ترکیه بدون تردید در یکی از دوران های انزوای سیاسی منطقه ای از سوی همسایگان، در سطح دولتی یا مردمی به سر می برد، که همانند آن در تاریخ معاصر این کشور اگر بی سابقه نباشد، حداقل کم سابقه است.

برکسی هم پنهان نیست که این وضعیت ناشی از رویکردهای سیاست خارجی این کشور ظرف دو سه ساله ی اخیر است که به گونه ای نمایی فرصت طلبانه، خود محورانه و بزرگ بینانه و احیانا ستیزه جویانه به خود گرفته و از این رو با حساسیت و واکنش های همسایگان مواجه گردیده است و از طرف برخی رسانه ها بویژه عربی تلاش برای احیای عثمانی گری با عنوان سیاست نو عثمانیسم ترکی معرفی شده است.
در حالی که در گذشته نه چندان دور حرکت دستگاه دیپلماسی تکیه با دنبال کردن سیاست تنش صفر با همسایگان و مبنا قرار دادن اصل برد- برد در مناسبات با آن ها و تعریف و تحقق نوعی شراکت با آن ها، دوره ای از شکوفایی در روابط با همسایگان ایجاد کرده و جایگاه ترکیه را در سطح منطقه ای و بین المللی ارتقاء بخشیده بود، اما کنار نهادن تدریجی این سیاست، به تدریج دوره ای از انزوای سیاسی در میان همسایگان را برای این کشور رقم زد و آنکارا دوستان خود را یکی پس از دیگری از دست داد. سوریه، عراق، لبنان، مصر و ...

یکی از مهمترین عوامل افول جایگاه ترکیه در نزد افکار عمومی برجستگی و پررنگ شدن مناسبات ترکیه با رژیم های مرتجع منطقه نظیر عربستان و قطر و امارات و.. از یک سو و قرار داشتن در محور غربی و استکباری و همپیمانی با امریکا و اسرائیل بر ضد کشورهای منطقه از سوی دیگر و همکاری با آن ها بر ضد کشورهای حوزه مقاومت ضد صهیونیستی و ضد استکباری بوده است که گاه در دنبال کردن این سیاست های آن ها، کاسه از آش داغ تر هم شده و می شود.

قرارگرفتن ترکیه در اتحاد و ائتلاف های منطقه ای و بین المللی که بر اساس انگیزه های فرصت طلبانه ی مختلف انجام می گیرد، از آن جا که رهبری این اتحاد و ائتلاف ها خارج از اختیار این کشور است و در آن ها حاکم تابع و پیرو را دارد، عملا رهبران این کشور را در معرض وقوع در اشتباهات یا افتادن در دام منافع دیگران و به زیان منافع و امنیت ملی ترکیه، قرار داده است، که بحران سوریه یکی از بارزترین نمونه های آن است.

شتابزدگی ترکیه برای مشارکت و تعریف نقش و جایگاه و مأموریت برای خود در ائتلاف امریکایی حمله نظامی به سوریه به بهانه کاربرد سلاح شیمیایی از سوی دولت این کشور بر ضد شهروندان آن، بدون آن که این مسئله از سوی کارشناسان سازمان ملل تأیید شده باشد، دولت ترکیه را بر آن داشت که حتی قبل از اعلام ساعت صفر، آتش تهیه سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام سوریه به صورت متراکم روانه کرده و از امریکایی ها فراتر حرکت کرده تا جایی که رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه از محدود خواندن حمله به سوریه انتقاد کرده و خواهان حمله گسترده برای سرنگونی دولت سوریه شود. این فراخوان و دعوت کردن از یک ابرقدرت شیطانی برای حمله به یک کشور مسلمان از جانب یک دولت اسلامگرای دموکراتیک، خود را الگویی بری دیگر مسلمانان می داند واقعا که شگفت آور و بی سابقه است، مگر آن که آن را با رژیم وابسته و مرتجع و نوکر پیشه ای همچون عربستان مقایسه کنیم، تاکنون چندین بار این پرچم را بلند کرده و سابقه سیاهی برای خود رقم زده است.

اما عقب نشینی و یا تعویق حمله از سوی امریکا افت دیگری برای دیپلماسی ترکیه رقم زد و شکستی را در کارنامه زمامداران آن ثبت و بر فهرست ناکامی های پی در پی آن اضافه کرد و عرق شرم را پیشانی کاسه های از آش داغ تر قرار داد، چرا که نشان داد دیپلماسی آنکارا بر بستر سیاست و منافع و امنیت امریکا بیشتر قابل تعریف است تا ارزش های مشترک جهان اسلام یا منافع و امنیت ملی مردم ترکیه.

neamatz2@gmail.com

سیاست ما