امیر علی‌اکبری چند روز قبل از اعلام محرومیت مادام العمرش، مهمان کافه‌خبر بود. عکس‌ها: محمد زندی

مهدی شیروانی - میثم بهرامی / وقتی روبرویمان نشست، یک قهرمان بود. صاحب اولین مدال طلای جهانی سنگین وزن کشتی فرنگی بود. قرار نبود فیلا عنوان قهرمانی و مدال طلای او را پس بگیرد. اما چند روز بعد فیلا اعلام کرد که امیر علی اکبری برای دومین بار دوپینگی شده و مادام‌العمر از کشتی محروم است. تا چند روز قبل امیر علی اکبری یک قهرمان ملی بود اما حالا نگاه‌ها به او عوض شده است. خودش هم نمی‌دانست قرار است چنین سرنوشتی داشته باشد. در مورد المپیک صحبت می‌کرد و می‌گفت طلای المپیک را می‌خواهد. حالا باید دوباره خانه نشین شود... این گفت‌وگو چند روز پیش از اعلام دومین دوپینگ امیر علی‌اکبری انجام شده است.
*با توجه به اینکه دو سال از مسابقات دور بودی، در مسابقات جهانی مجارستان از خودت چه توقعی داشتی؟

بعد از دو سال که به کشتی برگشتم شروعم در مسابقات دانشجویان جهان بود که با حریف اصلی‌ام هم آنجا کشتی گرفتم. با آن گیجی و سردرگمی که داشتم دیدم که به آن‌ها رسیده‌ام و اگر دوری از تشک را جبران کنم، می‌توانم او را ببرم. بلافاصله بعد از مسابقات دانشجویان در مسابقات انتخابی شرکت کردم که آن هم خیلی کمکم کرد. در مسابقات انتخابی از آن گیجی که روی تشک داشتم بیرون آمدم و تمریناتی که در یک ماه آخر داشتیم کاملا این مشکل را رفع کرد. دقیقه نود هم مشخص شد که حریف اصلی‌ام نمی‌آید. این یک مقدار بار روانی روی من را کم کرد چون تمام فکر و ذکرم را جمع کرده بودم روی یک کشتی گیر که او نیامد. حریف اصلی ام همان کشتی گیر ترک بود که او هم نیامد. توقع همه مردم این بود که با طلا برگردم. هرچه نگاه می کردم دیدم کسی با نقره و برنز راضی نمی شود و خدا را شکر بعد از دو سال برگشتم و در یک وزن بالاتر، طلا گرفتم.

*فکر نمی‌کنی در و تخته با هم جور شد که اولا قبل از مسابقات جهانی با حریف اصلی‌ات کشتی بگیری و از آن طرف هم لوپز به مسابقات نیامد تا در نهایت تو طلا بگیری.

دقیقا همین‌طوری است. بعضی کارهای بزرگ را نمی‌شود به تنهایی انجام داد و خدا باید بخواهد تا جور شود. اینجا هم همه چیز جور شد. خداحافظی لوپز، نوع تمرینات، مسابقات انتخابی و مسائل دیگر دست به دست هم دادند تا شرایط برای قهرمانی من فراهم شود. خدا دوباره یک هدیه به من داد و این شرایط را فراهم کرد تا من بتوانم جلوی مردم کشورم سربلند باشم.

*در آن دو سال چه فکری می‌کردی و چه برنامه‌ای برای خودت داشتی؟ فکر می‌کردی دوباره بتوانی به شرایط ایده‌آل برگردی؟

متاسفانه در کشور ما بار و موج منفی خیلی بیشتر از بار مثبت گیرایی دارد. این اتفاق برای خیلی از ورزشکاران اروپایی رخ می‌دهد اما چون آن‌ها حرفه‌ای هستند خیلی با آن راحت‌تر برخورد می‌کنند تا ورزشکار تخریب نشود. اما در ایران برعکس این قضیه است. ما خودمان به صورت داوطلب این کار را کردیم و اگر یک درصد شک به این موضوع داشتیم می‌توانستیم این کار را نکنیم. حالا اینکه این داستان، دام یا حیله بود بماند. ولی متاسفانه طوری ما را تخریب کردند که شکل بدی داشت. متاسفانه ما طوری طرد شدیم که بابک قربانی به جاهایی کشیده شد که از صمیم قلب برای او آرزو می‌کنم از این شرایط نجات پیدا کند.

*فکر نمی‌کنی همین اتفاقات باعث شد بابک قربانی از نظر ذهنی آشفته شود و در نهایت آن اتفاق تلخ برایش رخ دهد؟

چون من آن شرایط بابک را تجربه کردم، می‌دانم که با کوچک‌ترین تلنگر آدم به حدی عصبی می‌شد که به مرز جنون می‌رسید. صد در صد این عمل غیر عمدی هم که از سوی بابک سر زد، یکی از دلایلش طرد شدن و اذیت کردن های بیخود بود. خدا بابک را نجات دهد. برایش دعا می‌کنم که از این گرفتاری نجات پیدا کند، حالا ورزش جای خود.

*بابک کسی بود که می‌شد روی مدالش به طور قطعی حساب کرد. هنوز هم در زندان در حال تمرین کردن است.

من از سال 86 حریف بابک هستم. ما نفرات یک و دو تیم ملی هستیم. من با کل کشتی گیران وزن 96 کیلو کشتی گرفته‌ام. تنها کسی که واقعا حس می‌کردی پهلوان است، بابک بود. او در آن سال‌هایی که در کنار هم بودیم، تمام کشتی گیران دنیا را خیلی راحت می‌برد. اگر قرار بود من بروم 120 کیلو، شک نکنید طلای جهانی و طلای المپیک او در 96 کیلوگرم قطعی بود. اصلا روی این موضوع شک نکنید. سطح 96 کیلوی ایران خیلی بالا بود و بابک هم یکی از غول‌های این وزن بود. خدا او را نجات دهد.

*شما با خانواده مقتول صحبت کردید؟

من قبل از مسابقات جهانی که به ملاقات بابک رفتم، دیدم آنجا تمرین می‌کند و شرایط بدنی مناسبی دارد. هم بابک، هم محمد. متاسفانه نشد که ما به عیادت خانواده مقتول برویم. ولی خوشبختانه صحبت‌هایی شده و خانواده مقتول چون می‌دانند که این عمل غیر عمد بوده، این بزرگواری را می‌خواهند انجام دهند که بخشش صورت بگیرد. ما هم عاجزانه از آن‌ها می‌خواهیم که او را ببخشند. امیدوارم بابک هم آزاد شود.

*بعد از مسابقات آسیایی، مسابقات جهانی برگزار می‌شود و ما هر برنامه‌ای داریم، باید برای جفت این مسابقات در نظر بگیریم. یعنی هم باید در آسیایی نتیجه بگیریم، هم در مسابقات جهانی.

اگر قرار باشد تیم دوم را بفرستیم به مسابقات جهانی یا آسیایی، صد در صد متضرر می‌شویم. پس باید این داستان طوری مدیریت شود که نفرات شاخص وزن‌ها که می‌توانند در دو مسابقه نتیجه بگیرند، بدون دغدغه  و با آمادگی کامل به مسابقات بروند.

*با توجه به مشکلاتی که در این دو سال به کشتی ایران تحمیل شد، مخصوصا مشکلات مالی، فکر نمی‌کنی در صورت عدم رفع آن‌ها، رسول خادم هم خراب می‌شود؟

همین‌طور است. اصلا رئیس فدراسیون اگر قرار باشد از طرف وزارت ورزش حمایت نشود صد در صد به مشکل می خورد. همان‌طور که همین الان هم فدراسیون در مضیقه است. هنوز بدهی‌ها رفع نشده و بودجه کامل نرسیده. وقتی کسی مثل رسول خادم که از جنس کشتی است و آمده جلو باید حمایت شود و مثل پارسال نباشد که دستش در حنا بماند. اگر او حمایت شود، کشتی آزاد و فرنگی دوباره پیشرفت چشمگیری خواهد داشت.

*الان شما خودتان به صورت انفرادی تمرین می‌کنید؟ چون اگر تمرین نکنید آمادگی‌تان را از دست می‌دهید.

من بعد از مسابقات آسیایی به خاطر آسیب دیدگی، تمرینات سبک تری داشتم اما حتما تمرینات جدی‌ام را شروع خواهم کرد.

*برای حضور در لیگ کشتی فرنگی با تیمی مذاکره داشته‌ای؟

تیمی که بودجه خوبی داشته باشد و بتواند کشتی‌گیران ملی‌پوش را جذب کند، هنوز جلو نیامده. اگر شرایط همین‌طوری باشد در لیگ شرکت نمی‌کنم. مگر اینکه تیم‌های قدرتمند با بودجه خوبی بیایند و ارزش این را داشته باشد که فشار را تحمل کنیم. اگر تیم قدرتمندی وجود نداشته باشد، امسال هم باید مثل سال‌های گذشته بدون تیم بمانم. یکی از بزرگ‌ترین معضل‌های کشتی فرنگی نبود لیگ است چون هر سال یکی دو نفر مدال می‌گیرند و فقط هفت نفر انتخاب می‌شوند. شاید یک بحث مالی هم برای آن مدال‌آوران وجود داشته باشد. ولی مابقی بچه‌ها درآمدشان از همین لیگ است. اگر قرار باشد لیگ از بین برود، به معنای از بین رفتن پشتوانه ماست.

*چه کار می‌شود کرد که اسپانسرها برای حضور و سرمایه‌گذاری در لیگ کشتی فرنگی ترغیب شوند؟

هند کشوری است که از خیلی جهات پایین‌تر از ماست. ولی یک کار خوبی که می‌کنند، حفظ فرهنگشان است. در هند، ورزشکاران کریکت که ورزش خودشان است از فوتبالیست‌ها بیشتر پول می‌گیرند. اگر قرار باشد انتظارات ما از کشتی برآورده شود، باید اولا تبلیغات خوبی روی کشتی انجام شود. مثلا مسابقات که پخش مستقیم شود، اسپانسرها خود به خود جلو می‌آیند. دوم هم بحث رایزنی با اسپانسرهاست که نمی‌دانم برعهده کیست. کشتی فرنگی الان واقعا بزرگ شده و نزدیک 7-8 قهرمان المپیک و جهان داریم که هر تیمی می‌تواند دو تا از این قهرمان‌ها را در ترکیب خودش داشته باشد.

*تلویزیون می‌تواند بهای بیشتری به کشتی دهد و این‌طوری اسپانسرها هم سرمایه‌گذاری بیشتری روی این رشته انجام خواهند داد.

بعضی‌ها فکر می‌کنند ما مقابل فوتبالیست‌ها ایستاده‌ایم. پولی که فوتبالیست‌ها می‌گیرند نوش جانشان. ما هم ورزشکاریم و می‌دانیم که آن‌ها چه زحمتی می‌کشند. مشکل ما با سیاست صدا و سیماست که می‌روند بازی اتلتیکو مادرید با لبو فروشان انگلیس را پخش مستقیم می‌کنند، ولی از مسابقات کشتی قهرمانی جهان فقط یک مسابقه پخش می‌شود. وقتی پخش مستقیم مسابقات کشوری و آسیایی و جهانی را داشته باشیم، اسپانسر خود به خود جذب می‌شود. ولی صدا و سیما متاسفانه فوتبال کشورهای دیگر را ضبط و با چند ساعت تاخیر پخش می‌کند اما رشته‌های انفرادی خودمان را پخش نمی‌کنند. مسابقاتی مثل تکواندو، بوکس، کشتی و وزنه‌برداری را پخش نمی‌کنند. الان رافائل نادال در ایران خیلی معروف‌تر از حمید سوریان است. اگر فوتبال را 70 درصد از مردم ایران دوست داشته باشند، کشتی را 100 درصد مردم دوست دارند. شما می‌بینید که وقتی فوتبال پخش می‌شود، همه آن را نگاه نمی‌کنند ولی وقتی کشتی پخش می‌شود، حتی پیرمردهای 90 ساله هم می‌نشینند جلوی تلویزیون. مخصوصا اگر مسابقات جهانی باشد. علت اصلی طرد شدن رشته‌های انفرادی، همین تبلیغات است. شما بیایید یک سال تمام مسابقات رشته‌ای مثل تنیس روی میز را پخش کنید. بعد از یک سال ببینید چقدر علاقه مردم به این رشته بیشتر می‌شود. از نظر اسپانسر و مالی هم خیلی وضعیت آن بهتر می‌شود. صدا و سیمای ما معطوف شده به فوتبال کشورهایی مثل انگلیس. بازیکنان خارجی از نوک انگشت تا پشت گردن، خالکوبی دارند اما تلویزیون ما با خیال راحت آن‌ها را نشان می‌دهد. بعد می‌آیند به کشتی‌گیران ایراد می‌گیرند که چرا دوبنده شما کمی بالا و پایین شده. خب باید به این دوبنده ایراد بگیرند یا اینکه در مورد نشان دادن فوتبالیستی که سر تا پایش خالکوبی است حساس باشند؟ اگر قرار باشد مملکت ما همیشه در تبلیغات دنیا حضور داشته باشد، بهترین حوزه، ورزش است. در ورزش هم بهترین رشته کشتی است. وقتی خود مسئولان به کشتی اهمیت نمی‌دهند، نباید از کشتی‌گیران هم توقع داشته باشیم.

*شبکه ورزش که راه اندازی شد، توقع فدراسیون‌ها این بود که این شبکه لیگ رشته‌های مختلف را پوشش دهد اما عملا شبکه ورزش بیش از هر چیزی به آرشیو رجوع می‌کند و مسابقات 10 - 20 سال قبل بسکتبال آمریکا یا فوتبال اروپا را پخش می‌کند.

صدا و سیما باید اهمیت بیشتری به ورزشکاران داخلی بدهد. الان شبکه ورزش نمی‌تواند یک خبرنگار بفرستد که از یک شبانه روز زندگی یک قهرمان المپیک گزارش تهیه کند؟ آن خبرنگار برود از تمرین وزنه‌برداری کسی مثل بهداد سلیمی فیلمبرداری کند و نشان دهد او که قهرمان المپیک شده، به راحتی به این مقام نرسیده است. مردم ببینند بهداد سلیمی که قهرمان المپیک شده چطوری تمرین می‌کند. با او مصاحبه کنند که آقای سلیمی روزی چقدر وزنه می‌زنی، چقدر می‌خوابی، چه غذایی می‌خوری. چرا می‌آیید صبح تا شب بسکتبال آمریکا را پخش می‌کنید که کل بدنشان خالکوبی است؟ آن هم بسکتبال که هیچ وقت نمی‌توانیم در آن به قهرمانی المپیک برسیم. متاسفانه مسئولان صدا و سیما دنبال این حرف‌ها نیستند. فقط دنبال این هستند که در آن مدتی که مسئولیت دارند، یک رزومه کاری برای خودشان درست کنند. معمولا در سایر کشورها در شبکه ورزشی که دارند، روی رشته ای که در آن موفق و قوی هستند تبلیغات زیادی انجام می‌شود. یعنی روزی چند ساعت تمرینات و مسابقات آن رشته را پخش می‌کنند. مردم باید از تمرینات بچه‌ها و وزن کم کردن بچه‌ها با خبر باشند. وقتی مردم ببینند یک کشتی‌گیر برای تمرین کردن و وزن کم کردن عذاب کشیده، شرایط را درک می‌کنند و وقتی که آن کشتی‌گیر می‌بازد، خیلی راحت نمی‌گوید: این هم که باخت! این‌طوری باخت هم از نظر روحی برای بچه‌ها کمی آسان‌تر می‌شود. اکثر بچه‌های ما وقتی می‌بازند، در آن لحظه باخت مرگ را با چشم می‌بینند. این باخت آن‌قدر برایشان سخت است خیلی‌ها دوست دارند بمیرند و برنگردند. این به خاطر برخورد بدی است که با بازنده‌ها در کشور انجام می‌شود. این به خاطر فرهنگ‌سازی نشدن این داستان است. در بقیه کشورها هم ورزشکاران می‌بازند. آنجا با برد خوشحال می‌شوند و با باخت ناراحت. اما در ایران با برد خوشحال می‌شوند و با باخت، ناراحت نمی‌شوند. با باخت، شما را می‌کوبند. بار روانی باخت برای بچه‌های ما دو برابر شده است. یکی از دلایلی که بچه‌های ما خیلی زود با دنیای قهرمانی خداحافظی می‌کنند تحمل همین بار روانی است. یعنی اگر ببازی، با مردن هیچ فرقی ندارد. تحمل این همه سختی‌ها به جایی می‌رسد که ورزشکاران رشته‌های انفرادی ما خیلی زود از ورزش خداحافظی می‌کنند.

*چرا از وزن 96 کیلو به 120 کیلو رفتید؟

من با توجه به قد بلندی که دارم، 110 کیلو بودم و مجبور بودم سالی یک بار خودم را به 96 کیلو برسانم. اگر سالی دو بار وزن کم می‌کردم، دیگر کشتی‌گیر نبودم. شرایط طوری بود که دیدم بهتر است این کار را انجام دهم. در این دو سالی که وقت داشتم، زمان مناسبی بود که وزن خودم را بالا بیاورم. با افرادی هم که مشورت کردم، گفتند بهتر است در این دو سال این موضوع را برای خودت یک مشغولیت ذهنی قرار بدهی که وزنت را به 120 کیلو برسانی و از این به بعد در این وزن کشتی بگیری. به نظرم بهترین کار همین بود. این کار، دوری دو ساله از ورزش را برایم راحت‌تر کرد.

*الان چند کیلو هستی؟

الان حدود 118 کیلو هستم. خدا کند 130 کیلو نشوم!

*اصلا احتمالش هست که کشتی سنگین وزن به 130 کیلو برسد و از مسابقات 2014 تاشکند این قانون اجرا شود.

شرایط بدنی آدم طوری است که بعد از 118 - 119 کیلو هرچه بار اضافی به بدنت اضافه شود، کارآیی‌هایت را می‌گیرد. من یک مدت 130 کیلو هم شده‌ام و با آن وزن تمرین هم کرده‌ام. اما بهترین شرایط برای من در 118 - 119 کیلو است که هم چابکی، هم قدرتم را دارم. تنفسم هم خوب است. ولی از این وزن که رد می‌شوی، سرعتت را از دست می‌دهی. من در 120 کیلو کشتی‌گیر چابکی هستم و بنابراین اگر کشتی سنگین وزن 130 کیلو شود، فکر نمی‌کنم وزنم را بالا ببرم. اگر بخواهم وزنم را بالا ببرم فاکتورهایم را از دست می‌دهم. خدا کند که 130 کیلو نشود و اگر بشود هم من وزنم را بالا نمی‌برم. امیدوارم هرچه زودتر تکلیف این موضوع روشن شود.

*در مورد ماجرای پیشنهاد آذربایجان هم صحبت کنید.

در ایران کشتی ظاهرا ورزش اول است اما در آذربایجان این رشته همه جوره ورزش اول است. کشتی گیران آن‌ها حتی از فوتبالیست‌هایشان هم پولدارتر هستند. آن‌ها در سنگین وزن مهره ندارند چون از نظر ژنتیکی مشکل دارند. آن‌ها از این حربه استفاده می‌کنند که کشتی‌گیران خوب کشورهای دیگر را با پول وسوسه می‌کنند و به کشور خودشان می‌برند. این پیشنهاد از قبل برای من وجود داشت اما در این مدت پیگیری آن‌ها خیلی بیشتر شد. من هم تصمیم گرفتم بروم و ببینم چه خبر است. شرایط آن‌ها به قدری خوب بود که حتی یک قراردادی هم منعقد شد. ولی متاسفانه بعد از چند وقت که آنجا ماندم، دیدم امیر علی اکبری برای این ساخته نشده که کشتی را بیزینس خودش قرار دهد و برای پول کشتی بگیرد. دیدم هدف من از کشتی گرفتن یک چیز دیگری است و اینکه از مردم کشورم دور باشم و زیر پرچم یک کشور دیگر کشتی بگیرم حتی با چند میلیارد پول هم قابل تحمل نیست. دقیقه 90 تصمیم گرفتم برگردم به کشور خودم. حدودا 20 روز قبل از مسابقات دانشجویان برگشتم و خوشبختانه توانستم دوبنده تیم ملی را بپوشم.

*الان سامان طهماسبی در آذربایجان وضعیت خوبی دارد؟

در جایزه بزرگ طلا گرفت. او در سه چهار سالی که در آذربایجان بود نتوانست مدالی کسب کند. آذربایجانی‌ها عاشق مدال هستند. سامان بالاخره امسال توانست مدال بگیرد تا شرایط مالی خانواده‌اش را بهتر کند.

*آذربایجانی‌ها جوایز خوبی هم به مدال‌آورانشان می‌دهند.

آنجا به نفر اول 100 هزار دلار نقدی، یک خانه 50 هزار دلاری و یک خودرو 30 هزار دلاری با حقوق ماهانه 6-7 هزار دلاری می‌دهند. به نفر دوم هم 70 هزار دلار و به نفر سوم 50 هزار دلار می‌دهند. دفعه دوم که قهرمان بشوی، جایزه نقدی را می‌دهند و این دفعه به جای خانه، امتیاز دیگری مثل تبلیغات یک شرکت را به شما می‌دهند که مثلا سالی 100 الی 150 هزار دلار ارزش دارد. امتیازهای متفاوتی را در نظر می‌گیرند.

*البته در ایران هم به افرادی مثل حمید سوریان پول خوبی داده‌اند.

حمید سوریان 5 سال در دنیا به هیچ کسی نباخته. تازه بعد از این همه قهرمانی، یک امتیاز به او داده‌اند که ارزش آن دو میلیارد تومان می‌شود. باید به همه ورزشکاران این امتیاز را بدهند چون اگر سوریان فقط قرار بود به خاطر قهرمانی‌هایش تبلیغات انجام دهد، شاید 7-8 میلیارد تومان پول تبلیغاتش می‌شد. من یادم می‌آید 6-7 سال قبل در یک روزنامه‌ای نوشته بود هر 50 سال یک بار کسی مثل موحد به دنیا می‌آید. سوریان هم مثل موحد. هر 50 سال یک بار کسی مثل سوریان به دنیا می‌آید. یک میلیارد تومان، فقط پول درمان زخم‌ها و آسیب‌دیدگی‌های سوریان است. چرا نباید به افرادی مثل بهداد سلیمی، احسان حدادی، امید نوروزی یا بقیه قهرمان‌های المپیک این پول داده نشود؟ داده شده اما کمتر بوده. مثلا 150 میلیون بوده. باید یک قانونی در مجلس تصویب شود که اگر کسی مدال المپیک یا مدال جهانی گرفت، بداند چقدر پاداش به او پرداخت خواهد شد. ورزشکار نباید برود جلوی مسئول گردن کج کند که پاداش بگیرد. آن کسی که مسئول است باید خودش بیاید جلوی ورزشکار و پاداش او را بدهد.

43 43

منبع: خبرآنلاین