به گزارش خبرآنلاین، حسین یعقوبی در توصیف «لبخند با مغز اضافه» این اثر را تألیف یک استاد دانشگاه به نام دکتر دانیل کلاین، که در رشتة فلسفه و زبانشناسی دکترا دارد، دانست که در کتاب رابطه بین فلسفه و طنز را بررسی کرده است. وی توضیح داد: در ترجمه این اثر متوجه شدم قسمتی از لطیفهها به سبب موازین ما قابل ترجمه نیست. جای یک سری مفاهیم نیز خالی بود. بنابراین، از منابع دیگر و همچنین قدری از نظریات شخصی خودم به این اثر منتقل کردم. میتوان گفت هفتاد درصد کتاب ترجمه و سی درصد آن تألیف است.
یعقوبی هدف خود از ترجمه این اثر را اینگونه شرح داد: «به نظر من در این حوزه تا به حال کار نشده است. میخواستم به خواننده بگویم که کوچکترین مطالب میتواند عمیقترین مفاهیم را داشته باشد. جای این کتاب بالاخص در حوزه پژوهش طنز خالی بود.» وی در ادامه گفتگو با مجله مهر گفت: «به نظر من طنز ادبیات کلاسیک ما قویتر از طنز ادبیات معاصر ماست. کارهای عبید زاکانی را ملاحظه کنید. «اخلاقالاشراف» دقیقاً برابری میکند با آثار طنز ادبیات غرب. ادبیات امروز امریکا عموماً با رگههای طنز همراه است. در ایران بیشتر نویسندگان به کمیکنویسی علاقه دارند. چندی پیش یکی از نویسندگان در سرای اهل قلم کارکرد طنز را خنداندن مردم توصیف کرده بود. این مثل آن است که بگوییم کارکرد اصل تراژدی گریاندن مردم است. یا اینکه بگویم تراژدی فیلم هندی «سنگام» از «هملت» شکسپیر قویتر است. چون بیشتر مردم را به گریه میاندازد.»
او ادامه داد: «طنز امکان دارد باعث خنده بشود یا نشود. طنز سیاه هم داریم؛ که در آثار کافکا مشهود است. در این نوع طنز شما نمیخندید. اما امکان دارد بر اساس خوانش این نوع آثار لبخندی بر لبان آدمی جاری شود. تفاوتی باید قائل شد بین فکاهی و طنز. به نظر من رویکردی که صرفاً برای خنده است در رده فکاهی و رویکردی که شخص را مجبور به تأمل میکند در ردیف طنز قرار میگیرد.»
یعقوبی درباره انتخاب نام کتابش نیز گفت: « این نام بهگونهای تداعیکننده فکر کردن و تبسم ذهنی است. من به طنز به این چشم نگاه میکنم که طنز باید بتواند باعث تبسم ذهن و تبسم روح شود. لبخندی که پشت آن تفکر نباشد میتواند با یک قلقلک نیز به وجود بیاید.»
وی همچنین در خصوص ورود طنز به دنیای سیاست نیز با تاکید بر اینکه «طنزپرداز نباید دلقک دربار باشد» تصریح کرد: «اینکه طنزنویس یک جناح را بکوبد و از جناح دیگر حمایت کند، یعنی دلقک دربار است. طنزنویسی بعد از دوم خرداد 1376 این روند را پیدا کرد. صرفاً به مسخره کردن افراد پرداخته میشود. طنزپرداز باید خود قدرت را، که باعث فساد میشود، نقد کند. طنزنویسهای غربی برای چه موفقترند؟ برای اینکه مفاهیم کلی را نقد میکنند. زمانی، به قول زرویی، موجسواری در طنز شکل گرفت؛ مثلاً عامه مردم از یک شخصیت بدشان میآمد و طنزنویس سراغ آن فرد میرفت. این در قضیه در فضای مجازی بسیار مبتلابه است. این باعث میشود خرد لازم شکل نگیرد. در واقع طنزنویس به جای اینکه سواد مخاطب را ارتقا دهد سواد خودش را در سطح مخاطب قرار میدهد.»
6060