جشنواره هشتم در حالی آغاز شد که در بهترین گمانهزنیها، میتوانست صرفاً امیدبخش باشد در تغییر سیاستهای دولت قدیم در حوزه شعر، توسط دولت جدید، آن هم در سیاستهای کلی و گمان میرفت حضور صداهای متفاوت شعری، تا دو سال بعد هم ممکن نشود با این همه ممکن شد البته نه در حد آرمانی اما چنان مطلوب، که حتی مخالفان جریان چند صدایی شدن جشنواره را به این نتیجه رساند که چند صدایی شدن جشنواره خوب است اما با احتیاط بیشتر.« جشنواره شعر فجر ویترین شعر انقلاب است و جای شعرهای ضدارزشی نیست؛ برای ورود به این جشنواره باید وضو گرفت.»[علی رضا قزوه/عضو شورای سیاستگذاری جشنواره هشتم/ایسنا/نهم بهمن92]« قزوه با اشاره به چندصدایی بودن در هشتمین جشنواره شعر فجر گفت: بسیار علاقهمند هستیم که فضا بازتر شود و همه در این جشنواره شرکت کنند.»[ایکنا/5 اسفند92]
ابتدا یک شورای سیاستگذاری بود و یک دبیر علمی جشنواره، مثل سالهای قبل اما این دبیر جدید که انتخاباش واکنشهای متفاوتی را در پی داشت و از جناحهای مختلف سیاسی و هنری، هریک به تفصیل یا به اجمال با شناسنامه و بی شناسنامه دربارهاش سخن گفته بودند[«رئیسجمهور گفت: ما از همه میخواهیم با شناسنامه حرف بزنند و بگویند از کجا هستند؛ بگویند وابسته به کدام جناح هستند؛ با نام جناح خود سخن بگویند و نه با نام ملت ایران.»/ خبرگزاری تسنیم/مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران/نهم اردیبهشت 93] ناگهان خبرساز شد با سخنانی که درباره حضور صداهای متفاوت در جشنواره گفت و بعد با راهاندازی اتاق فکر جشنواره، اعضای شورای سیاستگذاری را که برخیشان عضو همین اتاق فکر بودند به واکنش واداشت تا آن حد که اتاق فکر را غیرقانونی بنامند و تصمیمات آن را مردود شمارند [«درست این است که آقای کاکایی به عنوان دبیر جشنواره، مجری آرا و نظرات شورای سیاستگذاری جشنواره باشند.در این شورا افرادی مثل آقایان مجاهدی، معلم، گرمارودی، بهمنی و بنده هستیم. این اعضا 14 نفر هستند که همگی از سوی وزارت ارشاد حکم دارند، ولی متاسفانه عدهای بی حکم به دعوت دبیر جشنواره کمیتهای تشکیل میدهند. عمل آنها یک کار غیرقانونی است...اینها کسانی هستند که تازه از گرد راه رسیدهاند و میخواهند برای ما تعیین تکلیف کنند. بهتر است اول شاعر بودن خود را اثبات کنند.»/علی رضا قزوه/روزنامه جام جم/باج خواهی از جشنواره شعر فجر/ 4 اسفند 92] اما در شورای سیاستگذاری هم وحدت آراء در این باره وجود نداشت و در نهایت رضا دادند که اتاق فکر باشد اما تصمیماتاش در شورای سیاستگذاری، نهایی شود؛ تصمیمی که مسیر به انجام رساندن حداقلی جشنواره را هموار اما در نهایت، از رسیدن به نتایج حداکثری پیشگیری کرد؛ چرا که در اتاق فکر جشنواره به رغم صداهای مخالف هم و گاه کاملا متضاد[«این افراد از طیفهای مختلف از جمله دو طیف گفتمان انقلاب و دگراندیش هستند.»/عبدالجبار کاکایی/دبیرعلمی جشنواره/روزنامه خراسان/24 بهمن92] اتفاق نظر برای جمع بندی و پذیرش اتفاقِ آراء بیشتر بود تا در شورای سیاستگذاری.[« توصیه شورای سیاستگذاری جشنواره این بود که داوریهای بخش کتاب به تعویق بیافتد، در مرحله نخست داوریها از میان 200 کتاب، 40 کتاب به دور بعد راه پیدا کردند و شورا معتقد بود که باید کار بیشتری برای انتخاب کتابهای برگزیده انجام شود.»/عبدالجبار کاکایی/خبرگزاری تسنیم/29 اردیبهشت 93]
تصمیم موکول شدن زمان برگزاری جشنواره به اردیبهشت ماه، باعث شد که جایگاه رسانهای آن میان اخبار پر تب و تاب جشنوارههای فیلم و تئاتر و موسیقی محو نشود و البته این فرصت را هم به دبیر علمی داد تا بیشترین فرصت را برای تغییر رویهی عملگرایانه آن و بازتاب بیشتر خبری به دست آورد. بازتاب خبری جشنواره هشتم در حدی بود که در برخی مقاطع، حتی از جشنواره فیلم فجر هم افزون شد مثل روایت دعوت از یدالله رویایی، شاعر شعر حجم که مقیم فرانسه بود و هنوز تصمیمی برای دعوت از او رسماً گرفته نشده بود اما چنان تندباد خبری بزرگی به پا شد که جشنواره شعر فجر را حتی در صدر خبرهای خبرگزاریهای برون مرزی رساند و در نهایت، کتابهای رویایی را بر صدر جدول فروش بازار کتاب.[« درباره دوستانی که نگراناند باید گفت نوع تفکر رویایی ممکن است نسبت به گذشته تغییر کرده باشد. اینکه او نقطه نظرهایی درباره انقلاب دارد یا نه به وزارت امور خارجه مربوط میشود اما در مقوله شعری ما باید به او احترام بگذاریم. رویایی شاعری است که در کشور ما کتابهایش خوانده میشود.»/محمد علی بهمنی/عضو شورای سیاستگذاری/آفتابنیوز/20 اسفند92]
و در نهایت، هم کارگاههای ادبی برگزار شد [به رغم این که در همهی استانها، به جوانان اجازه حضور داده نشد و حتی در برخی از آنها، تنها مدیران استانی و چند شاعر پیشکسوت حضور یافتندکه ارجاع میدهم به مصاحبههایی که مدرسان این کارگاهها، با سایت جشنواره داشتند و البته خود نیز شاهد زندهام در این بین، با حضور در دو استان کرمانشاه و زنجان] هم شعرخوانی جشنواره در پایتخت قوام یافت با سه تمرکز در سالن خیابان حجاب[شعر کودک و نوجوان/کانون پرورش فکری]،فرهنگسرای ارسباران و خانه هنرمندان و با حضور شاعرانی از طیفهای متفاوت شعر معاصر تا مخاطبان خود به انتخاب بنشینند و شاید اولین ثمره جشنواره هشتم، تأثیرش بر جریان خرید کتاب در نمایشگاه کتاب تهران بود که امسال، غرفههای شعر، پرازدحامترین روزهای خود را در دو دهه اخیر، تجربه کردند.
جشنواره هشتم، گرچه نتوانست به همهی اهدافی که ایدهآل مینمود، دست یابد اما افکار عمومی را متوجه شعر کرد، امری که سالها، ناممکن نمینمود اما پیشبینی میشد که نیازمند هزینه بسیار باشد. بر بازار کتاب ایران هم، در حوزه خرید کتاب شعر، تأثیر مشهود گذاشت و نشان داد که محافظهکارترین چهرههای شعر امروز هم قلباً از آثاری با نوگرایی بیشتر استقبال میکنند که این رویکرد در داوری آثار جشنواره، ملموستر بود و به روایت دبیر علمی جشنواره[گفتگوی غیرمکتوب و تلفنی من و او]«اگر خودم شاهد داوریشان نبودم، باورم نمیشد که انتخابهاشان به این سمت و سو متمایل باشد.»