امروز در برخی از کشورها عید اعلام شده و ظاهراً فردا در ایران، عید خواهد بود و این دوگانگی، قصه ای است که در سالهای اخیر، به کررات، شاهد آن بوده و حتی، این دو گانگی در اعلام عید فطر در ایران نیز در شهرها و بلاد مختلف نیز مشهود بوده است و ظاهراً تهران، حکایت دیگری دارد! اما تبریک عید در جهانی سرشار از خشونت و جنایت چگونه باید معنا گردد....?

صرفنظر از درستی یا نادرستی وضعیت مزبور و انطباق عید با کدامین وضعیت و تشخیص متفاوت عید فطر  و مسئولیت شرعی و اخلاقی احتمالی مترتب بر آن- در شرایطی ایران و مسلمانان در آستانه عید سعید فطر قرار دارند که جهان با جنایات علیه بشریت در فلسطین و غزه و جنگ و خشونت در خاور میانه و سراسر دنیا مواجه بوده و گویی- مدارا، دموکراسی، صلح و عدالت و جهانی عاری از خشونت و تجاوز بی معنا شده و تبدیل به رویایی دست نیافتنی گردیده است؟!

شعارهای سبز و زیبای صلح و دوستی و مدارا و منع جنگ و جنایت، ظاهرا، به سرابی تاسف بار تبدیل شده و نوشته ای بدون ضمانت در اسناد سیاسی و حقوق بین المللی به شمار می رود!.

جنایات و نسل کشی در غزه و  راه اندازی حمام خون در آستانه عید فطر در آن، خشونت های قومی و جنگ های مذهبی، سیاسی و ملی در کشورهای مختلف خاورمیانه و جهان سوم،سرکوب آزاد اندیشان و دگر اندیشان در کشورهای مختلف جهان، تخریب فزاینده و مستمر محیط زیست بعنوان میراث مشترک بشریت در جهان و ایران، تخریب و نابودی روزافزون محیط زیست به مانند وضعیت تاسف بار دریاچه ارومیه، زاینده رود اصفهان، جنگل های ملی، تاریخی و هیرکانی شمال کشور، آتش سوزی مکرر مناطق حفاظت شده و زیست محیطی جهانی مانند میانکاله بهشهر و جنگل های گلستان، آلودگی فزاینده هوای کلان شهرها، افزایش گازهای گلخانه ای و بالا رفتن گرمای هوا در جهان و منطقه، بحران جدی و رو به تزاید آب و جنگ آب در آتیه در منطقه و جهان، ظهور و بروز نابه هنجاری های اخلاقی و فرهنگی در سطح منطقه و جهان و تعرض به شان و کرامت انسانی، حقوق شهروندی و بشر در سطح جهانی و....، همه و همه؛ نشان از بحران در وضعیت جامعه مدنی ایرانی و جهانی و لزوم توجه جدی به گسترش فزایندۀ بحران موصوف و لزوم مدیریت بحران با استفاده از ظرفیت های علمی، کارشناسی، تخصصی و دانشگاهی ملی و بین المللی و پرهیز از مصلحت اندیشی ها و سودجوئی های سیاسی و جناحی غیر کارشناسی و آسیب زا به منافع ملی و  حقوق اساسی مردم دارد.

در چنین شرایطی که انسانیت در شرف اضمحلال قرار داشته و محیط زیست در آستانه تخریب و نابودی جدی و مستمر قرار دارد، جرم و جنایت و نسل کشی در جهان و منطقه بیداد کرده و شان و کرامات انسانی و حقوق بشری و بین المللی وی دستخوش زیاده طلبی ها و استبداد سیاسی قدرتمندان غیر مردمدار در بسیاری از کشورها شده است و از فرهنگ و اخلاق و مردمداری نیز خبری نیست- انسانیت نیز در آستانۀ نابودی است و شرافت و اصالت انسانی و مدنی در بوتۀ فراموشی قرار دارد و هزاران آه و تاسف و تاثر بر دلها و جانها وارد شده، به نحوی که در روز روشن، به نوامیس مردم تعرض و تجاوز می گردد، کودکان بی گناه برخلاف کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مورد تجاوز قرار گرفته و سربریده می شوند، خانه و کاشانه مردم، تخریب و نابود می گردند و میراث مشترک بشریت و محیط زیست آنها به غارت و نیستی هدایت می گردد و بسیاری از جوامع، دولتها و حکومت ها نیز بر طبل توخالی انسانیت و دموکراسی و حمایت از حقوق بشر می کوبند-به راستی، باز هم باید در انتظار تبریک عید بود و بهم تبریک گفت؟ و آنرا با تبریک معنا کرد؟

در چنین وضعیت تاسف باری، باید از کدامین عید صحبت کرد؟