وجود بیش از ۶۵ درصد انرژی موجود جهان در منطقه حساس خلیج فارس و منطقه استراتژیک خاورمیانه با تمامی حساسیتهای سیاسی آن و پدیداری بیداری اسلامی و انقلابهای رنگی در اطراف این منطقه، حضور سلفیگری و تروریسم تکفیری در منطقه، همه و همه از حساسیتهای منطقهای است که ما در آن زندگی میکنیم.
چنانچه به اهداف کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر مبنای قانون اساسی و اسناد بالادستی نگاهی بیندازیم، ملاحظه خواهد شد که تأمین امنیت ملی، افزایش نفوذ منطقهای و جهانی، ارتقای روابط و کاهش تنشها با کشورها، کمک به توسعه و پیشرفت همهجانبه کشور و ترویج مردمسالاری در نظر گرفته شده است و تحقق چنین اهدافی با حفظ پاسداری از استقلال و وحدت ملی مستلزم پیگیری یک سیاست خارجی اعتدالگراست تا با شناخت محیط سیاست خارجی بتوانیم از مجموعه توانمندیهای خود نقش بازیگر مؤثری را در صحنه جهانی فراهم نماییم.
اصولاً اسلام دین اعتدال است. لذا فرهنگ اعتدال باید در جامعه ما ترویج یافته تا ریشه خشم و خشونت و افراطیگری خشکیده شود و تجربه نشان داده که گفتمان اعتدال در عرصه جهانی خریداران بیشتری نیز دارد.
بعضیها تصورشان بر این است که در صورت داشتن مناسبات اعتدال با کشورها میباید از اصول عقبنشینی نمود حال آنکه ما ارتباط سازنده با کشورها را در عین حفظ اصول قبلاً تجربه کردهایم.
اعتدالگرایی به معنای وادادگی، صرفنظر نمودن از اصول نباید تلقی شود زیرا در سیاست خارجی اعتدالگرا حتماً خردورزی، عقلگرایی، پایبندی به اصول اسلامی و تحولپذیری و رسیدن به کمال دیده شده است.
نه اینکه اعتدال به معنای انفعال نیست بلکه متضمن اقتدار مبتنی بر عقلانیت نیز میباشد و چنانچه بخواهیم موفق شده و از افراطیگری پرهیز شود، میباید اعتدالگرایی را در تمامی امور زندگی خود منجمله سیاست خارجی نهادینه نماییم.
تندروی، افراط و تفریط، ندانمکاری و عدم برنامهریزی تماماً از آفتهای گفتمان اعتدالگرایی در سیاست خارجی میتـواند باشد. لذا باید اعتدالگرایی به نحوی اجرا و تعریف گردد که منجر به توازن و پلی میان آرمانگرایی و واقعگرایی شود تا خدای ناکرده آرمانگرایی منتج به توهم نگردد.
شعار اعتدال در بخش داخلی به معنای کم کردن شکافهای اجتماعی و عمل به قانون میتواند تلقی شده و در بخش خارجی گسترش روابط و تعامل با جهان با هدف پرهیز از تشنجزدایی و دوری جستن از افراط و تفریط و فرار از ماجراجویی تعبیر میتوان کرد.
چنانچه از منظری دیگر به گفتمانهای پس از انقلاب نگاهی بیندازیم، باید ببینیم در چه مقطعی در فضای بینالمللی از اعتبار بیشتر و بهتری برخوردار بودهایم. فضای گفتمان انقلاب که با شعارهای ضداستکباری و ضداستعماری شروع شد، یا در فضای گفتمان سازندگی و تشنجزدایی و اصلاحطلبی و نهایتاً آیا در فضای گفتمان عدالت و مهرورزی دنیا به ما روی خوش نشان داده و از گفتمانمان استقبال نموده است.
نگاه مثبت جهان به سیاست خارجی ما در گفتمانهای پس از انقلاب میتواند ملاک عمل قرار گرفته و پاسخ اولیه این نوشتار را داده و ما را به موفقیت سیاست خارجی اعتدالگرا سوق دهد.
* سفیر اسبق ایران در برزیل
۱۷۱۷