تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۹

به دلیل بافت و ساختار نظام اداری در تمامی دنیا که ایران هم از آن مستثنی نیست این اشتباه فاحش سیاستمداران است که خود را به حلقه یاران و حتی کارکنان سازمان خود محدود نمایند. یکی از منابع تغذیه فکری آنان باید کارشناسان نوآور و مبدع، مستقل و تحلیلگر موسسات مطالعاتی تخصصی در بخش خصوصی باشد که ازاد هستند و نظرات، دانسته و اندیشه های خود را بطور شفاف و بدون ترس از دست دادن شغل ابراز میدارند. متاسفانه هنوز چنین مجموعه هائی در ایران شکل نگرفته است ولی در سایر نقاط این سازمانها نقش مهمی در فکر سازی و تصمیم گیری سیاستمداران دارند.

ترجمه متون موسسات مطالعاتی دنیا که حاصل کار کارشناسان چنین موسساتی و برای پاسخگوئی به نیازهای ارگانهای اجرائی دولتهای گوناگون است، قدمی برای آشنائی با محیط پیرامونی سیاست خارجی ایران و اهداف دست اندرکارن داخل منطقه ائی و خارجی است. از اینطریق کارشناسان، تصمیم گیران و تحلیل گران ما را با تفکرات مجموعه های مطالعاتی و انچه در سازمانهای تصمیم گیر غرب میگذرد اشنا کند تا بتوانند تحلیلهای همه جانبه ارائه و تصمیمات منسجم اتخاذ نمایند. نویسنده مقاله زیر کنث پولاک استاد انستیتو مطالعات ملی استراتژیک وابسته به دانشگاه دفاع ملی و عضو ارشد مرکز سیاستهای خاورمیانه انستیتو بروکینگز و متخصص در امور سیاسی- نظامی خاورمیانه در حوزه ایران، عراق، عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس در تاریخ 10 ژوئن 2014 در نسخه اینترنتی روزنامه وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است. او زندگی حرفه ائی خود را در سازمان سیا آغاز کرد و در فاصله سالهای 1955- 1988 بعنوان تحلیلگر مسائل ایران وعراق در این سازمان خدمت کرده است. وی نویسنده تحلیلهای طبقه بندی شده سازمان سیا در باره استراتژی عراق و همچنین عملیاتهای نظامی جنگ 1990-1991 خلیج فارس بوده و بخاطر کارهای درخشانش در زمینه جنگ خلیج فارس دیپلم افتخار سازمان سیا را دریافت کرد و دوبار نیز مدیر دوایر شورای امنیت ملی آمریکا بوده است.

چگونه باید عراق را از جهنم بیرون کشید؟
نویسنده: کنث پولاک . ترجمه: حامد ضرغامی و نصرت‌الله تاجیک

با اشغال بخش بزرگی از موصل، دومین شهر بزرگ عراق توسط معارضان تندروی سنی، زمان آن فرارسیده که بپذیریم عراق یک‌بار دیگر در وضعیت جنگ داخلی قرار گرفته ‌است. شاید در حال حاضر این یک جنگ داخلی سطح پایین باشد اما وضعیت در حال بدترشدن است، مگر اینکه اتفاق شگفت‌انگیز و غیرمنتظره‌ای، عراق را از سراشیبی سقوط بیرون بکشد. این قضیه در عین‌ حال که یک تراژدی برای عراق محسوب می‌شود تهدیدی جدی برای ایالات‌متحده نیز خواهد بود. به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها بر این باورند که افزایش تولید نفت شیل، اقتصاد آمریکا را مصون از بی‌ثباتی‌های خاورمیانه کرده است، مسلما نه. هنوز راهی طولانی در پیش داریم. آژانس بین‌المللی انرژی به روشنی اعلام کرده که قیمت پایین پیش‌بینی‌شده برای نفت در آینده بیشتر به تولید نفت در عراق بستگی دارد تا به نفت شیل آمریکا. تا به‌‌حال هر رکود اقتصادی پس از جنگ در آمریکا، معمولا به‌دنبال افزایش قیمت نفت بوده، که غالبا نتیجه بی‌ثباتی خاورمیانه است. در این‌صورت، این یک هشدار اطلاعاتی محسوب می‌شود که تروریست‌ها، رهبری‌کننده جنگ داخلی سوریه- عراق از طریق پایگاه‌های خود در شمال شرقی سوریه و غرب عراق در پی ضربه‌زدن به اهداف آمریکا هستند. متاسفانه از زمان اوج‌گیری بخت و اقبال سیاسی- نظامی عراق در سال‌های 2009 و 2010، آمریکا نفوذ خود در عراق را یا از دست داده یا واگذار کرده است. اما در هر صورت باید امیدوار باشیم که بتوانیم افتضاح عراق را مدیریت کنیم؛ زیرا اوضاع فعلی در عراق یک فاجعه تقریبا قطعی است. موضوع کلیدی‌ای که باید در نظر داشت، این است که قدرت نخست‌وزیر، نوری المالکی برای دریافت کمک آمریکا و به‌دست‌گرفتن کنترل عراق، در حال کمرنگ‌شدن است. این می‌تواند اهرمی را که آمریکا به آن نیاز دارد در اختیار قرار دهد تا جا پای محکمی برای سیاست عراقی‌ها درست کند. بحران رو به رشد عراق، ناشی از جنگ داخلی سوریه یا نفوذ تروریست‌های خارجی به این کشور نیست. این بحران تا حدودی به‌دلیل نگرانی‌ای است که کردها، شیعیان و سنی‌ها از یکدیگر دارند. هر گروهی تصور می‌کند که دیگری در صورتی‌که فرصت اندکی داشته باشد، طرف مقابل را تضعیف خواهد کرد تا وقتی‌که چنین باشد عراق به‌واسطه جنگ داخلی و تروریسم ازهم‌گسسته خواهد شد. بنابراین آمریکا برای از سرگیری کمک نظامی به عراق باید بر موارد ذیل پافشاری کند:
1 - اصلاح قانون اساسی به ‌طوری ‌که دوره ریاست‌جمهوری و نخست‌وزیری محدود به دو دوره شود. انتخاب مالکی برای سومین‌بار برای نخست‌وزیری ممکن است با ریش‌سفیدی تحقق پیدا کند اما این اصلاحیه قانون اساسی این پیام را به عراقی‌ها خواهد داد که قرار نیست مالکی به شکل مادام‌العمر، در این سمت بماند.
2- تصویب قانونی که قدرت و امتیازات و حقوق وزرای دفاع و کشور را تعریف کند تا به این‌ترتیب توانایی نخست‌وزیر برای دردست‌داشتن این وزارتخانه‌ها را محدود کند.
3- تصویب قانونی که فرامین نظامی منطقه‌ای به فرماندهان ارتش را در سلسله مراتب وزارت دفاع تعریف کند و مانع از صدور فرمان مستقیم نخست‌وزیر به آنان شود.
4- تصویب قانون اختیارات استانی که اختیار انتصاب و کنترل نیروهای امنیتی محلی را به استانداران محول کند.
5- تشکیل دولت وحدت ملی که شامل یک کرد متنفذ به‌عنوان وزیر دفاع و یک سنی برجسته از احزاب اپوزیسیون برای پست وزارت‌کشور باشد. دولت وحدت ملی غیرموثر خواهد بود اما در حال حاضر لازم است که کردها و سنی‌های عرب را قانع کنیم در روند سیاسی کنونی، عراق را ترک نکنند.
6- اجازه تلاش استان‌ها برای تبدیل‌شدن به اقلیم، چنانکه در قانون اساسی مشخص شده است.
7- بالاتر از همه اینها که برای عراق بهترین چیز هم خواهد بود، اصلاح قانون اساسی برای تعریف مجدد قوه‌مجریه به شکلی که امور خارجه و امنیتی از مسوولیت‌های رییس‌جمهور و اقتصاد و سیاست داخلی در زمره وظایف نخست‌وزیر تعریف شود.
مجموعه این اقدامات می‌تواند منجر به کاهش حمایت گروه‌های سنی از تروریست‌های وابسته به القاعده موسوم به داعش شود. همزمان مهم است که سیستم امنیتی شکست‌خورده عراق را نیز احیا کنیم. واشنگتن باید مصرانه از عراق بخواهد که هزاران مشاور آمریکایی را که از مصونیت کامل برخوردار هستند و سلسله دستورات را از واشنگتن دریافت می‌کنند در خاک عراق بپذیرد. این مشاوران برنامه‌های آموزش نظامی عراق را که از هم گسیخته ‌شده، بازیابی خواهند کرد و در پیکربندی واحدهای نظامی به عراقی‌ها کمک خواهند کرد و از همه مهم‌تر این مشاوران باید قدرت برکناری پرسنل عراقی و ارتقای آنان را داشته باشند. آیا هیچ‌یک از اینها اتفاق خواهد افتاد؟ شک دارم. دولت اوباما چشمش را روی عراق بسته است و به بدشدن اوضاع اهمیت نمی‌دهد و بغداد نیز ممکن است حاضر به تسلیم پنجه آهنینن‌اش بر سیستم سیاسی عراق نباشد. با این حال، در این مقطع از تاریخ اگر قرار است که عراق نجات یابد آمریکایی‌ها و عراقی‌هایی که اینچنین قدم‌های بردارند، می‌توانند آن را نجات دهند. انتشار این متن؛ مترادف با تایید محتوای نگاهی آمریکایی به رخدادها نیست و صرفا با هدف شناساندن اهداف واشنگتن در عراق؛ انجام شده است.

منبع: روزنامه شرق

 

منبع: شرق

برچسب‌ها