ابتکار عمل دیرهنگام مسکو در ممانعت از دخالت نظامی در سوریه و حمایت از موکلاش، بشار اسد، روسیه و نمایش اخیر دیپلماتیکاش را در کانون توجهات جهانی قرار داده است. پوتین که علناً از کاهش نفوذ روسیه و همچنین آنچه که وی آنرا افزایش هژمونی خطرناک جهانی آمریکا مینامد، ابراز تأسف کرده بود، حرکت اخیر برایش بسیار جذاب و شیرین بود؛ آنهم دو هفته پس از آنکه تقریبا مسکو به گزینهای خارج از بازی تبدیل شده بود.
اما خلع سلاح شیمیایی سوریه و قرار دادن آنها تحت کنترل و نظارت بین المللی ریسکهایی هم برای مسکو دارد؛ روسیه هم اکنون باید اطمینان دهد که متحد غالباً- سرکشاش به اندازۀ کافی با جامعه بین المللی همکاری خواهد کرد.
آلکسی پوشکف، یکی از مقامات روسی و از اعضای حزب حاکم روسیه و رییس کمیتۀ روابط خارجی در پارلمان روسیه در صفحۀ توئیتر خود مینویسد: " پوتین همچنان برای اقدامش در راستای جلوگیری از جنگ تشویق میشود؛ در حالیکه اوباما نتوانسته بود بسیاری از مردم را متقاعد کند. نیمی از مردم جهان در این بخش از جنگ با روسیه همراه هستند.
بخش قابل توجهی از هیجانات موجود ناشی از این پیروزی متأثر از تبلیغات رسانههاست. سوریه، متحد و موکل روسیه از زمان اتحاد جماهیر شوروی، موضوع بسیار مهمی برای روسها نیست، اما نوستالژی ابرقدرت بودن در عصر اتحاد جماهیر شوروی نیروی قدرتمندی است که در میان طیف مهمی از طبقۀ سیاسی به چشم میخورد.
از سال 2012 با بازگشت پوتین به قدرت، وی تلاش میکند احساسات ضدغربی را در میان روسیه گسترش و مسکو را به عنوان مرکز تمدن محافظه کار در مبارزه با ایالات متحده آمریکا و اروپا نشان دهد.
تا به این مرحله تلاشهای کرملین برای احیای نقش بین المللیاش با روابط این کشور با همسایگان شوروی سابق برخورد کرده است. مثلاً تلاشهای این کشور برای ارائۀ راه حل در پرونده هسته ای ایران نیز تاکنون نتایج اندکی داشته است. یکی از دیپلماتهای اروپایی در این باره میگوید: " روسیه، بهترین مثال یک بازیگر در حاشیه بوده است"
گریگوری مرسکی، کارشناس خاورمیانه در موسسۀ اقتصاد جهان و روابط بین الملل در مسکو میگوید: "هیچ چیز شبیه به این وضعیت در گذشته وجود نداشته است؛ روسیه در گذشته برنده بود و آمریکا آنگونه که تحقیر شد، چیز زیادی از دست نداد" میرسکی میگوید: کرملین، شک و تردیدهای غرب دربارۀ حملۀ نظامی را فرصت مناسبی برای خود دید و اوباما را گیر انداخت. چند روز قبل از اینکه راه حل ارائه شود، پوتین در اظهارنظری غیردیپلماتیک و با همان زبان خشن خود جان کری را به دروغگویی متهم کرد. وی گفت: وزیر خارجۀ آمریکا به کنگره دربارۀ گستردگی حضور القاعده در میان اپوزیسیون سوریه دروغ گفت.
روز بعد اما جان کری از پوتین علناً برای آغاز مذاکره بر سر سلاحهای شیمیایی سوریه تشکر کرد. مارک کرامر، استاد دانشگاه هاروارد و کارشناس جنگ سرد در این باره میگوید: حال، پوتین میتواند خود را به عنوان یک برقرار کنندۀ صلح نشان دهد؛ مشاوران وی در روسیه معتقدند که باید جایزۀ صلح نوبل برای این اقدامش به وی تعلق گیرد.
استیو پیفر، یکی از کارشناسان موسسۀ بروکینگز میگوید: توافق منعقد شده میان مسکو و واشنگتن در صورت اجرایی شدن برای هر دو کشور پیروزی بود. اجرایی کردن توافق لازمه اینست که روسها نیز در این روند نقش داشته باشند، اما در صورتی که سوریه پای خود را از این قائله کنار بکشد، آیا مسکو خود را آماده کرده است؟
مسکو تاکنون موفق شده برای اسد در میدان جنگ زمان بخرد و برای موکلاش امتیاز مهمی بگیرد. روسیه در عین حال ارسال سلاح به مخالفان را نیز محکوم میکند.
میرسکی میگوید: در صورتی که حتی در پایان، بشار اسد بازی را ببازد و حتی کشته شود، قطعاً روسیه یک نظاره گر نخواهند بود، آنها شاید این پروپاگاندا را آغاز کنند که حامی وی نبودهاند و تنها پایبند به اصل عدم دخالت در کشورها و احترام به قوانین بین المللی بوده اند.
در نهایت اینکه برای نشان دادن محدودیت های قدرت جهانی آمریکا، کرملین تمایل دارد به سایرین در منطقه نشان دهد که بازیگری مهم در منطقه است. از سویی ادامه بحران سوریه حتی برای سالها میتواند برای روسیه نیز با توجه به گسترش افراط گرایی در سرزمین های این کشور نیز تهدید مهمی باشد.
وال استریت ژورنال/ 15 سپتامبر 2013
ترجمه: زهرا خدایی
5252