنا