. انکار این موضوع که تا به حال چنین فیلم هایی در سینمای ما وجود نداشته همان قدر غیر منصفانه است که فیلم قصه ها را مصداق سیاه نمایی بخوانیم، اما این موضوع هیچ ربطی به فیلم قصه ها و خانم بنی اعتماد ندارد.کارنامه سینمایی خانم بنی اعتماد نشان می دهد که ایشان همواره دغدغه مسائل اجتماعی داشته اند.این ماجرا هم هیچ ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. اصولا هنرمند اگر حقیقتا هنرمند باشد یک سروگردن از سیاست بلندتر است و قد و قواره او را با متر و معیارهای سیاسی نمی سنجند. خانم بنی اعتماد همان کسی است که یکی از شریف ترین فیلم ها را در حوزه دفاع مقدس ساخته است. بی سر و صدا و هیاهو. با فیلمش کاسبی هم نکرده. فیلمش را ساخته و رفته دنبال بقیه کارهایش. درست مثل وظیفه ای که باید انجام می داد و داد. بسیاری از آن ها که امروز بر سر فیلم قصه ها سر و صد ا راه انداخته اند بعید می دانم اصلا فیلم را دیده باشند. این فیلم، یک فیلم معترض است. با لحنی تند تر از بقیه فیلم های خانم بنی اعتماد. طبیعی هم هست. فیلمی که قرار است به مسائل اجتماعی بپردازد باید هم تند وگزنده باشد. انتقاد سازنده و تعابیر محافظه کارانه ای از این دست خاص دنیای سیاست است. هنرمند در مقامی ورای خوب و بد قرار دارد. بازتاب صادقانه ای از شرایط موجود:
صافی دل چیست از تمیز گذشتن
آینه با خوب و زشت کار ندارد
اگر فیلم قصه ها تلخ است مقصر بنی اعتماد نیست، شرایط اجتماعی دوره ای که او به تصویر کشیده تلخ و آزار دهنده است. اگر کسانی با یادآوری آن دوره حالشان بد می شود چه ربطی به بنی اعتماد دارد؟ فرمود:
آینه گر نقش تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
سیاهی را نشان دادن با سپیدی را سیاه نمایاندن دو چیز متفاوت است. از بوالعجب کاری های روزگار ما یکیش همین است که با آن که مسبب و مقصر به وجودآمدن سیاهی است کاری نداریم- و نه تنها کاری نداریم که گاهی تشویقش هم می کنیم- اما آن که سیاهی را نشان می دهد و از ما می خواهد در پاک کردن سیاهی بکوشیم دشمن فرض می کنیم و کمر به نابودی اش می بندیم.