اما نباید فراموش کرد:
1-در نتیجه افت و خیزهای مشابه که از سال 1382 در بورس تهران و تحت تاثیر شایعه آزادسازی قیمت سیمان آغاز شد، بالاخره سهامداران خرد و غیرحرفه ای بازار از سال 83 با بازار سهام قهر کردند. قهری که بیش از 7 سال ادامه یافت. حالا هم اگر مقامات ارشد دولت مردم را به حضور در بازار سرمایه تشویق می کنند باید شرایط شفاف بازار را نیز تضمین کنند. لذا بالابردن هزینه شایعه محوری در بازار سرمایه کشور که مامن سرمایه های ملی و مردمی است، باید مورد توجه دولت باشد. والا ادامه روند موجود، بازار سرمایه کشور را به اصلی ترین چالش اقتصادی و سیاسی دولت بدل خواهد کرد.
2-برخی رسانه های مکتوب و دیجیتالی طی دو روزه گذشته محور تمام تحلیل های خود را بر تاثیرگذاری شایعه برکناری برخی مدیران بازار سرمایه بر افت تاریخی بورس متمرکز کردند. قید افت تاریخی و بی سابقه را نیز برای پررنگ تر شدن تاثیرگذاری شایعه بر بازار سرمایه با اصرار تکرار کرده بودند. این در حالی است که عواملی همچون افزایش قیمت خوراک پتروشیمی ها و سرنوشت نامعلوم بهره مالکانه معادن در بودجه سال آینده یا طرح برخی مباحث سیاسی از جمله موارد بنیادینی بود که در کاهش شاخص کل تاثیرگذار بود. آیا القائات کاسبان رفع تحریم در شرایطی که دولت در شفاف سازی فضای بازار دست پیش را ندارد، برخی رسانه ها را متاثر کرد؟ آیا منتفعان از ارائه تصویر بلبشو از بازارسرمایه کشور تا بدل شدن به منابع خبری برخی رسانه ها پیش رفته اند؟
اگر پاسخ به این سوال ها مثبت باشد، ارشدترین مقام ناظر بر بازارسرمایه کشور، یعنی شخص وزیر امور اقتصادی و دارایی از همین امروز باید به فکر تدبیری برای افزایش هزینه چنین اخلال های پرهزینه ای در بازار سرمایه کشور و کاهش اثرگذاری آنها باشد.
3131