این روزها لیبی صحنه بازی داعش شده و اروپایی ها و امریکایی ها پس از یک بازی شگفت و در حالی که سه سال قبل به دلیل مداخله نظامی شان در آنجا برای از بین بردن قذافی با دمشان گردو می شکستند اکنون شاهد تشکیل یک دولت داعشی در این ناحیه هستند.
وقتی بحث سوریه می شود، از بابت یافتن مقصر، اظهار نظرهای عجیب می شود. شاید در این باره تردیدکی باشد، هرچند در اینجا هم شک و تردیدی نیست که عربستان به علاوه قطر به علاوه غربی ها عامل این وضعیت هستند، اما در لیبی که امروز امریکایی ها کاملا از آنجا رانده شده و کشور را بدست داعش سپرده اند، چه کسی مقصر است. سعودی ها از دست قذافی که او را متهم به ترور مقامات سعودی می کردند عصبانی شدند. در جریان عصبانیت به حمایت از مخالفان پرداخته و با داد و فریاد در عالم، پای امریکا را به میان کشیدند. امریکایی های نادان هم که بوی نفت مدهوششان کرده بود به بمباران نیروهای نظامی قذافی پرداخته و دولت او را سرنگون کردند. صاحب این قلم حامی قذافی نیست، اما همه عالم می دانند بین بد و بدتر چه باید کرد. قذافی رفت و ناامنی جای آن را گرفت. مدتها کشت و کشتار بود و یکی از مهم ترین قربانیان آن سفیر امریکا بود که امریکایها هنر کرده! پس از مدتها اعلام کردند که قاتل او را کشته اند. صرف نظر از این که این خبر درست باشد یا نه، آنچه محصول تصمیم مشترک سعودی + امریکایی بوده، امروز، تسلط داعش بر لیبی است. بسیار روشن است که در این بیابان بزرگ، امکان وارد شدن در یک عملیات سنگین علیه آنان بسیار مشکل است. امریکا یا غرب با هزار و یک مشکل، چه نیروی زمینی قابل توجهی دارند که بتوانند اقدامی بکنند؟ وضعیت در برخی دیگر از کشورهای شمال افریقا بهتر از لیبی نیست و باید گفت، این روزها، مشکلات امریکا نه تنها در خاورمیانه که در شمال افریقا هم چند برابر شده است. حالا امریکا چاره ای ندارد جز این که بکوشد تا جلوی سقوط بشار اسد را بگیرد، چون می داند که با سقوط این دولت فقط راه را برای داعش باز کرده است. و دیگر این که با این خرابکاری غرب و امریکا کار الجزائر و تونس و مغرب و بقیه تازه شروع می شود چون باید یک حصار امنیتی و ائتلاف دیگری علیه لیبی درست کنند و در فکر امنیت برباد رفته باشند.