باید قبول کنیم که نتیجه اعمال تحریم‌های اقتصادی کنونی منجر به کاهش درآمد سرانه‌ی ایرانیان خواهد شد؛ رخدادی که می‌تواند امنیت را در بسیاری از حوزه‌ها از نهاد خانواده گرفته تا محیط زیست به لکنت اندازد. چنین است که به همت گروهی از نمایندگان نهادهای مدنی ایران، جنبش نه به تحریم از 28 مرداد 1392 رسماً کلید خورد و امیدوارم این جنبش، روزی بتواند به اثری که در معادلات ملّی و بین‌المللی ردپای خود را برجای می نهد، بدل شود.

    یکشنبه گذشته، همزمان با شصتمین سالگرد کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 بر علیه دولت دکتر محمّد مصدق گروهی از نمایندگان تشکل‌های مردم‌نهاد در غالب شورای مرکزی سازمان‌های جامعه مدنی ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران رسانه‌های گروهی شرکت کردند تا اعتراض خویش را به روند تشدید تحریم‌های بی سابقه بین‌المللی به رهبری آمریکا بر علیه ایران اعلام دارند. این کنفرانس تلفیقی منسجم و تاثیرگذار از نمایندگان تشکل‌ها و نهادهای مدنی است که در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنند. اقتصاد، فرهنگ، هنر، محیط زیست، گردشگری، زنان، معلولین و ... از جمله حوزه‌هایی هستند که نمایندگان آنها با هدف کاهش فشار تحریم‌ها و نشان دادن ابعاد ظالمانه و یکسویه این محدودیت‌های بین‌المللی به میزبانی شورای سازمان‌های جامعه مدنی به رایزنی، مکاتبه و تعامل با بخش‌های مختلف خواهند پرداخت.

    نخست بهزاد فراهانی که نماینده انجمن تئاتر ایران در این جلسه بود، نامه سرگشاده شورای سازمان‌های جامعه مدنی ایران را درباره مخالفت با تحریم‌های گسترده علیه کشور خطاب به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نگاشته شده بود، قرائت کرد.
    در بخشی از این نامه آمده است: «همان طور که مستحضرید تحریم‌های گسترده و بعضا بی سابقه جهانی ضد ایران و به ویژه تحریم سیستم بانکی و حمل و نقل، مشکلات زیادی برای جامعه ایرانی و آسیب‌های ژرف بر زیست بوم، سلامت روان و بهداشت جسم و کسب و کار و معیشت مردم وارد ساخته است... از سوی دیگر تحریم ها، سرمایه اجتماعی ایرانیان را در بخش خصوصی و نهادهای مدنی، به شدت تضعیف کرده و موانع جدی در راه دستیابی ملت ایران به صلح، دموکراسی و توسعه سیاسی ایجاد می‌کند.»
    نگارنده هم در این جلسه تاثیرات تحریم‌ها بر حوزه محیط زیست را تشریح کرد و با اشاره به مطالعات انجام شده در سازمان ملل و سازمان‌های وابسته به آن در خصوص رابطه فقر و روند تخریب سرزمین در کشورهای مختلف گفت: «این مطالعات نشان می‌دهد روند بیابان زایی و افت کارایی سرزمین در کشورهایی که با فقر دست به گریبانند به مراتب بیشتر از کشورهایی است که شهروندانشان از یک درآمد سرانه مطلوب برخوردارند.»

    افزون بر آن، کوشیدم تا به موارد زیر نیز به اختصار اشاره کنم:
    - کاهش درآمد سرانه ایرانیان یکی از مهمترین تاثیرات تحریم‌ها است و نباید فراموش کنیم که در سرزمینی زندگی می‌کنیم که 89.7 درصد از آن در قلمرو سرزمین‌های خشک جهان قرار دارد و یکی از آسیب پذیرترین و شکننده ترین مناطق کره زمین محسوب می‌شود. به علاوه میزان بارندگی در ایران یک سوم میانگین جهانی و میزان تبخیر آن در به طور محسوسی بیشتر از میانگین جهانی است و این مساله شرایط محافظت از محیط زیست را دشوارتر می‌سازد.»
    - نبود شرایط کمینه‌ی رفاه در کشور را عاملی برای وابستگی معیشتی به سرزمین باید برشمرد. در حقیقت: «وابستگی معیشتی به سرزمین، در نهایت میزان بدهکاری اکولوژیک را در کشورمان افزایش می‌دهد که درواقع مهیب‌ترین نوع بدهکاری است. به طوری که حتی در صورت بازگشت شرایط به حالت عادی باز هم کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که می‌تواند این نوع از بدهکاری را جبران کند.»
    - از دست دادن یک گونه زیستی یا اندوخته ژنتیکی، درست مثل از بین رفتن یک کتاب خطی یگانه است. بنابراین باید تلاش کنیم که حتی الامکان از بروز این اتفاق جلوگیری شود. پرسش ما این است که سازمان ملل متحد به عنوان نهادی که در عالی‌ترین سطح، متولی حفظ امنیت زیستی کره زمین محسوب می‌شود، چگونه می‌تواند بر اعمال چنین تحریم‌های کور در منطقه‌ای که در شرایط عادی هم با بحران‌های شدیدی در منابع آب و خاک و هوا روبرو شده، اصرار بورزد؟ این سازمان تحقق صلح جهانی را گرو ایجاد پایداری اکولوژیک در کره زمین می‌داند، اما این مساله را نادیده گرفته که اثرات تحریم‌ها به تدریج بنیان های بوم‌شناختی را در کشورمان به تاراج می برد.»
    - در منطقه زاگرس که منشاء 40 درصد از منابع آبی ایران و رودهای بسیار و رویشگاه بلوط است، مردم به دلیل فقر شدید ناگزیر شده‌اند، بخاری‌های نفتی خود را به بخاری‌های زغالی تبدیل کنند و از چوب درختان بلوط برای این امر استفاده کنند. این خسارت‌ها قطعا جبران ناپذیر خواهد بود. افزایش محسوس شمار دام و تغییر کاربری اراضی و تجاوز به منابع طبیعی به بهانه افزایش تولید از مسائلی است که نشان می دهد مردم به هر قیمتی تلاش می کنند که کمینه‌ی قدرت اقتصادی خود را برگردانند.
    - افزایش آلودگی هوا را نیز یکی دیگر از تاثیرات سوء زیست محیطی تحریم ها باید بدانیم. چه،  «آلودگی هوا سالانه 16 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد می کند و بیش از 10 هزار نفر تلفات مستقیم دارد و سهم عمده‌ای از این مسائل، عواقب تحریم بنزین هستند. بنزین بی کیفیت و عدم به روز رسانی مکانیزم های سوخت رسانی در ماشین ها، عواملی هستند که به آلودگی هوا دامن می زنند.»
    - نگارنده افزایش افسار گسیخته شکار علفخواران و کاهش تعداد آنها تا مرز 110 هزار راس را هم ناشی از گسترش فقر به دلیل اعمال تحریم ها دانست و تاکید کرد: «این ارقام به معنای از دست دادن 90 درصد موجودی علفخواران در کشورمان است. اگر این روند شکار بی رویه ادامه پیدا کند، قطعا با فاجعه ای بزرگ روبرو خواهیم بود. همه این عوامل دست به دست هم می دهد تا ما صمیمانه و مستحکم از سازمان ملل تقاضا کنیم که کمک کند که این تحریم های کور بر علیه ایران هر چه زودتر برطرف شود.»

    جان کلام آن که
    اگر مردم گرسنه و فقیر بمانند، دیگر نباید از ایشان انتظار داشت که به ویژه در مقوله‌هایی چون سینما، فرهنگ، کتاب و یا حفظ محیط زیست فعالیت کنند. و این می‌تواند زنگ خطری جدی برای سازمانی باشد (ملل متحد) که خود را مرشد و راهبر تمامی کشورهای جهان می پندارد و خود شاخص سرزمین شاد را وارد حوزه رتبه بندی کشورها کرد تا نشان دهد، مردم کشوری ثروتمند تر هستند که حال طبیعت در آن کشور خوب باشد.

    در همین باره:
    - گزارش خبرگزاری ایلنا
    - گزارش سلامت نیوز

 

 

 

منبع: خبرآنلاین