تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۲:۲۱

داعش قبل از آنکه تشکیلاتی جدید باشد فقط یک تغییر نام برای سازمانی قدیمی و یا شاخه ای از نحله ای قدیمی تر. القاعده که در 15 سال اخیر به قبله آمال جوانان مسلمان و آرمانخواه بسیاری از کشورهای اسلامی بدل شده با عصیان در برابر وضعیت موجود در بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی توانسته سربازگیری گسترده ای داشته باشد.

اسلام خالی شده از معنویت بسیاری از کشورهای به اسم مسلمان مامنی شد برای ظهور اندیشه القاعده و انگاره های زدودن دنیا از پلیدی های دنیای مدرن.
القاعده اگر بپذیریم ساخته و پرداخته غرب نیست، جنبشی در برابر وضع موجود کشورهای اسلامی است؛ آنان پاسخی برای عقب گردهای مسلمانان در دنیای پرشتاب کنونی نیافته اند و جهاد، شمشیر و پاکسازی دنیا از شرک را تنها راه رهایی و اثبات خود می دانند.
همین می شود که به تاثی از اندیشه مقاومت حزب الله لبنان و بعد از مقاومت به ثمر رسیده این گروه قلیل در برابر لشکر کثیر صهیونیستی، بدیل هسته های مقاومت اسلامی به ابتکار سرمایه گذاران سعودی و با پشتوانه نو سلفیون شکل می گیرد. این جریان که از دورترین نقاط فلیپین و اندونزی تا قلب آفریقا و اروپا یارگیری کرده است به راحتی بازیچه بازی سازان بین المللی نیز قرار گرفته است.
چچن، افغانستان، عراق، پاکستان، اندونزی و به تازگی بوکوحرام نیجریه نمونه هایی هستند که تحرک این تفکر را به خود دیده اند. اسلامی که این نحله عرضه می کند برای گسترش خون می خواهد چرا که زبان مشترکی با دنیای مدرن [به ظاهر] ندارد، هرچند از همه ابزارهای مدرن برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کند.

القاعده با بازتولید و بازسازی خود در سوریه اقدام به یارگیری گسترده ای از میان مبارزان چچنی و مسلمانان غیر آسیایی کرد. نیروهای تازه نفسی که در کنار شبه نظامیانی که تجربه جنگ ها و اقدامات ارعابی و تروریستی افغانستان و عراق را داشتند هویت خود را به سرعت پیدا کردند. اگر تاکتیک تونل ها و موشک های دست ساز ارمغان مجاهدان فلسطینی به نیروهای ضد بشار اسد در سوریه بود، نیروهای تازه نفس هم فرصتی برای محق جلوه دادن این جبهه شده بود.
اسامه بن لادن پایان القاعده نبود و این تشکیلات در میدان سوریه توانست ناآزموده های خود در افغانستان و عراق را تجربه کند.
اگر هیچ عکس تایید نشده ای از ملاعمر رهبر طالبان منتشر نشد اما، گروههای تروریستی در سوریه با بهره گیری از دوربین های عکاسی و فیلم برداری و ایجاد شبکه تلویزیونی تلاش کرده ان تئوری «غلبه با وحشت» را عملیاتی و اجرا کنند.
اگر بن لادن به ظاهر به نزاع با امریکا برخاسته بود اما نوسلفیون در قامت داعش نزاع های مذهبی را تنها راه خالص سازی مورد نظر خود می دانند. از این نظر آنها تا اطلاع ثانوی تهدیدی برای اروپا و امریکا به شمار نمی آیند اما قطعا نگرانی بزرگی برای ناظران سکوت کرده هستند.

محدود دانستن القاعده به جریان النصره سوریه را صحیح نمی دانم چرا که اینگونه استراتژی بقای این سازمان زیر سئوال می رود. القاعده در سالهای اخیر نشان داده با راهبری چهره های مختلف توانسته است صورتهای مختلفی از خود نشان دهد و با بازتولید خود در قالب سازمانهایی نوظهور علاوه بر حفظ و ارتقای انگیزه ها رفته رفته سازمان شاخه انگوری خود در مناطق مختلف جهان را طراحی می کند.

ساعت صفر
بشار اسد برای برگزاری انتخاباتی آرام و به دور از هیاهوی جنگ با پخش کردن نیروهای ارتش در سراسر سوریه تمرکز قبلی نیروهای مسلح را شکست. توزیع نیروهای مسلح وفادار به بشار اسد آرامش نسبی را در سراسر سوریه برقرار کرد؛ اما این پایان تحرک گروههای ضد دولتی و تروریست ها بود؟ آنها دو استراتژی، عقب نشینی تاکتیکی و استتار را انتخاب کردند. بازگشت به مرزهای اردن و عراق هم فرصتی برای تجدید قوا به آنها داد و هم مزه پیروزی و برگزیده شدن را به بشار اسد چشاند. اما بازی بزرگ تازه شروع شده است.
جان گرفتن القاعده سابق در هیبت داعش باید بعد از عقب نشینی و استتار در سوریه جای دیگری نشان داده میشد. عراق هم عقبه ای استراتژیک برای نیروهای ضد بشار اسد و مالکی به شمار می آید و هم فرصتی برای رقم خوردن بازی بزرگ است. در این فرضیه، تحرکات داعش در عراق فقط برای عوض کردن زمین بازی است تا نیروهای استتار شده سوریه دوباره ظاهر شده و با کوک کردن ساعت صفر استحکامات ارتش پخش شده وفادار به بشار اسد را بشکنند و به رویای خود برای فتح شام برسند.

بازگشت حزب صدام
در فرضیه دوم، سوریه دیگر زمین بازی القاعده به حساب نمی آید و آنها برای بسط دامنه نفوذ و تحرک خود با توجه به پیش زمینه هایی که در عراق وجود دارد اقدام به حمله های اخیر کرده اند. اینگونه علاوه بر تاثیر گذاری غیر مستقیم بر نظام سیاسی عراق و تحمیل تغییراتی در ساختار سیاسی آن احتمال زمینه چینی برای احیای نظام بعثی با همدستی تکفیریون وجود دارد.

تله ای برای ایران
در فرضیه سوم، هدف اصلی ایران است. غرب به خوبی از خودداری ایران برای ورود به نزاع هایی که رنگ و بوی مذهبی دارد آگاه است. همین می تواند این تصور را برای غرب ایجاد کند که قرار دادن شبح ساختگی داعش در برابر ایران، تهران را به سمت توافقی بزرگ با غرب و مشخصا امریکا برای همراهی و هم پیمانی سوق می دهد. از این جهت داعش شبیه حمله به ایرباس ایرانی پیش از پذیرش قطعنامه 598 است!
اگر اینگونه نشود هم این تصور وجود دارد که ایران مجبوری به جنگی خواهد شد که سربازان دو جبهه مسلمان هستند ولی ماشین اسباب بازی به ظاهر مسلمان داعش از لندن و واشنگتن کنترل می شود. در این فرضیه وقوع هر گونه درگیری میان ایران و این جریان ساختگی آرزوی بر باد رفته امریکا در افغانستان را احیا می کند. بدون شک منازعه ایران با گروهی بدون هویت در قامت امارت طالبان افغانستان می توانست سرآغاز نزاعهای بلند مدت در منطقه باشد اما ایران با خویشتنداری توانست از آن معبر تاریخی گذر کند.

 

منبع: خبرآنلاین