من نیز همانند بسیاری از بینندگان این برنامه را دیدم.
لینک تصویری این گزارش در یوتیوب
به مصداق آن بیت مثنوی که:
هر زبانی که خیالاندیش شد
گر دلیل آری خیالش بیش شد
پیش بینیام این بود که همانند دورهها و برنامههای خبری گذشته، این بار نیز بخش خبری هشت و نیم به جای آنکه منصف و بیطرف باشد، از یک طرف بام خود را با سر به زیر افکند. و خوشبختانه یا متاسفانه پیشبینیام درست از کار درآمد.
پیش از این نگارنده در تحقیقی دانشگاهی که برای پایاننامهام انجام داده بودم، نظر 20 سردبیر و 20 استاد روزنامهنگاری شناختهشده را درباره اخلاقحرفهای روزنامهنگاری در ایران پرسیده بودم؛ گویه "صدا و سیما رسانةای بیطرف نیست" بیشترین توافق را به دست آورده بود. در حالی که این گویه جزو گویههای اصلی من نبود، اما توافقی که دو سوی طیف پاسخدهندگان بر سر این گویه داشتند ، آن را در رتبه اول نشاند.
اگر عنصر بیطرفی را یکی از موارد اصلی در اخلاق جرفهای روزنامهنگاری بدانیم آنچه مخاطب در این فیلم ده دقیقهای میبیند، تنها رفتن یکطرفه به قاضی است و البته راضی برگشتن!؟ خبرنگار و دوربین صدا و سیما به دفتر آقای رئیس میرود و با او گفت وگو میکند، اما یک لحظه به خود اجازه نمیدهد که سری هم به خیابان بزند و دوربین را به میان مردم و خانوادههایی ببرد که معترضند و منتقد به رفتار با افرادی که در زندان و بند 350 هستند. سخن بر سرآن نیست که آنها درست میگویند یا آقای رئیسی که به سرعت برکنار شد. بلکه سخن بر سر رفتار بیطرفانه یک رسانه است که هر از چندگاه چوب حراج به اعتماد مخاطبان میزند.
دوربین لحظاتی خانوادههایی را نشان میدهد که به ملاقات زندانیان آمدند که کار خیلی خوبی است، و مخاطب هم انتظار دارد بعد ز یکی دو پلان عمومی این بار دوربین به سراغ چند تن از این خانوادهها رفته و سخنان آنها را نیز ثبت و ضبط کند و البته انعکاس دهد. شاید هم دوربین و خبرنگار این کار را کرده باشند و سردبیر و یا بالاتر از سردبیر محترم قیچی بر فیلم زده و به قولی آن را یک طرفه کرده باشند. اما در هر دو صورت مخاطب می بیند که دوربین یک بار به سراغ یک تن از آنها نمیرود که سخن و نگاه آنان را به ماجرا انعکاس دهد.
کسی باور نمیکند که به خاطر حرمت و احترام به زندانیان و از این گونه مسائل صدا و سیما و بخش خبری 20 و 30 پرده بر دوربین افکنند که خدای نکرده حریمی نقض نشود. این کار را با انواع تکنیکها میتوان انجام داد. میتوانست صدای فرد را پخش کرده و عکس او را مات کند. ضمن آنکه در پیشینه این برنامه هست مواردی که وقتی پای منافع افراد و گروههایی به میان میآمد به میان میآمد،این گونه حرمتها به کناری پرتاب میشد که نمونههای فراوانی ازآن را سراغ داریم که حتی به شخصیتهایی توهین شد که قانون درباره آنها منع کرده است، اما از قرار دژ پولادین این برنامه راه نفوذی ندارد و کس را یارای برابری و همآوردی با آن نیست.
بی طرفی یعنی اینکه شما از هر دو طرف ماجرا خبر و نظر انعکاس دهی و قضاوت را به خواننده واگذاری. در این زمینه کار به اندازهای ظریف و دقیق باید باشد که به اعتقاد نظریهپردازان اخلاق رسانه ، در این گونه موارد خاص باید حد ثانیهها را هم نگاه داشت. به این معنا که اگر به یک طرف ماجرا 2 دقیقه و 30 ثانیه فرصت ابراز نظر میدهیم، به دیگری هم همین اندازه فرصت بدهیم ، وگرنه اصل بیطرفی را نقض کردهایم.
بارها گفته ایم و بار دیگر هم میگوییم که مشکل صدا و سیما در غیرپاسخگو بودن آنهاست. روزنامهها خبری و مطلبی را انعکاس میدهند و سریع توقیف و تعطیل میشوند، اما برخی برنامههای صدا و سیما گویی به قول آقای روحانی "دژی فولادین "دارد که کسی را یارای نزدیک شدن به آن نیست.
اینجاست که باید از برادران شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما پرسید که به جای پرداختن و نقد و بررسی سریالهاو برنامههای نوروزی تلویزیون و گزارش و انعکاس آن در رسانهها زحمت کشیده و از منظری بیطرفانه این گونه برنامههای خبری سازمان را مورد ارزیابی قرار دهید و با توجه به امکاناتی که در اختیار دارید قطع و یقین بدانید که برنامه 8 و نیم از منظر رعایت اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری کمترین نمره را خواهد گرفت. آنگاه تحقیق کنید که چرا باید این برنامه این گونه باشد و آیا خبرنگاران و تیم خبری این برنامه مستقلند( استقلال هم یکی از مهمترین ارکان اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است)یا اینکه مدام از این سو و آن سو به آنها فشار میآید که چه بگویند و چگونه کار کنند.
آبروی صدا و سیما در این گونه برنامههاست که به حیف می رود و در چنین مواقعی است که مخاطبان به سمت رسانههای خارجی هجوم میآورند و البته که صدا و سیمای با بودجه 1500 هزار میلیارد تومانی ما مقهور رسانهای با بودجه کمتر از 75میلیارد تومان در سال میشود.