آیتالله ابراهیم امینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از شاگردان آیت الله محمد حسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان با بیان خاطراتی از این استاد فرزانه عنوان کرد: «من از سال 1328 که به قم آمدم تا زمان فوت ایشان در خدمتشان بودم، ولی در این مدت هیچ وقت تظاهر به عرفان و معنویت نمیکردند با اینکه اهل سیر و سلوک بودند.» خلاصه سخنان او به شرح زیر است:
* گاهی در جلسات شبهای پنجشنبه و جمعه سوالهایی درباره سیر و سلوک میشد و جوابهایی میدادند ولی غالبا طفره میرفتند و به اصطلاح تقیه میکردند.
* علامه، شخصی معنوی و اهل سیر و سلوک بود البته اظهار نمیکرد و نمیپذیرفت کسی رسما تحت نظرش باشد و افراد را به برادرش مرحوم آقای الهی ارجاع میداد.
* در اوایل ورود علامه به نجف اشرف، آقای قاضی به ایشان گفته بود طلبه باید علاوه بر درس به فکر خودش هم باشد یعنی به مسایل اخلاقی توجه کند، علامه میفرمود بعد از شنیدن این سخن احساس کردم چیز جدید به امن القا شده و بعدا متوجه شدم ایشان آقای قاضی است.
*علامه طباطبایی علاقهمند به گل و گیاه و اهل ذوق بود. کنار حیاط خانه ایشان گلخانه کوچکی بود که دائما به آنها رسیدگی می کردند.
* ایشان شخصیت جامعی داشت و از جهات مختلف کمنظیر بود، اگر چه به صاحب تفسیر معروف شدند اما جنبههای مختلفی داشتند که از خیلی از آنها اصلا صحبت نمیشود. علامه فقیه بود و فقه و اصول را نزد اساتید بزرگی در نجف فراگرفته بود در قم هم ابتدا فقه و اصول میگفت ولی بعد از مدتی آن را تعطیل و در دو کار ممحض شد یکی تدریس تفسیر و دیگری نوشتن تفسیر بود. علامه طباطبایی در ریاضیات و هیئت قدیم نیز وارد بود و آنها را تدریس میکرد.
* قبل از علامه، درس تفسیر به صورت رسمی در حوزه برگزار نمیشد. اولین کسی که درس تفسیر را به طور رسمی در حوزه شروع کرد ایشان بود که با حدود 70 شاگرد در مدرسه حجتیه این درس آغاز شد. البته درس حدیث هم داشتند و متن جلد یک تا پنج بحارالانوار را که عقیدتی است برای جمعی از فضلا بیان میکردند و گاهی پاورقی میزدند که بر اثر مشکلاتی تعطیل شد.
*درس فلسفه قبل از علامه رسمیت نداشت و کسی نمی توانست رسما فلسفه بگوید، از سال 1328 دوره اول شرح منظومه را در منزل تا حدود 10 نفر تدریس کردند سپس دو دوره اسفار گفتند.
* علامه طباطبایی در زمان خودش مجهولالقدر بود. امروز تفسیر المیزان در حوزه، بحث و تدریس میشود اما ایشان حتی در نوشتن این کتاب مشکل داشت و برخی علامه را متهم میکردند که فلسفه و عرفان را وارد تفسیر کرده است.
/6262