در تاریخ سه شنبه سوم دیماه 92 و در آستانه دهمین سالروز زمینلرزه ویرانگر بم، و در روزی که آلودگی هوا مدارس ابتدایی را عملا در طول هفته تعطیل کرده و هوا در وضع هشدار قرار گرفته است، مجلس شورای اسلامی با اکثریت 73% رای مثبت نمایندگان کلیات طرح مناسب و مهمی را برای تغییر پایتخت ایران تصویب کرد که امیدوارم جزئیات آن نیز تصویب شود و به عنوان قانون درآید.

 

مخالفان طرح به نبود بودجه و پیش بینی نشدن درآمدهای لازمه برای اجرایی شدن و باقی ماندن مشکلات پایتخت و ... اشاره می کنند. حقیقت آن است که در این طرح پیش بینی شده که برای دو سال آینده مطالعه جامع و کاملی در این زمینه صورت گیرد تا زمینه انتقال پایتخت بر اساس این مطالعات فراهم شود و به باور نگارنده روش درست هم همین است.

ابتدا نکاتی در مورد خطر زلزله در تهران:
تهران در برآورد های مختلف جهانی در رده شش کلانشهر مهم جهان که در معرض ریسک بالای زلزله است قرار دارد (در کنار توکیو، استانبول، لس آنجلس، اوزاکا، و جاکارتا) به نحوی که هر رخداد زمینلرزه در این کلانشهر ها عملا به یک فاجعه در سطح بین المللی تبدیل می شود.

در ‌اینکه تهران شهری زلزله‌خیز است که حتما زلزله مهم و مخرب در محدوده یا نزدیکی آن رخ خواهد داد هیچ شکی وجود ندارد، کافی است سابقه تاریخی لرزهخیزی تهران (ری) بررسی شود. اولین زلزله تاریخی در محدوده تهران (ری) در حدود 3000 و 1000 سال قبل از میلاد مسیح رخ داده است. همچنین در سال‌های 330 قبل از میلاد، 855، 1384 و 1830 میلادی نیز چند زلزله تاریخی مخرب در محدوده شهر تاریخی ری و تهران اتفاق افتاده است. برای محاسبه دوره بازگشت زمین‌لرزه‌ها معمولا از روش احتمالی استفاده می‌شود. آخرین زلزله مخرب در منطقه تهران در سال 1830 میلادی در منطقه جاجرود (دماوند-شمیرانات) رخ داد. بر اساس برآورد احتمالی با در نظر گرفتن تمام گسل‌های اطراف تهران، بازگشت زمین‌لرزه‌ای با بزرگای 7 را حدود 160 تا 180 سال برآورد می‌کنند. زلزله 1830 دماوند شمیرانات در اثر فعال شدن گسل مشا رخ داده است، ولی بازگشت 160 تا 180 ساله برای بزرگای 7 با توجه به لرزهخیزی تمام گسل‌های منطقه تهران (مشا، شمال تهران، ‌ایوانکی و...) به دست آمده است. بر پایه داده های آماری، رخداد یک زمینلرزه با بزرگای 7 در هر دویست سال در گستره تهران و پیرامون آن (جنوب البرز) بر اساس میزان تغییر شکل در پوسته و روند لرزه خیزی این منطقه حتمی است. بنابراین در اصل موضوع لرزه خیزی بالا و خطر زلزله بالا در منطقه تهران تردیدی وجود ندارد.

گسل‌های لرزه‌خیز تهران شامل گسل شمال تهران؛ ایوانکی، ری و کهریزک و گسل مشا است. زمانی می‌شود به برآورد دقیقی درباره خطرناک‌ترین گسل تهران دست یافت که بتوانیم به اطلاعات دقیقی درباره سرعت فعالیت -لغزش- گسل‌ها دست بیابیم و سپس به صورت جداگانه آنها را بررسی کنیم. با توجه به ‌اینکه گسل شمال تهران از محله‌های شمالی تهران عبور می‌کند می‌توان گفت از جمله خطرناک‌ترین گسل‌های تهران است اما از طرف دیگر با توجه به ‌اینکه گسل مشا گسل طویلی است از توان لرزهخیزی بالایی برخوردار است. براین اساس و اطلاعاتی که الان موجود است چنانچه ‌این گسل فعال شود قادر خواهد بود زلزله‌ای به بزرگای 7.5 ‌ایجاد کند، از طرف دیگر با توجه به‌ اینکه نزدیک‌ترین نقطه تهران به گسل مذکور حدود 30 کیلومتر فاصله دارد بنابراین درصورت فعال شدن، گسل مشا قادر خواهد بود خسارات زیادی در تهران، به ویژه در شمال و شمال شرق آن به بار بیاورد.

آخرین برآورد ها نشان می دهد که شمالی ترین و جنوبی ترین مناطق تهران خطرناکترین نواحی تهران از دیدگاه خطر زمینلرزه هستند. تغییر پایتخت موجب می شود تا از جذابیت تهران به عنوان مرکزیت سیاسی و اداری کاشته شود تا بتوان برای همین تهران چاره جویی کرد. اینکه گفته شود که تمام ایران به یکسان لرزه خیز است نیز غلط است. در نواحی مرکزی ایران مناطقی وجود دارد که لرزه خیزی وخطر زلزله در آنها کمتر است.

حال مروری کنیم بر اینکه پایتخت جدید چه شرایطی داشته باشد.

نزدیک بودن به مرکز کشور
شهر تهران عمدتاً به شمال کشور نزدیک است. در مقابل نزدیک بودن شهر به پهنه شمالی کشور، در طی زمان لازم بوده تا پایتختهای جایگزین در سوی جنوب به شرق و غرب کشور به عنوان مرکزیتهای رده دوم هم در جهت تسهیل امور مردم بکوشند و هم از بار تهران بکاهند. واقعیت آن است که در وضع کنونی، کلان شهرهای دیگر (شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز و ...) اولاً در موقعیتی نیستند تا نقش پایتختهای رده دوم را برای کشور بازی کنند و عملاً در وضعی مشابه با شهر تهران ( از نظر مشکلات) قرار دارند. از سوی دیگر مشکلاتشان نیز در جهت کاستن از بار پایتخت کشور، بلکه در جهت افزایش مسائل تهران است. بنابراین هیچیک از کلان شهرهای دیگر پتانسیل جایگزینی به جای تهران را ندارند، و در صورت انتخاب هر کدام به عنوان پایتخت بلافاصله مسائل مشابه مسائل تهران در همان شهرها تکرار خواهد شد. همچنین هیچیک در موقعیت پایتخت جایگزین نمی¬توانند مسائل شهر تهران (در موقعیت یک بحران احتمالی) بر دوش کشند.

چشم انداز طبیعی مناسب
شهر تهران در موقعیت شمالی دشت کویر مرکزی و در منطقه¬ای گرم و خشک قرار گرفته است. برای فراهم کردن چشم¬انداز طبیعی زیبا، سالانه مبالغ هنگفتی از بودجه کشور باید صرف فراهم آوردن فضای سبز به صورت مصنوعی برای قسمتهای مختلف بزرگراه¬ها و میدانهای شهر شود. با این حال می¬بینیم که علارغم وجود منطقه¬ای با چشم¬انداز طبیعی زیبا در شمال شهر (شمیران) عملاً با تبدیل باغات و فضای سبز طبیعی به مجتمعهای مسکونی، آپارتمان و برج، عملاً همین منظر طبیعی نیز از شهر تهران به تدریج دریغ می¬شود.

زیرساخت مناسب و امکان زیستن با استانداردهای امروزی
استاندارد برای زیست مناسب نیاز بوجود زیر ساختهای مناسب نظیر مترو، فرودگاه، فضاهای تفریحی، شبکه حمل و نقل سطحی و ... دارد. وضع دریافت کنونی شهر تهران فراهم کردن چنین امکانی را عملاً بسیار مشکل می¬سازد. هر نوع تغییر در بافت شهر کنونی تهران به منظور استانداردسازی زیرساختها به نحوی که به پایتختی امروزین تبدیل شود عملاً بسیار پرهزینه است و در صورت موفقیت نیز با افزایش جاذبه شهری به مشکلات شهر کنونی تهران خواهد افزود.

قرارگیری در پهنه های کمتر خطرناک از نظر بلایای طبیعی
شهر تهران در پای دامنه های رشته کوههای البرز و در شمال ایران مرکزی، در موقعیتی پرخطر از نظر لرزه-خیزی و خطر رخداد یک زلزله بزرگ و ایجاد فاجعه برای کل کشور، سیل و بحرانهای ناشی از آن، زمین لغزش در دامنه¬های شمالی شهر تهران و فرونشست زمین در بخشهای جنوبی آن، قرار گرفته است. لازم است تا پایتختی برای کشور ساخته شود که از نظر تمامی جنبه¬های خطرهای طبیعی به نسبت کم خطر بوده و میزان آسیب پذیری آن از نظر موقعیت طبیعی پائین باشد.

 

اهمیت محیط زیست و رعایت استانداردهای توسعه پایدار
در شهر کنونی تهران ضمن عدم رعایت استانداردهای اولیه زیست محیطی نظیر فضای سبز و پاکی هوا (که در هر دو با توسعه شهر عملاً در جهت کاهش شاخصهای پیش رفته ایم). با ساخت و ساز بیشتر، ضمن رشد اقتصادی متمرکز در پایتخت، توسعه ای به شدت ناپایدار رخ داده است. هنگامی که درشمال شهر تهران در محدوده منابع طبیعی حاشیه (سابق) شهر تهران، در سوهانک، دارآباد، نیاوران، دربند، فرح زاد و کن آپارتمان، مجتمع و شهرک ایجاد شده، ضمن اینکه به حریم منابع طبیعی جنوب البرز تجاوز شده است، می توان بارزترین جنبه های ناپایداری توسعه را مشاهده نمود. در چنین شرایطی لازم است تا در شهری جدید که باید در یک مکان جدید ساخته شود تا در آن برای آینده چشم اندازی مثبت و روشن از دید توسعه پایدار بتوان برنامه¬ریزی نمود.

مساله آلودگی هوا
مساله ای که هر ساله در فصل سرما تهران را با بحران مواجه می کند، آلودگی هواست. سالانه هزاران نفر در اثر این آلودگی هوا می میرند یا به تدریج به بیماری های مختلف مبتلا می شوند. البته در زمانهای دیگر در طول سال نیز آلودگی هوا موجب کاهش سطح سلامت و گسترش انواع بیماریهای تنفسی و ریوی در میان شهروندان تهرانی می شود. بخشی از این موضوع به موقعیت فیزیوگرافیک شهر تهران مربوط است، به نحوی که امکان مناسب برای تهویه هوای شهر به دلیل محاصره بودن آن از سه سو با کوههای بلند است. در پایتخت جدید به این مساله از نظر وضع توپوگرافی و همچنین از دیدگاه ساماندهی منابع آلوده کننده هوا لازم است توجه شود.

جاذبه های شهری و گردشگری
شهر کنونی تهران از نظر جاذبه های معماری و چشم اندازهای شهر بسیار فقیر می نماید. این در حالی است که پایتخت شایسته برای کشور ما باید دارای بافت زیبا و با جاذبه گردشگری برای ساکنانش و مسافران باشد. این موضوع را باید در مکان پایتخت جدید ساماندهی نمود.

ایمنی زیرساخت اصلی حکومتی
قرارگیری بیشتر زیرساختهای اصلی حکومت در مکان کنونی شهر تهران آسیب پذیری کلی کشور را در شرایط یک بحران (مثلاً یک زلزله بزرگ) بسیار زیاد می کند. لازم است تا در پایتخت جدید زیرساختهای حکومتی، نظیر ساختمان دولت و مجلس و قوه قضائیه با استانداردهای امروزی ایجاد شود و یا حداقل بخشهای مهمی از آنها به آن پایتخت منتقل شود.

شاخصهای توسعه انسانی
هر ساله شاخصهای توسعه انسانی در کشورهای مختلف جهان توسط سازمان ملل متحد سنجیده می شوند و معمولاً کشور ما در میانه های جدول رده بندی کشورها قرار می گیرد. لازم است تا با استانداردسازی معیارهای توسعه در مکانی که به عنوان پایتخت جدید انتخاب می شود به رشد شاخصهای توسعه انسانی در کشور کمک کنیم. البته بخشی از مساله رده پائین کشور در چنین جدولی را به دلیل عدم اصلاع رسانی مناسب می دانند و نابسامانی در گردآوری داده ها را به عنوان یکی از دلایل مهم چنین مساله ای از سوی بعضی از متخصصان اعلام شده است. به هر حال با ایجاد پایتختی جدید می توان چنین ساماندهی را برای کل کشور به نحوه مناسبتری مدیریت نمود.

وجهه جهانی نظام
وضع کنونی شهر تهران به عنوان پایتخت شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست. وجهه جهانی نظام حکم می کند تا با ایجاد یک پایتخت ایمن و مدرن و براساس شاخصه های فرهنگی ایرانی- اسلامی در سده بیست و یکم، نهادی از پبشرفت نظام در عرصه شهرساز نوین را در دنیای کنونی معرفی نمود.

شهر نماد تمدن ایرانی - اسلامی
از سال 1175 هجری شمسی (در 217 سال گذشته) و از زمان تاجگذاری آغا محمد خان قاجار در تهران، که شهر تهران به عنوان پایتخت ایران بوده، شاخصه¬های شهری نماد تمدن و شاخص گذشته فرهنگی کشور را یا از ابتدا نداشته و یا در طی زمان و به تدریج نمادهای شاخص فرهنگی - تمدنی در تهران از میان رفته است. لازم است تا در پایتخت جدید به چنین شاخصی توجه گردد و شهری که نماد تمدن پرافتخار ایرانی - اسلامی باشد و ضمناً آینده¬ای روشن را برای برپایی تمدنی شکوفا در کل کشور راهبری کند بنا گردد.

بافت سامان یافته و یکدست شهری
در شهر کنونی تهران مکانهای گوناگون زیستی  به صورت محلات فقیرنشین و ثروتمند در  فضای زیست شهری به طور نامتوازن توزیع شده است. 

جمع بندی
امید است تا جامعه علمی و تخصصی کشور در بحث مربوطه به این موضوع با ارائه داده های علمی تصویری واقعی ارائه دهند تا در تصمیم قوه مقننه و پس از تصویب قانونی و در هنگام اجرا دردولت، موضوع در قالب یک برنامه درازمدت برای ایجاد یک پایتخت جدید (از دیدگاه نگارنده در جایی که تاکنون شهر نبوده است) به درستی دنبال شود.