مهری رنجبر:محمد موسوی حرف نمیزند اما هر وقت که بخواهد مصاحبه کند کلی همه چیز را میگوید و تمام. او خیلی خوش صحبت است و هر زمان هم که مصاحبه میکند کلی گلایه دارد. خیلیها بر این عقیده هستند که سید از لحاظ بدنی آماده نیست و نمیتواند مثل همیشه در تیم ملی بازی کند. خودش هم البته این را قبول دارد و با این توجیه میگوید: «نمیدانم در جریان مصدومیت پای من هستید یا نه؟بدنم اصلاً آماده نیست. به خصوص پایم خیلی درد میکند. من با کواچ و داورزنی هم حرف زدم که به من استراحت بدهند اما انگار خبری از مرخصی و اینجور چیزها نیست.» با محمد موسوی قبل از پرواز به لهستان به گفتوگو نشستیم. او حرفهای جالبی زد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
بعداز ليگ جهاني و اردوي آمريكا براي مسابقههاي جهاني آمادهاي؟
آماده نيستم. خودم را ميگويم نه تيم، اصلاً آماده نيستم. همه مصدوميتهاي تاريخ دوره ورزشيام عود كرده، واقعاً زمان ميخواهم تا آنها را درمان كنم. حالا فقط روي آنها سرپوش ميگذارم. زماني براي درمان ميخواهم اما متأسفانه نه زمان ميدهند و نه زمان داريم. يك جورهايي فدراسيون حق دارد.
درست است که ميگويند سيد خسته است و مثل هميشه نيست؟
از نظر بدني داغونم. مصدوميتهايم اذيتم ميكند، مخصوصاً مچ پايم. قرار است MRI بگيرم، ببينم شرايطم چهجوري است. حتي با آقاي داورزني،كواچ و خوشخبر هم صحبت كردم و از آنها خواستم از حضور در مسابقههاي جهاني انصراف بدهم. يعني يك جورهايي استعفا دادم اما متأسفانه موافقت نشد. خيلي دوست داشتم موافقت كنند و اين اتفاق بيفتد، چراكه شرايط خوبي ندارم و مردم از من توقع دارند هميشه خوب باشم و موسوي هميشگي باشم اما خودم ميدانم در اين شرايط نميتوانم موسوي باشم. به خاطر همين دوست ندارم وجههاي كه دارم جلوي مردم خراب شود، چراكه شرايطم خوب نيست. اصلاً ترسو نيستم كه چون آسيب ديدهام، بگويم در مسابقات جهاني بازي نميكنم. من هميشه دوست دارم در مسابقات بجنگم، ولي الان اصلاً شرايطم مناسب نيست. البته شانس قهرماني هم داريم. فكر ميكنم اگر نميرفتم، استراحت ميكردم، به آسيبديدگيهايم ميرسيدم و كار بدني براي آمادگي جسماني ميكردم خيلي بيشتر در بازيهاي آسيايي به تيم كمك ميكردم، ولي صحبتهايم هم جواب نداد.
چقدر براي ريكاوري زمان نياز داري؟
فكر ميكنم حداقل يك ماه زمان نياز دارم. 3، 4 روزي بايد كامل بخوابم. ساعت بدنيام هنوز ميزان نشده. من هر شب تازه ساعت 5/3 خوابم ميبرد و 7 صبح هم بيدار ميشوم. نميتوانم ادامه دهم.
اين شرايط براي همه بچهها هست.
براي همه بچهها هست ولي براي من بيشتر است و هنوز نتوانستهام هضمش كنم. آقاي داورزني با استعفايم موافقت نكرد و تأكيد كرد كه بودنم ضرورت دارد.
پيامهاي مردم در شبكههاي اجتماعي و تشويق آنها به بودن، به تو انگيزه نميدهد؟
انگيزه ميدهد اما بالاخره يك جاهايي آدم كم ميآورد. ما هم آدم هستيم، از فولاد نيستيم. اين زمان هم زماني است كه من كم آوردهام، هم ذهني و هم بدني. به استراحت نياز دارم ولي...
اين قضايا به خاطر اين نيست كه از حالا يكجورهايي خوب نبودن در لهستان را توجيه كني؟
نه. اصلاً نميخواستم آن را رسانهاي كنم. تا به حال هم مصاحبه نكردهام. اين مسئله به يك هفته، 10 روز پيش برميگردد. سعي كردم مصاحبه هم نكنم و حتي تلفنم را سايلنت كردم تا جواب ندهم تا رسانهاي نشود، چراكه خبرنگاران از زير زبان ما حرف ميكشند، ولي ديروز ديگر خودم خواستم بگويم. البته مطرح كردن آن اصلاً توجيه نيست. هرچند گفتم كه مردم توقعي از تيم نداشته باشند. توقع زياد مثل ليگ جهاني.
چرا؟
اين نظر من است، شايد بقيه حرف ديگري دارند اما تيم شرايط خيلي خوبي ندارد، چراكه خسته است. البته من بيشتر از بقيه خستهام. حتي بعد از ليگ جهاني خوب تمرين نكردم، يا مصدوم بودم و تمرين نكردم يا در مسافرت بودم، يا نخوابيده بودم، اصلاً شرايط خوبي نداشتم. حالا هم اين داستان به اوجش رسيده، آن هم قبل از مسابقههاي جهاني.
زماني ميگوييد مردم توقع نداشته باشند ولي قبل از شروع ليگ جهاني ميگفتيد ليگ جهاني مقدمهاي براي موفقيت در قهرماني جهان است. حالا انگار فشارخستگيها شرايط را برعكس كرده؟
بله. براي همه تيمهاي بزرگ دنيا، ليگ جهاني مسابقه تداركاتي براي آمادگي مسابقههاي جهاني يا تورنمنتهاي مهمتر محسوب ميشود اما تيم ما در شرايطي نيست كه مثل آنها برنامهريزي كند، ورزش ما نتيجهگراست. وقتي اولين بازي ليگ جهاني را باختيم هجمه انتقادات شروع شد كه چرا تيم اين جوري شد، ولاسكو چرا رفت و... روسيه تا نزديك فينال تيم اصلياش را نياورد، برايش مهم نبود 10 دفعه قهرمان ليگ جهاني شده. تيمهاي بزرگ در ليگ جهاني براي پاداش آخرش بازي ميكنند، چراكه براي رنكينگ جهاني تأثيري ندارد. در حالي كه مسابقههاي جهاني براي آنها اهميت بيشتري دارد و براي آن آماده ميشوند. برعكس ما كه همه انرژيمان را گذاشتيم براي ليگ جهاني. تيمهاي ديگر شايد صد درصد توانشان را ميگذارند اما ما 150 درصد ميگذاريم، چراكه زورمان به آنها نميرسد. تيمها واقعاً خيلي خوب هستند و بازيكنان خوبي دارند. ما بايد بيشتر تلاش كنيم كه باعث خستگي بيشتر بچهها ميشود. پروازهايي كه داريم ما را خسته ميكند، ما براي رفتن به هر كشور 3 تا پرواز ميكنيم. سفرمان به آمريكا نزديك به 37 ساعت طول كشيد. 21 ساعت فقط پرواز داشتيم. همه اينها باعث خستگي تيم ميشود. بهانه نيست. بهانه نميآورم. من هميشه تنها كسي بودهام كه گفتهام ما ميتوانيم و بايد ببريم. هميشه اين را گفتهام اما حالا شرايط خيلي بد است. شرايط خودم خيلي بد است. انشاءا... وارد مسابقات شويم و جو، شرايط مسابقات و چند روز مانده به شروع رقابتها كمك كند شرايط بهتر شود.
آقاي محمديراد هم معتقد است نزديك مسابقه، جو عوض ميشود.
صد در صد، ولي چند درصد؟ بايد آمادگي بچهها 80 درصد باشد كه با ورود به مسابقات صد درصد شود. به نظرم آمادگي تيم ما از 80 درصد كمتر است.
چه نتيجهاي با اين شرايط پيشبيني ميكني؟
اصلاً نميتوانم نتيجهاي پيشبيني كنم. شايد رفتيم جزو 4 تيم اول. در ورزش اتفاقات غيرقابل پيشبيني ميافتد اما تيم حالا روي كاغذ شرايط خوبي ندارد.
251 41