تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۸

تاریخچه جنبش دانشجویی کشور آنچنان به تاریخ مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی به هم تنیده است که بدون درک و فهم مبارزات دانشجویی و پیوند آن به مبارزات مسلحانه علیه رژیم شاه و سپس گره‌خوردن آن با مبارزات مردم ایران در دو‌قرن اخیر، نمی‌توان تصویر واضحی از تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر ایران ارایه داد. این جنبش یک سابقه 60ساله را در پشتوانه خود دارد ولی به دلایل ساختاری و عملکردی نتوانسته از این انباشت متراکم تجربه به‌خوبی استفاده کند. قسمتی از این نقیصه به ماهیت جنبشی آن برمی‌گردد، ولی به نظر می‌رسد قسمت دیگر حاصل غفلت سیستم دولتی نسبت به توانمندی‌ها و پتانسیل‌های این جنبش است.


بررسی ابعاد وضعیت کنونی جنبش و چالش‌های نظری و عملی فراروی آن و اینکه این موانع و سایر عوامل که ظاهرا باعث سترونی یا رکود این جنبش شده است، خود نیاز به تحقیقات همه‌جانبه میدانی و کتابخانه‌ای دارد تا مبحث به‌خوبی شکافته شود و دلایل به‌محاق‌رفتن آن گمانه‌زنی و نقد و بررسی شود. سکون یا نازایی نه ذاتی این جنبش آرمانگرایانه که لازم است توسط دانشجویان دانشگاه‌ها احیا شود، بلکه تحمیلی از محیط خارجی و غلبه عافیت‌گرایی بر تهور و ماجراجویی است. بنابراین برای بررسی فراز و فرود این جنبش نگاهی به اهداف آن از ابتدای شکل‌گیری ضروری است. اگرچه سابقه جنبش دانشجویی به اوایل دهه30 برمی‌گردد، ولی شروع مبارزات مسلحانه چریکی در سال‌های 49- 50 و آشکارشدن فعالیت مبارزه مسلحانه دو‌سازمان چریک‌های فدایی و مجاهدین که از گروه‌های عمده مبارز غیرمذهبی و مذهبی آن زمان علیه رژیم پهلوی محسوب می‌شدند، تاثیر بسزایی در تقویت جنبش دانشجویی سال‌های بعد گذاشت. در این سال‌ها مبارزات دانشجویی علیه رژیم شاه بسیار صریح‌تر شده و میزان و شدت آن نیز بالا رفته بود. فعالیت‌های دانشجویی و مبارزات چریکی مسلحانه دارای تاثیر متقابل روی هم بودند. به دلیل جذب تعدادی از دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور به این سازمان‌ها، از نظر کادر‌سازی و رهبری جریان‌های چریکی، دانشگاه‌ها به‌نوعی حالت مرکزیت تامین نیروهای مبارزاتی اعم از فکری و عملیاتی سازمان‌های مبارز را داشتند، ولی به دلیل شرایط پلیسی و امنیتی حاکم بر جامعه سازماندهی مخفیانه و خاصی که در میان مبارزان وجود داشت، همکاری تشکیلاتی نیروهای مبارز دانشگاه‌ها بیشتر عرضی بود تا طولی. هدف مبارزات دانشجویی در درجه‌اول مبارزه سیاسی آگاهی‌بخش و روشنگرانه بود که به تعبیری به آن مردمی‌کردن مبارزات سیاسی اجتماعی گفته می‌شد. یعنی مبارزه را از بخش نخبه جامعه به درون مردم‌کشیدن و آنها را همراه‌کردن برای شروع یک حرکت اجتماعی. تمرکز فعالیت‌های انقلابی در این سال‌ها بیشتر در دانشگاه‌ها بود بنابراین قسمت اعظم زندانیان سیاسی را نیز قشر دانشجو تشکیل می‌دادند. البته اقشار دیگر نیز در مبارزه علیه رژیم شاه نقش داشتند

منبع: شرق