«اینهایی که می‌گویند فانی محافظه‌کار است، نمی‌فهمند؛ واقعا نمی‌فهمند.» این جمله وزیر آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه آرمان (شنبه 9 آذر 92)، علاوه بر اینکه راه را بر هرگونه انتقاد می‌بندد، طنین آشنایی در گوش خبرنگاران و معلمان دارد.

 استفاده از ادبیات نادرست گویا در بین مقامات آموزش و پرورش تبدیل به سنتی ماندگار شده است. ظاهرا، وزیر صفت محافظه‌کاری را توهین تشخیص داده است در حالی که محافظه کاری دست کم در آموزش و پرورش یک فضیلت است و آقای فانی در بخشی از صحبت خود با گفتن اینکه آموزش و پرورش خم رنگرزی نیست، یک حکم محافظه کارانه را بیان می کند. جالب اینکه خود فانی در همین مصاحبه می گوید: «بله من محافظه‌کارم. عده‌ای می‌گویند حرکت کند فانی محافظه‌کاری است. اصلا حرکت آموزش و پرورش کند است. هرکسی که آموزش و پرورش را به سرعت حرکت دهد، شکست می‌خورد.» وقتی خود وزیر چنین اعترافی می کند پس به چه دلیل منتقدان خود را به نفهمیدن متهم می کند؟ این جمله با جایگاه وزارت در دولت تدبیر و امید چه نسبتی دارد؟

البته اشاره خبرنگار به انتصاب های فانی از فعالان ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای رقیب روحانی است. اگر قرار است ائتلاف سیاسی انجام شود چرا از اعضای فعال ستادهای دیگر کاندیداها کسی را منصوب نکرده است؟ ظاهرا دفاع فانی از انتصابات جدید با منطق شایسته سالاری صورت می گیرد. اما این سوال مطرح است که مثلا انتصاب حسین مظفر و غندالی و مرتضی حاجی در مدیریت صندوق ذخیره فرهنگیان بر اساس کدام شایستگی ها و سوابق اقتصادی صورت گرفته است؟ نکته دیگری که در انتصابات فانی بسیار غم انگیز است میانگین سنی مدیران منصوب است. اگر میانگین سنی مشاوران وزیر و مدیران جدید را محاسبه کنیم به عددی بالای 60 سال می رسیم. آقای فانی که خودش یکسال بعد از استخدام رسمی و در سن در 27 سالگی، مدیرکل استان کردستان و در 30 سالگی معاون وزیر شد، حالا بر اساس کدام منطق اداری این همه بازنشسته را به عنوان مشاور و معاون دور خود جمع کرده است؟

وقتی خبرنگار از آمار دانش آموزان معتاد می پرسد، آقای فانی ابتدا آرام می گوید: «نباید این موضوع را دامن زد چراکه ... تشویش را در جامعه ایجاد می‌کند» اما وقتی خبرنگار با پرسش های مکرر خود، گارد دفاعی او را به هم می زند، می گوید: «اصلا به ما چه مربوط است. فردی که معتاد است، معتاد است دیگر. به ما چه مربوط است؟ به وزارت آموزش و پرورش چه مربوط است؟» این پاسخ ها هم در گوش معلمان بسیار آشنا است. وقتی حداقل سن اعتیاد در جامعه به 13 سال رسیده است، خبرنگار اگر از وزیر آموزش و پرورش سوال نکند، پس از کی بپرسد؟ وزرای آموزش و پرورش می گویند اینها دانش آموز نیستند یا دانش آموز معتاد نداریم، بسیارخوب، نوجوان 13 تا 17 ساله اگر دانش آموز اخراجی نیست پس از کجا آمده است؟ این توجیه وزیر که گویا اعتیاد نوجوانان ناشی از اعتیاد افراد خانواده است، تنها بخش کوچکی از حقیقت است. اعتیاد یک مساله پیچیده اجتماعی است. فضای افسرده مدارس، محتوای کسل کننده برنامه های آموزشی، فقدان شادی و... از عوامل ایجاد و توسعه اعتیاد است.

هر جا خبرنگار پاسخ های از قبل آماده شده و چندپهلوی وزیر را به چالش می کشد، فانی عصبانی می شود. او در پاسخ به سوالی درمورد طرح محرم سازی مدارس دخترانه ابتدا می گوید: «چیزی که من گفتم بلندکردن دیوار‌ها نبود. من گفتم کاری کنید که دانش‌آموزان آزادانه‌تر و شاداب‌تر و راحت‌تر باشند.» آقای وزیر لابد می دانند که "شاداب سازی" اسم مستعار طرح "استتار مدارس دخترانه" است و ساختن مدارس حیاط مرکزی با اندرونی و بیرونی برنامه رسمی سازمان نوسازی و تجهیز مدارس است. وزیر در اینجا هم از اینکه خبرنگار با پاسخ کلیشه ای او قانع نمی شود، برمی آشوبد و میگوید: «مدام روزنامه‌ها درباره این طرح می‌نویسند اما من آنقدر بیکار نیستم که به اینها جواب دهم.» این شیوه بیان نه در شان وزیر دولت روحانی است و نه تناسبی با سن و سال فانی دارد. ظاهرا در بر همان پاشنه می گردد و از دید آقای فانی این هایی که انتقادمی کنند، "نمی فهمند" و "بیکار" هم هستند و نوشته هایشان ارزش پاسخگویی ندارد!

خبرنگار از آمار کودکان بازمانده از تحصیل می پرسد و آقای فانی قضیه را در کودکان 6 ساله ای که امسال به مدرسه نرفته اند خلاصه می کند و تعداد آنها را 1500 تن ذکر می کند. اما خبرنگار سمج، قانع نمی شود و از بقیه گروه های سنی می پرسد. فانی پاسخ می دهد: «این آمارگیری‌ها پیچیدگی‌های خود را دارد..»! آقای فانی حقیقت را پشت واژه پیچیدگی پنهان می کند. محاسبه آمار بازماندگان از تحصیل و حتی تهیه نام و آدرس آنها در همه مقاطع، کار مشکلی نیست و با همکاری سازمان ثبت احوال این کار شدنی است. بخشی از این کار یعنی تهیه آمار کودکان بازمانده از تحصیل در سال آخر وزارت حاجی‌بابایی تهیه و منتشر شده است. فانی با همان ادبیات آزاردهنده در پاسخ به اصرار خبرنگار برای ارائه آمار کودکان بی شناسنامه می گوید: «آماری ندارم و نباید هم داشته باشم. ما اینقدر بیکار نیستیم که آمار بگیریم. ما قاعده کلی را ابلاغ می‌کنیم تا مشکلات این کودکان حل شود. این کار بهتر از این است که آمار تحویل شما بدهیم.» وزیر آموزش و پرورش پاسخ به هر سوال مورد علاقه افکار عمومی را با جمله «بیکار نیستیم که جواب دهیم» می دهد.

وی درباره اردوی راهیان نور می گوید: « راهیان نور اختیاری است. قبلا می‌گفتند این اردوها اجباری است و در کارنامه درسی دانش‌آموزان نمره داشت. » این حرف دقیق نیست. وزیرسابق آموزش و پرورش و معاون پرورشی او سال گذشته بعد از کشته شدن 26 دانش آموز بروجنی بارها در رسانه ها گفتند که اردوها اجباری نیست و در نمره هم تاثیر ندارد. با این حال هنوز هم بخشی از نمره درس آمادگی دفاعی منوط به حضور دانش آموزان در اردوی راهیان نور است و به نوعی شرکت در اردو اجباری است.

در مهرماه و در ملاقات تعدادی از معلمان با فانی، بحث معلمان ممنوع التدریس مطرح شد و حتی در حضور ایشان آمار 5 هزار معلم ممنوع التدریس اعلام شد. معلمان ممنوع التدریس، معلمان رسمی و اغلب با سابقه ای هستند که به حکم هیات های رسیدگی به تخلفات اداری یا با دستور مدیران مناطق از ورود به کلاس درس و تدریس منع و به کارهای متفرقه گمارده شده اند. فانی همان زمان گفت: «دادگاه تخلفات اداری آموزش و پرورش مأموریت پیدا کرده است تا پرونده ها را بررسی کند» در این مصاحبه خبرنگار از او در باره بازگشت به کار 5 هزار معلم ممنوع التدریس می پرسد، گویا وزیر به طور کامل داستان را فراموش کرده و می گوید که به مسئولان گزینش گفته است دقت کنند حق کسی ضایع نشود!

منبع: خبرآنلاین