تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۲ - ۰۳:۵۵

از این یکی، چند روز و از آن یکی، چند سال و چند روز می‌گذرد. خودتان نگاه کنید به عکس‌های تقدیم بودجه دولت‌ها به رئیس مجلس. رؤسای جمهور روی پنجه پا می‌ایستند و سعی می‌کنند حتی‌الامکان کش بیایند، رئیس مجلس هم خیز برمی‌دارد و حالت کسی را به خودش می‌گیرد که دست کسی را گرفته تا از دره بالا بکشد و...

واقعاً کجای دنیا این بلا را سر رئیس‌جمهور و رئیس مجلس و بودجه مملکت‌شان  آن هم جلوی دوربین‌ها می‌آورند؟ یعنی طراحان ساختمان مجلس فکر نکرده‌اند که اگر یک سخنران بخواهد چیزی به رئیس‌ مجلس بدهد، باید چه کند؟

دست کم چند تا میخ به آن دیوار بکوبند تا رؤسای جمهور طناب دور کمرشان ببندند و رئیس مجلس با نایبانش هم سر طناب را بگیرند، رئیس جمهور را بالا بکشند تا بودجه را بدهد. بعد هم آرام طناب را شل کنند تا رئیس‌جمهور طوری که در شأنش باشد، آرام پایین بیاید. احمدی‌نژاد قدش از روحانی کوتاه‌تر بود ولی به خاطر کت و شلواری بودنش امکان جست و خیز بیشتری داشت ولی روحانی علی‌رغم قد بلندترش امکان جست و خیز ندارد. برای همین است که دفترچه‌های بودجه می‌افتد و بساطی فراهم می‌شود. اگر امکان تهیه ملزومات صخره‌نوردی نیست، یک چارپایه که می‌شود توی مجلس به آن بزرگی پیدا کرد. چطور چارپایه کنار صندلی آقای حدادعادل هست که دیگران بتوانند کنارشان بنشینند؟!

واقعاً اگر برایتان سخت است جز چارپایه آقای حداد چارپایه دیگری تهیه کنید و در ردیف بودجه‌های جاری مجلس فقط همان یکی دیده شده، یک آشنا پیدا کنید بگوییم بابک زنجانی را خبر کند تا بانی چارپایه زیر پای رئیس‌جمهور شود.

آیا بابک زنجانی همه مملکت را می‌خرد؟

قبلاً بحث بر سر این بود که بابک زنجانی ایران‌زمین(!) را خریده و زیادی گودبرداری کرده است، لذا ایران‌زمین فرو رفته.

توجه توجه! آقایان اگر نمی‌توانید ایران‌زمین را بسازید، دست‌کم زیادی آن را گودبرداری نکنید!

بعد قضیه چندصد شرکت و معامله ایشان برای تأمین(!) تأمین اجتماعی راه افتاد و حالا هم بحث تهاتر وی با شهرداری برای پروژه صدر و ... البته هیچ‌کدام هنوز قطعی تأیید نشده. عجیب هم نیست، پول اساساً یک طوری است که عدم قطعیت می‌آورد.

اما از آنجا که آقای زنجانی اساساً دارد آرام‌آرام همه مملکت را با آدم‌هایش یکجا و چکی معامله می‌کند و نظر به اینکه ایشان هم قد مناسبی دارد، هم پولش را دارد، بد نیست سالیانه یک بودجه هم آقای زنجانی به مجلس بدهد. بالاخره نمایندگان مردم باید بدانند صاحب مال چه تصمیمی برای آنها گرفته است.

سرهنگ حسن روحانی

روزنامه کیهان به نقل از یکی از خوانندگان خود نوشته است: «در شأن ریاست محترم جمهوری نیست که در چند سال دوره کوتاه مسئولیت سرگرم عنوان حقوقدان و ترجیح آن به سمت سرهنگی بشود. بنده یک سرهنگ ارتش هستم که...»

1- همان اول که دیدم کیهان نوشته «ریاست محترم جمهوری» مطمئن بودم که قرار است یک گیری به روحانی بنده خدا بدهند.

2- خب اگر یک سرهنگ حقوقدان دیگر هم پیدا شود که دقیقاً برعکس نظر ایشان را داشته باشد، کیهان نظر او را هم چاپ می‌کند؟

3- مسئول پیگیری صحت اطلاعات تماس‌های خوانندگان با روزنامه کیهان و البته بقیه روزنامه‌های آن‌طرفی با کیست؟

4- چشم دستور می‌دهیم از فردا رئیس‌جمهور هر روز معاونان و وزرایش را در حیاط کاخ ریاست‌جمهوری جمع کند. صبحگاه برگزار کند. بعد معاون اولش دستور را بخواند و تشویق و تنبیه‌ها را اعلام کند. سپس همه وزرا و معاونان رژه بروند و رئیس‌جمهور سان ببیند و هنگام عبور آنها از جلوی جایگاه روحانی بگوید: «وزرا خیلی خوب!» هیأت وزیران هم پا بکوبند و بگویند: سپاس، سرهنگ!

5- بابا مناظره بود، یک بنده‌خدایی یک چیزی گفت، یکی دیگر هم جواب داد من سرهنگ نیستم. تمام شد و رفت. ببینم اگر کسی بیاید به رئیس‌جمهور بگوید لطفاً به بنده آمپول بزن و روحانی هم بگوید من آمپول‌زن نیستم، حقوقدانم! فردا باید آمپول‌زن‌ها با کیهان تماس بگیرند؟!

 

 

 

 

 

 

"