شکیبایی گفت که در این رمان وضعیت زندگی زنان افغان که در شرایط دشوار زندگی در این کشور به تحصیل و کار میپردازند، به گونهای توصیف شده است. شکیبایی گفت: به اعتقاد من شخصیت اصلی این کتاب، کشور افغانستان است. این رمان زندگی زنان افغانیای را که در شرایط سخت و دشوار این کشور به تحصیل و کار میپردازند، توصیف کرده است.
این نویسنده با اشاره به اینکه زمانی را در افغانستان زندگی و کار کرده است، در ادامه توضیح داد: میان ایران و این کشور شباهتهای فرهنگی بسیاری وجود دارد. به اعتقاد بسیاری، این کشور ایران سالهای بسیار دور است.
شکیبایی اضافه کرد: سالها به دلیل حرفه دشواری که داشتم نمیتوانستم زمانی را به نوشتن اختصاص دهم، اما در سالهای گذشته و با دوری از حرفهام میتوانم بیشتر بنویسم. «خواستم بگویم خون را ببین» نخستین کتابم است. این روزها دو رمان دیگر را نیز آماده انتشار کردهام.
در بخشی از کتاب آمده است: «راننده موتور سیکلت را از اتاقک ته باغ بیرون آورد و آن طرف نردهها پارک کرد. درست کنار ماشین آرمدار سازمان که روزهای عادی با آن میرفت دفتر. سرژ سوار موتور شد و راند سمت دروازه. شال گردنش در هوا تاب میخورد. راننده هم ماشین را روشن کرد و پشت سرش راند. از میان شیشهی ماشین دیدمش که میخندید. شیشه پایین بود. آنطوری شد که صدای خوانندهی هندی را شنیدیم و یاد موزیک مهمانی خودمان افتادیم.
رویا شکیبایی، نویسنده متولد سال 1337 است. «خواستم بگویم خون را ببین» در 273 صفحه، با شمارگان هزار و 500 نسخه، به قیمت 12 هزار تومان و از سوی انتشارات زاوش منتشر شده است.
6060