ناپایداری، رهاشدگی و به امان خدا بودن پاکستان بی شباهت به یک تومور سرطانی نیست . دست به جراحی و برداشتن بافت فاسد زده شود بلافاصله سلول های سرطانی در تمامی بدن پخش میشوند و کار از کار خواهد گذشت. تدبیر به هیج وجه به معنای اقدام مستقیم نیست. حمله نظامی به پاکستان بزنیم که چه بشود؟.

چند روز پیش و پس از واقعه گروگان گیری مرزبانان ایرانی توسط تروریست های موسوم به جیش العدل مطلبی در باره این اقدام تروریستی و نقش پاکستان درآن نوشته و نسبت به بی تفاوتی آشکار دولت و مقام های امنیتی پاکستان به این موضوع همچون سایر هموطنان ابراز ناراحتی کردم. اینکه دولت و مقام های امنیتی پاکستان را جدا میکنم بی علت نیست. در کنار بی کفایتی دولت مرکزی که شکی در آن نیست ، ارتش این کشور مسئول  اکثر این نابسامانی هاست و کاری به دولت مرکزی ندارد و ساز بی کوک خود را مینوازد.به همین دلیل کشور های مرتبط با پاکستان  معمولا و عملا دو نوع مناسبات با پاکستان بر قرار میکنند. یکی سیاسی ودیپلماتیک با اسلام آباد(دولت) دوم نظامی وامنیتی با کراچی و پیشاور(ارتش). به همین دلیل کنسولگری کشور هایی مانند ایالات متحده،بریتانیا ،امارات ،عربستان و قطر در این شهر ها اهمیتی فراتر از سفارت خانه های دولت متبوعشان در اسلام آباد دارند.
مطلب منتشره با واکنش هایی از سوی کاربران و نیز دیگر منابع خبری روبرو شد. صرف نظر از پاره ای دیدگاه های متفاوت ،شاه بیت همه این نظرات درخواست دخالت مستقیم نظامی علیه خاک پاکستان از سوی ایران بود. از لشکر کشی گرفته تا حمله پهباد ها، مجموعاعملیاتی نظامی را درخواست کرده بودند.اینکه از مطلب انتشار یافته چطور چنین برداشت جنگاورانه ای صورت گرفت؟برای من جای سوال دارد! اما این مهم نیست، آنچه بیشترموجب تعجب شد به کار بردن ادبیاتی مشابه و تندتر در فضای رسمی کشوربود که درسخنان وزیر کشورتجلی یافت.
خب البته قطار فشنگ بستن و گلوله در لوله تانک گذاشتن و خمپاره پرتاب کردن آنهم به سوی کشوری بی حساب و کتاب مانند پاکستان کار 1 دقیقه است،اما آخرش چی؟کار تمام میشود؟ . آنهائی که در ورای پنجره یک عملیات تروریستی تمایل به گشودن دروازه های جنگ در منطقه را دارند ،آیا ارزیابی دقیقی از عواقب غیر قابل جبران و محاسبه نشده پیشنهاد خود دارند؟. مسائل امنیتی پیرامونی ایران کم نبوده نیست ،اما حل این مسائل و مدیریت آنها مگر فقط با تیغ جراحی امکان پذیر است؟ حتی به صورت تئوریک طرح آن نه به صلاح کشور است(حتی در شرایط عادی )و نه الزاما امنیتی پایدار را به ارمغان خواهد آورد. فراموش نکنید حتی طی سالهای 58 تا 59 دخالت ها و اقدامات ضد امنیتی دولت عراق موجب این نشد ایران به خاک عراق حمله کند و تا زمان تجاوز رسمی عراق، ایران به مقابله تمام عیار نظامی برنخاست.
ناپایداری ، رهاشده گی و به امان خدا بودن پاکستان بی شباهت به یک تومور سرطانی نیست . دست به جراحی و برداشتن بافت فاسد زده شود بلافاصله سلول های سرطانی در تمامی بدن پخش میشوند و کار از کار خواهد گذشت. تدبیر به هیج وجه به معنای اقدام مستقیم نیست. حمله نظامی به پاکستان بزنیم که چه بشود؟
پس چه باید کرد؟ ضرورت دارد تهران در هر رده ای صلاح میداند اما ورای دولت پاکستان، با ارتش و نهاد های امنیتی خصوصا(تاکید میکنم خصوصا) سازمان اطلاعات ارتش این کشور موسوم به آی - اس - آی وارد گفتگو های ویژه امنیتی شده و بازبانی که برای آنها آشناست مذاکراتی کاربردی به عمل آورد. سر رشته تمامی نابسامانی های منطقه ای در دست این نهاد ها خصوصا اطلاعات ارتش پاکستان است. ما که با زبان استراتژیست های امنیتی آشنا نیستیم و آن را نمی فهمیم و نمیدانیم در مذاکرات حساس میان آنها چه میگذرد. اما مطمئنم زبان یکدیگر راخوب میفهمند.لطفا طالبان جنگ متوجه عواقب خطرناک پیشنهاد خود باشند.matinmos@gmail.com