چند سالی است که موضوع پیری جمعیت و کمبود نیروی جوان بین کارشناسان و صاحب نظران بحثهای مختلفی ایجاد کرده است.

در این میان، مثل همه محورها و موضوعات اجتماعی نظریات و پیشنهادات مختلف و بعضا تعجب انگیزی در سطح رسانه ها منعکس میشود و برای مدتی افکار عمومی را به خود مشغول میکند. در همین رابطه یعنی کاهش جمعیت جوان در بیست سال آینده، طرحی در مجلس شورای اسلامی مطرح است که اگر به تصویب برسد و اجرایی شود آسیبها و عوارض مختلفی را به وجود خواهد آورد.

در بازنگری آسیب شناختی در مورد این طرح که طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده نام گرفته چند نکته قابل توجه است. در یکی از مواد آن برای تشویق افراد مجرد به ازدواج یا حمایت از متاهلین بسیار مودبانه مجردها را از حقوق اساسی خود محروم میکند.

درست است که جوانان و افراد مجرد باید تمایل به ازدواج پیدا کنند و خانواده ها به فرزندآوری همت گمارند اما با اینگونه قوانین آسیبهای رفتاری، سیاسی و فرهنگی به جامعه وارد میشود و اهداف مورد نظر طراحان آن حاصل نمیشود.

برای افزایش جمعیت یعنی تشویق خانواده ها به فرزند بیشتر ابتدا باید زیرساختهای ضروری در جامعه آماده شود. بهداشت و درمان، آموزش در سطوح مختلف، امکانات رفاهی و تفریحی، زمینه های اشتغال، سرفصلها و ضرورتهای اولیه در افزایش جمعیت است. در شرایط حاضر که بعضی از مدارس شیفتهای مختلف آموزشی دارند یا بسیاری از مادران مشکل تغذیه فرزند خود را با شیر مادر یا شیر خشک دارند چگونه میتوان از خانواده ها خواست که به فرزند بیشتر تمایل پیدا کنند؟

مشکلات مسکن برای افراد دارای فرزند بیشتر و همینطور سایر موانع موجود در این زمینه هر گونه تبلیغ سطحی و ظاهری را بی اثر میکند.

اگر قرار باشد طبق این طرح از استخدام افراد مجرد جلوگیری شود و حتی در زمینه اعضای هیات علمی موضوع تجرد و تاهل را از شرایط جذب قلمداد کنیم، آسیبهای ناشی از ازدواجهای صوری و قراردادی همینطور عوارض خروج نخبگانی که تمایل به ازدواج مجدد یا اصولا ازدواج ندارند بسیار است.  افرادی که به هر شکل گرفتار ناکامیهای ازدواج و زندگی شده اند اما توانمندی تخصصی و تحصیلی و تجربی خدمت دارند چه باید بکنند؟

با توجه به این که تشویق افراد مجرد به ازدواج از وظایف دینی و اخلاقی هم دولت و هم معتمدین و نهادهای متولی است باید در نظر گرفت که میتوان از افراد متاهل و دارای فرزند حمایتهای مالی در قالب و شکلهای دیگری انجام داد که به قیمت محروم کردن دیگران از حقوق اجتماعی خود تمام نشود.

یکی از دلایل خروج افراد مجرد ناشی از ازدواج ناکام از کشور موضوع تنهایی و عدم علاقه و گرایش به ازدواج دوباره است. اگر این فرد دارای تحصیلات عالی و تخصص ضروری باشد آیا میتوان به جرم عدم تمایل به ازدواج او را از محیط علمی خارج کرد؟

قرار دادن اولویت برای پذیرش استخدامی در سازمانها برای مردان متاهل این مشکل را خلق خواهد کرد که عده ای برای استخدام اقدام به عقدهای مجازی کنند. این اتفاق یک بار برای معافیت نظام وظیفه روی داد و تجارب تلخ آن هنوز در خاطره ها باقی مانده است.

باید ساز و کارهای تشویق به ازدواج اساسی و منطقی و جذاب باشد نه آن که اجبار به استخدام یا اداره زندگی فرد را به ازدواج مجبور کند. در مورد زنان نیز این موضوع صدق میکند. ممکن است کسی همسرش را از دست داده باشد و یک یا دو فرزند به یادگار نزد او باقی مانده باشد یا این که مطلقه باشد، چگونه میتوان از چنین فردی درخواست کرد که به اجبار تن به ازدواج مجدد دهد؟

همانطور که از نگاه آسیب شناسی ازدواج تا به امروز تجارب تلخی از ازدواجهای اجباری در ذهن پژوهشها داریم اطمینان دارم ازدواجهای اجباری به خاطر اشتغال نیز نتایج بسیار ناخوشایندتری از معایب تجرد خواهد داشت.

متاسفانه در بسیاری از اوقات اتفاق می افتد که برای حل یک مشکل در جامعه ما مشکلات دیگری ایجاد میشود. برای تحقق برنامه های فرزندآوری و پیشگیری از سالمندی جمعیت کشور باید کارشناسان جامعه شناسی، رفتارشناسی و خبرگان جمعیت در یک کارگروه تخصصی روشها و طرق مختلف تشویق به ازدواج و حمایت از فرزندآوری را در ابعاد مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و سود و زیان هر تفکر، طرح و قانون را پیش از انتشار در جامعه یا اجرایی شدن آن مورد ارزیابی قرار دهند.

فعالیتهای عجولانه برای تحقق فرزندآوری جامعه را در مقابل آسیبهای دیگری قرار خواهد داد که امیدوارم متولیان امور ابعاد آنها را مورد مطالعه قرار دهند و در زمینه این طرح نیز از نخبگان و صاحب نظران نظرخواهیهای لازم به عمل آید تا آن که اتفاق تلخ افزایش جمعیت تهران در عرض چند روز به خاطر خانه های رایگان و زمین رایگان دوباره تکرار نشود؛ چه آن که عوارض تلخ آن روزها هنوز هم گریبانگیر دولت و مردم تهران است.

منبع: خبرآنلاین