تا بلند گوی انقلاب و منعکس کننده ی چهره ی جامعه ، همراه و همپای با درخواست و نیاز جامعه حرکت نکند ، نتیجه اش بشقابهای زنگ زده ای است که در آسمان به دنبال چیزی می گردد که نوع سالمش در داخل وجود ندارد.آنوقت هی گناه را به گردن بیگانگان نیاندازیم.چرا صدا و سیما از خصوصی سازی می گریزد؟

امروز وقتی برنامه ی "شناسنامه" در شبکه سه ی سیما پخش میشد و تلاش مجری محترم را برای ایجاد خط کشی بین مردم و دیدگاههای مختلف می دیدم ، به یاد برنامه های مشابهی افتادم که همیشه سعی می کند از این تریبون بسیار قوی برای منافع عده ی محدودی از جامعه استفاده کند ، و خیل عظیمی از مخاطبان را نادیده بگیرد یا برنجاند؛در حالیکه صدا و سیما ،ملی و متعلق به همه ی مردم ایران با دیدگاهها و سلایق مختلف است.

علت این یکسو نگری چیست ؟ برای مثال وقتی مجری می خواهد به وزیر ارشاد بقبولاند که "تعدادی روزنامه ی وابسته به دولت به دروغ خبر استیضاح ایشان را اعلام می کنند، آیا هدف این روزنامه ها اختلاف نشان دادن میان دولت و مجلس است؟ که در پاسخ آقای جنتی می گوید این خبر را یکی از نمایندگان داده و...".البته نقل به مضمون به مصاحبه کننده می فهماند که جایی برای گل آلود کردن آب نداردو....

بعضی از برنامه های یک سویه ی بیست و سی و امثالهم را یادمان هست که با چه ظرافتی به حمایت از دولتی و مخالفت با دولتی دیگر می پرداخت و می پردازد و... قرار است آقای ضرغامی این مجموعه ی عظیم را رها کند و منتخبی دیگر جایشان را بگیرد .اگر آماری در دست صدا و سیما بود که نشان می داد چند درصد مردم به اخبار و برنامه های داخلی اطمینان ندارند و یا به هر دلیلی طرفدار امواج خوب و بد ماهواره ها شده و گاهی اصلا به سراغ برنامه های وطنی نمی آیند ، شاید بد نبود ،تا راهنمایی باشد ،برای آن بزرگواری که پس از این، سکاندار این کشتی بزرگ می شود.

نگاه کردن به یک برنامه ی تلویزیونی در ماهواره های مختلف دلیل لجبازی و بی اعتقادی مردم نیست بلکه دلیل بی برنامگی و ندانم کاری دست اندر کارانی است که نمی توانند برای مردم در داخل خوراک فکری مناسب تهیه کنند .

مدیران برنامه ریز این مجموعه،باید دست از محدود نگری بردارند و باور کنند که انسانها می توانند سلیقه های مختلف داشته باشند و در عین حال دارای یک هدف مقدس مشترک هم باشند که برای ما چیزی جز ایمان و وطنمان نیست.

اگر روزی برسد که صدا و سیما به وسعت نگرشی دست یابد که همه را ببیند و رسالتش را در مسیر سرانجام دادن به اوضاع نابسامان فعلی قرار دهد ، به احتمال زیاد نیازی نیست همه ی مشکلات فرهنگی را از وزارت ارشاد سوال کنند . آیا زمان آن نرسیده است که در کنار کوچک سازی دولت به کوچک سازی صدا و سیما هم پرداخته شود و اجازه ی فعالیت به شبکه های خصوصی و محلی داده شود ؟

این اتفاق بالاخره خواهد افتاد ،چون یک طرز فکر و سلیقه نمی تواند جوابگوی همه باشد . اگر صدا و سیما رسالتش را درست انجام بدهد ، شبکه های ماهواره ای به دنبال دوبله ی سریالهای کم مایه برای مخاطب فارسی زبان نخواهند بود. تجمع قدرت با نظارت اندک در صدا و سیما روز به روز از مخاطبان این ابزار کارامد می کاهد و این به نفع سرمایه های مادی و معنوی جامعه نیست.