تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۳

قدرت نرم توسط حوزه های نرم تولید می شود.

1- قدرت نرم توسط حوزه های نرم تولید می شود. وجوه تمدنی و فرهنگی، دانش، گردشگری، فرهنگ، هنر، رسانه، علم و آن چه که به ملّت ها مربوط می شود و به همین جهت جوزف نای مبدع این نظریه از هاروارد و مک دونالد و هالیوود به عنوان سرچشمه های قدرت ساز کشور خود در عصر جدید نام می برد.

حتی قبل از پیدایش این گفتمان، باز هم قدرت فرهنگی مطرح بود. یعنی بعد از پایان جنگ جهانی دوّم که مؤلفه های دیگری در کنار مؤلفه اصلی قدرت یعنی بعد نظامی مطرح شد، حوزه های اقتصاد، فرهنگ، سیاست و علم، مؤلفه های تشکیل دهندة قدرت دانسته می شدند و به همین جهت کشورهایی چون آلمان و ژاپن با وجود فقدان ارتش، کشورهای قدرتمندی دانسته شدند و حرکت بر مرزهای دانش و فناوری های هسته ای، ژنتیک، روباتیک، زیستی و نانو برای کشورهای صاحب آن قدرت آفرین بوده اند.

اگر در دیپلماسی سنّتی، دولتها فعال ما یشاء روابط بین الملل هستند در دیپلماسی فرهنگی ملّتها نقش آفرین اند. یادمان باشد در ترکیب بندی جدید دنیا، از سهم و نقش دولتها که پیشتر تنها بازیگران به شمار می آمده اند، کاسته می شود و شرکتهای چند ملیّتی، سازمان های بین المللی، سازه های منطقه ای، سمن ها و حتی افراد به عنوان بازیگران جدید جای خود را باز کرده اند و به همین دلیل است که مرزهای ملّی کمرنگ تر می شوند و شاخص ها و مرزهای ژئوپلتیکی رسماً به جای جغرافیای سیاسی می نشینند.

البته در طی پانزده سال گذشته هیچ دولتی منکر دیپلماسی عمومی نبوده است و لااقل در مقام برنامه به آن اعلام پایبندی کرده است امّا چرا در بعضی مؤلفه های تشکیل دهندة این نوع دیپلماسی به اندازه شایستگی خود و سرعت دیگران، سهم نداشته ایم؟

شاید یکی از عوامل آن، نگاه دولتی به مفهومی غیردولتی بوده است و باید بدانیم سایه تصدی های دولتی که معمولاً تأخیری، کند، غیرخلاق و اسیر محدودیت هاست بر حوزه ای که به شدت نیازمند رهایی، سرعت و خلاقیت است، اجازه خودنمایی و جهش نمی دهد.

ورود بخش خصوصی، باطل السحر ناکارآمدی است. دولتهای مدرن که دولتهایی حداقلی هستند صرفاً به امور حاکمیتی، دفاع از حقوق شهروندی، شفافيت، تنظیم مقررات و ریل گذاری برای تحقق سیاستهای کلّی می پردازند و با همین نگاه به شکل گیری، رشد و تأثیرگذاری مؤلفه های مختلف دیپلماسی عمومی نظیر دانشگاهی، گردشگری، فرهنگی، هنری و رسانه ای یاری می رسانند. بر همین مبنا، سیاست کلّی دولت یازدهم چه اعلامی و چه اعمالی، عقب نشینی به نفع بخش خصوصی است یعنی در هر حوزه ای که بخش خصوصی می تواند فعالیت مؤثر مؤثر داشته باشد نه تنها ورود نکند بلکه مشوق او باشد و جا را برای او باز کند.

2- فضای رسانه ای دنیا را جریان سلطه می سازد. اوست که تصمیم می گیرد کدام حادثه را برجسته کند و کدام فرآیند یا حادثه را کمرنگ و حتی نادیده بگیرد و به همین دلیل اصرار دارند از کشورها و ملّت هایی که می توانند نقشی الهام بخش داشته باشند تصویری نادرست در افکار عمومی دنیا بسازند.

ما خود نیز ناخواسته، گویی به این تلاش کمک می کنیم. رسانه های ما عمدتاً رویکردی داخلی دارند و عملاً بی توجه به شکل دهی افکار عمومی جهانیان هستند. آیا این رویکرد برخاسته از استغناست یا کمبود درک از تحولات و فرصت ها و جغرافیای رسانه ای یا ناتوانی؟

روایت دنیا از واقعیات ایران، ضعیف، ناقص و باژگونه است و به همین جهت باید خودمان همت کنیم. آنان حتی رسانه ها ما را به درستی تعقیب نمی کنند و عامدانه یا جاهلانه تحت تأثیر تقسیم بندی ها و تعاریف و تصویرسازی های کهنه هستند. در حالی که در این کشور همچنان که سیاست وجود دارد، سایر وجوه زندگی جاری است. پیشرفت علمی رخ می دهد، شاخص سواد علمی جامعه بالا می رود و اگرچه مشکلات زیادی در حوزه فرهنگ عمومی داریم ولی رو به توسعه و بهبود است. وظیفه انعکاس این واقعیات جامعه ایرانی با کیست؟

نمایش و تأکید بر این وجوه، توسعه مبادلات رسانه ای و تسهیل حضور روایتگران خارجی می تواند تصویرسازی های غلط با هدف ایران هراسی را کمرنگ و حتی بی اثر سازد.

ایــن همایـش که به همـت بخش خصوصی و نــوآوری یکــی از پیشکسوتان خـلاق رسانـه ای برپا شده است امیــد می رود تــداوم یابد و هستـه فعالیت هایــی هماهنگ و هــم افزا شود و به همیـن دو دلیلــي که عرض شـد مــی توان امیــد داشت سایت Iran Front Page که اگرچه مرحله تکوینی خود را می گذارند امّا در آینده ای نزدیک داراي شهرتی در خور و منشأ اثر باشد.

 

متن سخنراني در رونمايي سايت Iran front page . چهارشنبه 29 مرداد 1393

منبع: خبرآنلاین
"