تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۰۶:۱۰

میرزا ابراهیم ظهیر الدوله وقف نامه بلندی برای چندین مسجد و مدرسه و کتابخانه در دوره شاه سلیمان صفوی نوشت که همچنان آثار خیر و برکات آن برجای مانده است.

ما نه ـ مانند برخی از کشورهای عربی ـ شاهزاده داریم که برای پز دادن موسسه فرهنگی تأسیس کند و پول حسابی بگذارد و جایزه برای پژوهشهای برتر بگذارد، و نه مثل فرنگ، سرمایه دارعاقل داریم که حس وقف و درد فرهنگ داشته باشد و بخشی از پولش را صرف تاسیس دانشگاه و کتابخانه و موسسات فرهنگی کند. اینها هرچه دارند و ندارند برای بچه ها و نوه ها می گذارند، تا بخورند و به روح آنها دعا یا نفرین کنند که چرا کم گذاشت، اما سهم فرهنگ هیچ.
اما در دوره صفوی و قاجار، لااقل این شاهزاده ها بودند که در اصفهان و قزوین و تبریز و مشهد، مدارس زیادی ساختند که به اسامی آنان برجای مانده و شرحش را در تواریخ شهری و محلی می توان مشاهده کرد. یکی از این شاهزاده ها یا اعیان، میرزا ابراهیم ظهیرالدوله است که در در دوره شاه سلیمان صفوی در تبریز بود و وقف های بیشماری از ملک و املاک برای مدارس و مساجد معین کرد و آثاری به یادگار از خود برجای گذاشت.
زمانی که مقالی در باره اردوباد می نوشتم و نسخه ای را که حاوی اطلاعاتی از اردوبادی های مقیم اصفهان بود در آن آوردم (پیام بهارستان 11) مسأله را با آقای هادی هاشمیان مطرح کردم. خبر از وجود اصل وقف نامه ظهیریه در اداره اوقاف تبریز داد و گفت که مصمم خواهد شد آن را چاپ کند. چند روز قبل خبر خوش چاپ آن را شنیدم و امروز که به دفترم آمدم، دیدم کتاب روز میز است. (به علاوه کتابی با عنوان سالار فقیهان در باره سلار دیلمی از فقهای برجسته شیعه که قبرش در آذربایجان است).
کتاب «امامزاده سید حمزه تبریز و موقوفات ظهیریه» در بخش اول در شرح حال امامزاده واجب التعظیم سید حمزه و اطلاعات مربوط به مرقد و قبور اطراف آن است. در ادامه از آثار تاریخی میرزا ابراهیم ظهیرالدوله که در آباد کردن و ساختن آن بنا و تعیین موقوفات نقش فعال داشته، سخن به میان آمده که از آن جمله مدرسه ظهیریه تبریز و مدرسه ظهیریه اردوباد است. اطلاعات موجود در وقفنامه ظهیریه در باره کتابخانه ظهیریه هم جالب است (ص 128). در واقع، در باره کیفیت تهیه کتابها و نگهداری و امانت بی نهایت ارزشمند است.
بخش دوم کتاب اصل وقف نامه ظهیریه است. آقای هاشمیان ابتدا در باره اطلاعاتی که در آثار تاریخی و سفرنامه ای در باره کارهای ظهیرالدوله در تبریز شده سخن گفته و سپس متن وقفنامه را از ص 141 تا 210 عرضه کرده و پس از آن فهرستی از لغات و اعلام و مسائل دیگر آمده است.
انتشار چنین وقف نامه مفصلی که بخش عمده آن فرهنگی است، یکی از کارهای با ارزش است که امیدوارم در تصحیح آن دقت شده باشد.
اما آنچه مربوط به کتاب است، برای عبرت کتابخانه ها جالب است. عبارتی را نقل می کنم:
... از نسخه هایی که در نقل و تحویل و تحریر بی صفا و بی بها نشود، اگر طلبه به قصد تحریر و استنساخ و مقابله خواسته باشند، مضایقه نکرده با اطلاع مدرس در اختیار تلمیذی که حوال و قبض بسپارد گذاشته شود که بعد از اتمام باز به کتابخانه رسانیده در قفسه ها و صنادیق ضبط گردد. و از عزیزان شهر و واردین اگر جمعی را رغبت ملاحظه بعضی از کتب نفیسه باشد به دستور مضایقه نیست به شرطی که به عین امانت و نظر دیانت در آن ها نگرند.