امید کریمی: ۲۴ خرداد ۹۲ از یاد هیچ کس نمی رود. همانطور که ۲ خرداد ۷۶ و ۳ تیر ۸۴ تاریخی شدند. سه روزی که جهت دولت ها در جمهوری اسلامی ایران را عوض کرده و دورانی تازه از حیات سیاسی حکومت شروع شده است.
اما ۲۴ خرداد ۹۲، روز دیگری است. چرخش فقط در دولت نبود؛ چون انتخابات دیگری هم برگزار شد؛ شوراهای شهر و روستا. انتخاباتی که زیر سایه پر رنگ ریاست جمهوری، کم رنگ شده بود.
در همان روزها وقتی از احمد مسجدجامعی در کافه خبر پرسیدیم، چقدر به پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر امیدوار است؟ گفت: اقبال اصلاحطلبان در مشارکت بالای مردم است. وقتی آن هیجان بالا برود، احتمال انتخاب اصلاحطلبان بالا می رود. درواقع ترکیب شورای شهر بستگی به مشارکت دارد.
رییس فعلی شورای شهر تهران در روزی به خبرآنلاین آمد که محمدرضا عارف به توصیه سیدمحمد خاتمی و ائتلاف اصلاحطلبان از انتخابات کنار کشید. اما در همان روز هم مسجدجامعی چندان امیدوار نبود که در شورای شهر چهارم، اصلاحطلبان موفق باشند، این درحالی بود که او خودش یکی از افرادی بود که برای اجماع اصلاحطلبان بر حسن روحانی تلاش کرده بود.
به هرحال یک هفته بعد نتایج انتخابات شورای شهر تهران با مشارکت ۴۵ درصد مردم (اینجا) مشخص شد و اصلاحطلبان ۴۰ درصد شورای شهر تهران را از آن خود کردند. (اینجا و اینجا) و البته بیش از نیمی از اعضای علی البدل هم در لیست اصلاحطلبان بودند. (اینجا) هرچند این اتفاق در شهرهای دیگر نیفتاد و پیروزی از آن اصولگرایان و در مواردی هم جبهه پایداری بود. (اینجا)
اما بازگشت اصلاحطلبان به مدیریت شهری پایتخت زمانی اتفاق افتاد که در دو روز پایانی تبلیغات، تراکت هایی در شهر پخش شد یک طرفش عکسی از آیت الله هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و سید محمد خاتمی بود و یک سویش لیست ائتلاف اصلاحطلبان برای شورای شهر. برخی تراکت ها البته یک اشاره مستقیم هم به برنامه اصلاحطلبان برای شهر تهران هم داشت؛ یکی از این برنامه ها انتخاب محسن هاشمی برای شهرداری تهران بود.
پس از خارج شدن مهدی مفتح اصولگرا از شورای شهر تهران و رفتن به مجلس، مسعود سلطانی فر جایگزین او شد. (اینجا و اینجا) در نتیجه یکی دیگر از اعضای شورای شهر تهران هم اصلاحطلب شد. (اینجا) رفتن مهدی حجت از شورای شهر تهران هم تغییری در ترکیب سیاسی شورا نداد، هرچند که ولی الله شجاع پوریان که دوز اصلاحطلبی او بالاتر از حجت است، وارد پارلمان پایتخت شد (اینجا)
از همان روزها بحث انتخاب شهردار تهران، به موازات کابینه دولت یازدهم سر زبان ها افتاد. قالیباف پیش از انتخابات گفته بود چه رییس جمهور شود و چه نشود، به ساختمان خیابان بهشت بر نمی گردد. اما پس از انتخابات این اتفاق نیفتاد و او از سوی اصولگرایان گزینه جدی و نهایی شهرداری تهران معرفی شد. هرچند گزینه هایی مانند رستم قاسمی و علی نیکزاد، وزیرای دولت دوم محمود احمدی نژاد هم در این لیست بودند. (اینجا و اینجا) اما به دلیل سهم کم جبهه پایداری از شورای شهر تهران، او و دیگر گزینه ها هیچ گاه گزینه جدی نشد.
به هرحال محمدباقر قالیباف و محسن هاشمی گزینه های نهایی شهرداری تهران شدند. (اینجا و اینجا) در روز ۱۲ شهریور اما رییس، نایب رییس، منشی های هیات رییسه و سخنگوی شورای شهر مشخص شدند؛ احمد مسجدجامعی، رییس، مرتضی طلایی، نایب رییس، الله راستگو و هادی ساعی، منشی و رضا تقی پور سخنگو (اینجا، اینجا و اینجا). این یعنی برد با اصلاحطلبان.
اما این حس پیروزی فقط چهار روز دوام داشت؛ چه اینکه روز ۱۶ شهریور، پیروزی از آن اصولگرایان بود؛ محمدباقر قالیباف دوباره شهردار تهران شد (اینجا)
این پیروزی البته بدون حاشیه نبود. پیش از رای گیری درباره رای ممتنع بحث شده بود که آیا مانند انتخاب وزرا، انتخاب شهردار هم به رای ممتنع بستگی دارد؟ (اینجا)
ضمن اینکه رای گیری بدون حضور رسانه ها (اینجا، اینجا و اینجا) یک بار رای گیری و مساوی شدن رای قالیباف و هاشمی، (اینجا) و در نهایت قالیباف شهردار شد.
حاشیه ها اما با انتخاب شهردار تمام نشد. تازه این شروع ماجرا بود. سر رای دادن احمد دنیامالی و الهه راستگو به محمدباقر قالیباف. این دو در لیست اصلاحطلبان بودند. هرچند که نام دنیامالی در لیست اصولگرایان و حامیان قالیباف هم بود. دنیامالی همان روز به دفاع از خود پرداخت و گفت: مگر قرار است هر کسی با لیست اصلاحطلبان به شورا آمد، به کاندیدای آنها رای دهد؟ (اینجا)
هرچند این سخن هم با انتقادات دیگری مواجه شد، اما او درواقع دست بالا را داشت. پس نگاه ها به الهه راستگو چرخید؛ نفر دهم انتخابات شورای شهر تهران و یکی از گزینه های ثابت لیست های مختلف اصلاحطلبان برای شورای شهر چهارم (اینجا)
سوال این بود چرا او در رای گیری پایانی، به جای اینکه نام محسن هاشمی را بنویسد، به قالیباف رای داده است؟ او مگر از لیست اصلاحطلبان به شورا راه پیدا نکرده است؟ پس باید به گزینه اصلاحطلبان رای می داد. صادق زیباکلام هم رای الهه راستگو خلاف نظر اصلاحطلبان را هم برنتافت (اینجا)
و این در سومین جلسه شورای شهر نمود پیدا کرد؛ سه عضو شورا که اتفاقا اصلاحطلب هم بودند، در هنگام نطق الهه راستگو صحن شورا را ترک کردند و در جمع خبرنگاران به او تاختند (اینجا)
پیش از آن البته محسن هاشمی گفته بود راستگو آزاد بوده تا به هرکسی می خواهد رای بدهد (اینجا) و همچنین مسجدجامعی روایتی از روز انتخاب شهردار ارائه کرد که گویا رای آوردن قالیباف قابل انتظار بوده است (اینجا)
البته او پیش از انتخاب شهردار ویژگی های شهردار تهران را چنین بیان کرده بود: با اوضاع کنونی تهران، بهتر است که شهردار به گونهای انتخاب شود که بتواند حلقه واسط فرهیختگان، کارشناسان و نخبگان با توده مردم باشد که دیگر نیازی نیست همه تخصصها را خودش داشته باشد و به تنهایی برای همه مشکلات شهر چارهاندیشی و اقدام کند (اینجا)
مسجدجامعی که پیش از انتخابات درباره شهردار شدن محسن هاشمی گفته بود: "آقای محسن هاشمی یکی از مدیران موفق شهرداری بود و اتفاقا در شورا همه همین نظر را داشتند. این جای خود دارد. اما با توجه به این مسایل و روح شهر و توان اجرا باید به یک تفاهم بهتر و بیشتر رسید." در روزهای منتهی به انتخاب شهردار، در حمایت ضمنی از محسن هاشمی گفت: او سیاسیکار نیست (اینجا)
مسجدجامعی اما پس از این حواشی تلاش بر آرام کردن فضا و دور کردن سیاست از شورا داشت و گفت: تفاوتها در شورای شهر را باید فرصت دانست نه تهدید (اینجا)
انتقادات درحالی ادامه داشت که الهه راستگو در پاسخ گفت: من به عنوان نماینده منتخب مردم تهران، ری و شمیرانات، علیرغم احترامی که برای خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی قائل بوده و هستم و شناختی که از تخصص و تجارب آقای هاشمی داشتم و بررسیهای همه جانبه و مقایسه سوابق، تجارب و برنامههای وی در مقایسه با قالیباف و با توجه به نیمه تمام بودن بعضی پروژههای شهری و هزینههای کلان اقتصادی که در این برهه از زمان برای مردم شهر تهران وجود دارد، به قالیباف رای دادم و امیدوارم عملکرد شایسته وی موجب خوشحالی و دلگرمی مردم شهرمان، همکاران شورا و شهرداری تهران شود. (اینجا)
پس از آن هم در پاسخ به فاطمه دانشور، گفت: برای رای دادن به هاشمی قسم نخوردم (اینجا)
البته به موازات هم اصولگرایان انتقاداتی به عباس جدیدی وارد کردند (اینجا)
اما درحالی که این فضای سیاسی پر تنشی که در ابتدای شورای شهر چهارم تهران بوجود آمده، حتی با انتقاد یکی دیگر از اصلاحطلبان شورا هم مواجه شد، اما برخی دیگر از اصلاحطلبان شورا رفتار راستگو را غیرقابل تحمل دانستند (اینجا و اینجا)
در این حین و بین اما الهه راستگو از حزب اسلامی کار اخراج شد (اینجا) در بیانیه حزب اسلامی کار دراین باره آمده است: "شورای داوری حزب در تاریخ 20/6/92 در محل دفتر مرکزی حزب و با حضور اعضاء خود تشکیل جلسه داد و با بررسی مدارک و مستندات موجود و نیز اظهارات پنج تن از شهود، رای خود را مبنی بر اخراج نامبرده از حزب اسلامی کار صادر کرد. طبق آیین نامه، رای صادره ظرف مدت یک هفته قابل اعتراض میباشد. ضمن اینکه خانم الهه راستگو به رغم دعوت رسمی و کتبی، از حضور در جلسه شورای داوری امتناع کرد.
در شورای داوری رای نامبرده درجریان انتخاب شهردار تهران هرچند که برخلاف عرف و رویه کار تشکیلاتی و حزبی بود، ولی جزو موارد اتهامی قرار نگرفت، بلکه تخطی وی از ارزشهای اسلامی و اخلاقی منجر به صدور چنین رایی درباره ایشان گردید.
در هر حزبی اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا نیز رعایت روشهای اخلاقی و تشکیلاتی جزو الزامات اولیه است. بخصوص آنکه در بین اصلاح طلبان فرد دیگری نیز بوده که به کاندیدای رقیب رای داده است اما در خصوص عدم رعایت موازین تشکیلاتی و اخلاقی هم اکنون مورد اتهام قرار ندارد.
حزب اسلامی کار با توجه به اینکه خانم الهه راستگو به همراه دو نفر دیگراز طریق این حزب در لیست اصلاح طلبان قرارگرفتند و توانستند از طریق آرای مردم تهران به شورای شهر ورود پیدا کنند، به دلیل رفتار غیر مسئولانه خانم الهه راستگو صادقانه از مردم پوزش میطلبد و تلاش میکند تا با به کارگیری سازوکارهای لازم، درآینده از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری نماید."
۴۷۴۷