روزنامه ایران نوشت:

ساعت تازه از 15 بعدازظهر 30 تیرماه عبور کرده بود که پدر جوان مانند همیشه سوئیچ خودرویش را برداشت و از خانه بیرون رفت. احمدرضا 3 ساله، محمدرضا 6 ساله و علیرضا 4 ساله سه پسر کوچک جبرائیل به دنبال شیطنت‌های کودکانه پشت نیسان آبی‌رنگ پدر در حال بازی بودند، جبرائیل که کمی عجله داشت از بچه‌ها خواست زودتر پایین بروند.  محمدرضا و علیرضا حرف پدر را گوش کرده و بلافاصله از پشت وانت پایین پریدند، اما احمدرضا که تازه 3 سالگی را داشت تجربه می‌کرد هنوز پشت وانت پدر بود، جبرائیل در همین لحظه که فکر می‌کرد بچه‌ها همه پیاده شده‌اند، خودرویش را روشن کرد و با دنده عقب سعی کرد از پارک بیرون بیاید که ناگهان احمدرضا کوچولو را زیر لاستیک خودرو له کرد و حادثه‌ای تکان دهنده رقم زد.

جبرائیل با فریادهای همسرش که می‌گفت: «احمدرضا کشته شد» با رخساری رنگ‌پریده از خودرو پیاده می‌شود و پیکر نیمه‌جان و خون‌آلود پسر خردسالش را در آغوش می‌گیرد.  پدر و مادر، احمدرضا را به بیمارستان ثارالله کرج می‌برند اما دیگر خیلی دیر شده بود و احمدرضا آخرین نفس‌هایش را در آغوش پدر کشید و در دم جان باخت. جبرائیل و اکرم پدر و مادر احمدرضا که در غم از دست دادن پسرشان بسیار غمگین و ناراحت هستند می‌گویند کاش همه دنیا را امروز می‌دادیم تا احمدرضا زنده می‌شد.

جبرائیل گفت: قانون مرا تبرئه کرد، اما من تا آخر عمرم نمی‌توانم خودم را تبرئه کنم. پسرم درنتیجه غفلت من زیر خودرو جانش را از دست داد.

شغل جبرائیل باربری است و در خانه‌ای کوچک به همراه پسرها و همسرش زندگی می‌کنند. این روزها محمدرضا و علیرضا جای خالی احمدرضا کوچولو را بیشتر احساس می‌کنند، گویا حس دلتنگی در چشمان کوچک آنها موج می‌زند.

17302

منبع: ایران