سمیه علیپور: علیرضا رئیسیان بعد از «چهل سالگی» به مدت شش سال فیلم نساخت تا اینکه بهار سال جاری «دوران عاشقی» را مقابل دوربین برد. این کارگردان فیلم جدید خود را درباره موضوعی مربوط به زنان ساخته است و مانند اغلب فیلمهایش شخصیت اول این کار نیز یک زن است؛ یک وکیل فعال حقوق زنان با بازی لیلا حاتمی که در زندگی خود با یک مشکل مواجه میشود.
علاوه بر حاتمی، شهاب حسینی، پرویز پورحسینی، فرهاد اصلانی و بیتا فرهی در این فیلم بازی میکنند و همچنین مینا وحید نیز برای اولین بار در فیلم رئیسیان مقابل دوربین رفته است.
در گفتوگو با رئیسیان جریان تولید «دوران عاشقی»، وضعیت این روزهای سینما مورد بررسی قرار گرفت.
فیلمتان را بعد از مقطعی ساختید که مسائل زیادی را پشت سر گذاشتید. آن جو و شرایط مسالهای برای ساخت «دوران عاشقی» به وجود نیاورد؟
شرایط خوبی برای ساخت فیلم داشتم و همه همکارانی که علاقمند بودم با آنان کار کنم یک به یک دور هم جمع شدند، میگویند «گاهی بساط عیش خودش جور میشود»، وضعیت ما این طور بود و بساط فیلمسازیمان خودش جور شد و دوران فیلمبرداری خیلی لذتبخش بود. مشکل سرمایه داشتیم که با ورود فارابی به کار مشکل برطرف شد و 30 درصد از سرمایه را فارابی تامین کرد. خود من و یک سرمایهگذار دیگر هم وارد کار شدیم تا فیلم ساخته شود. فیلم تعداد لوکیشن زیادی داشت و بازیگران مکمل و فرعی بسیاری در کار حضور داشتند. در عین حال که فیلم شهری است، اما سعی کردیم در فضاهای متنوعی کار کنیم. خوشبختانه در شرایط خوبی کارمان را پیش بردیم. غیر از مشکل سرمایه که هفت هشت ماهی کارمان را عقب انداخت، دیگر مسالهای نبود.
میگفتند مبلغی که از فارابی گرفتهاید بیش از این 30 درصدی است که اشاره کردید، اینکه فارابی به شما پول داده تا فضا آرامتر شود و نظر شما را جلب کند. چنین چیزی واقعیت دارد؟
من پیش از این با فارابی همکاری نداشتم و این نخستین بار بود که پای سرمایهگذار دولتی به پروژههای من باز میشد. نکتهای که در اینجا برای خود من جالب بود، اظهارات «بناپارت» سینما بود که میگفت چرا فارابی به من و آقای جوزانی پول داده است که فیلم بسازیم. مگر اشکالی دارد که ما فیلم بسازیم؟ مگر اشکالی دارد یکی از 40 فیلمی که فارابی به آن کمک کرده، ما باشیم؟ قرارداد ما با فارابی خیلی روشن است و 30 درصد مشارکت بیشتر نیست. البته اول قراداد ما 50- 50 بود، اما در ادامه به دلیل خواست من و مشکلاتی که برای فارابی در پرداختها وجود داشت و رفتن آقای جلوه پیشنهاد کردم مشارکت فارابی 30 درصد باشد که چنین هم شد. اگر باقی فیلمها هم میزان سرمایهگذاری فارابی را روشن کنند، من هم حاضرم همه جزئیات سرمایهگذاری را اعلام کنم. 30 درصد مشارکت فارابی در فیلم من رقمی میشود که به نسبت فیلمهای رایج اگر کمتر نباشد، قطعا بیشتر نیست.
در مدتی که کمتر فیلم میساختید روی قصه این فیلم متمرکز بودید یا «دوران عاشقی» فیلمنامهای بود که به فاصله کوتاهی از مواجهه با آن درخواست پروانه ساخت دادید؟
تا زمانی که موضوعی من را درگیر نکند قطعا سراغ ساخت آن نمیروم. من کارم را در سینما حرفهای انجام میدهم، اما صرفا به عنوان شغل به آن نگاه نمیکنم. انگیزههای درونیام برای ساخت یک فیلم اهمیت زیادی برای من دارد. بعد از آنکه در مورد ساخت «لطفا بدون گناه» به مشکل خوردیم، دنبال موضوعی بودم که بتوانم آن را به فیلم تبدیل کنم. خانم رویا محقق دو سه طرح پیشنهاد دادند که من یکی از آنها را پسندیدم. بعد از مدتی به طرح کاملتری رسیدیم و سپس خانم مهسا محبعلی با معرفی از سوی خانم محقق وارد کار شدند و پیشنهادهایی را در داستان مطرح کردند. در دفتر چند جلسه برای نوشتن فیلمنامه داشتیم. معمولا این طور است که خودم باید در جریان نگارش فیلمنامه حاضر باشم. بعد از هشت نه ماه کار، فیلمنامه کامل شد و درخواست پروانه ساخت دادیم. در دولت قبل پروانه ساخت گرفتیم، اما مشکل سرمایه باعث شد کمی دیرتر شروع کنیم و در این دولت دوباره پروانه گرفتیم و کار را کلید زدیم.
لیلا حاتمی
روی قصه و فیلمنامه کامل تمرکز زیادی دارید؟ به نظر میرسد مایلید با فیلمنامهای تمام و کمال سر فیلمبرداری بروید؟
پیش از آنکه «ریحانه» را بسازم، فیلمنامه «گزارش یک قتل» را برای آقای محمدعلی نجفی نوشته بودم. در زمان «ریحانه» خودم متوجه اشکالات داستانپردازی و فیلمنامه شدم و بعد از آن دیگر هیچ فیلمنامهای را به صورت مستقل ننوشتم. نوشتن فیلمنامه بخشی بود که میدانستم گرفتاری دارم و نمیتوانم به تنهایی آن را حل کنم. بنابراین «سفر» را براساس فیلمنامه کاملی از آقای کیارستمی ساختم. طرح «ایستگاه متروک» متعلق به آقای کیارستمی بود و فیلمنامه را آقای پرتوی نوشتند. «پرونده هاوانا» براساس فیلمنامه آقای توحیدی و اصلاحاتی از طرف خودم ساخته شد و «چهل سالگی» هم براساس نوشته خانم طباطبایی و در ادامه متن آقای رستگاری تولید شد. من به این نوع کار بیشتر علاقمند هستم. به نظرم اگر ما میتوانستیم حتی نوشتن فیلمنامه را به صورت جزئیتر بین افراد مختلف تقسیم کنیم شکل ایدهآل بود، اما قطعا سینمای ما تا رسیدن به این وضعیت سالها زمان نیاز دارد.
در «دوران عاشقی» قصهای داریم که مانند «ریحانه» از اشکالات آن یاد نکنید؟
بله قطعا، آن اشکالات رفع شدهاند.
در این فیلم هم مانند دیگر ساختههایتان شخصیت اصلی یک زن است. با توجه به همکاریهای قبلیتان با لیلا حاتمی نقش برای او نوشته شد؟
همین طور است، پرسوناژ اصلی این فیلم هم یک زن است، اما یک تفاوت عمده دارد و اینکه برای نخستین بار ما وارد لایه زندگی زنی امروزی میشویم که اتفاقا فعال حقوق زنان است. برای نخستین بار است که مسائل شخصی و پشت صحنه زندگی آنان به فیلم تبدیل میشود. لیلا حاتمی به صورت فیزیکال اکتیو است، به شدت سرد است و هم خیلی شکننده است، یعنی مجموعهای از نیروهای متضاد را در خود گنجانده که اگر از سوی او به عنوان بازیگر کنترل شود به یک سبک تبدل میشود. من این ویژگیها را میشناختم و میدانستم چه چیزهایی او را عصبانی میکند، چه چیزهایی او را به سمت سرد بودن میبرد و چه چیزهایی فعالیت او را بیشتر میکند، در نتیجه هیچ انتخاب دیگری غیر از او نداشتم. زمانی که میخواستم فیلم را کلید بزنم ایشان جشنواره کن بودند و آن اتفاقات رخ داد. پیش خودم فکر میکردم که اگر ایشان سر کار حاضر نشوند چه کار باید بکنم. خوشبختانه مشکلات برطرف شد و خانم حاتمی که انتخاب قطعی من برای نقش بیتا بود، جلوی دوربین رفتند.
بلافاصله بعد از این مرحله با فرهاد اصلانی وارد مذاکره شدم. او نقش خیلی ویژهای در فیلم دارد. به نظرم او بازیگر فوقالعادهای است و درست مثل لیلا، مشابه او را هم نداریم. روحیه او سر صحنه فوقالعاده است. زمانی که من داور جشنواره فجر بودم و جایزه بهترین بازیگر مرد را به او دادیم، دو سه فیلم داشت که در هر کدام از آنها از «خصوصی» و «خرس» تا «پل چوبی» در هر کدام آنها نقشی متفاوت ایفا کرده بود.
برای بازیگر مرد همیشه احتیاط و دستپاچگی دارم. بازیگران مرد ما در یک رده سنی خاص هم کم هستند و هم به نسبت خانمها آنقدر قوی نیستند. قبلا صحبتی با آقای حسینی کرده بودم. بعد از آنکه کار عقب افتاد، او سر کار آقای رفیعی رفته بود که بعد از لغو شدن تولید آن فیلم پیغام داد زمانش آزاد است و میتواند سر فیلم بیاید که به این ترتیب نقش مرد داستان را برعهده او گذاشتیم.
برای نقش آقای پورحسینی چند انتخاب داشتیم که خیلی خوشحالم با ایشان کار کردم. بسیار رابطه خوب و درخشانی داشتیم و مطمئنم در آینده با ایشان همکاری خواهم کرد. خانم فرهی هم با آنکه مدت زمان کوتاهی در فیلم حاضرند، اما از بازی در فیلم استقبال کردند و کار خوبی ارائه دادند. مجموعهای از بازیگران جدید در این فیلم هستند که تصور میکنم آینده خوبی در زمینه بازیگر داشته باشند. مینا وحید بعد از بازی در این فیلم بدون اینکه کار اکران شود چند پیشنهاد بازیگری داشت که به نظر میرسد موقعیت خوبی در ادامه راه بازیگری برایش فراهم شود.
شهاب حسینی
با لیلا حاتمی پیش از این فیلم دو کار داشتید، اما وقتی نوبت به فیلم سوم رسید، خانم حاتمی، داوری جشنواره کن، دریافت جوایز جشنواره مهمی چون برلین و غیره را پشت سرگذاشته بود و در فیلمی حاضر شده بود که جایزه اسکار گرفت. تمامی اینها روی او به عنوان بازیگر چقدر تاثیر گذاشته بود؟
رابطه من و لیلا حاتمی فراتر از این جوایز و نقش آنهاست. قطعا وقتی من بخواهم فیلم بعدیام را بسازم باز هم اول به لیلا فکر میکنم، بعد به باقی بازیگران.
معمولا فیلمهایی که به موضوع فعالان زنان میپردازد در سینمای ایران نمیتواند به آنچه که لازم است برسد. مثلا در دوره آقای شمقدری یکی از موارد ممنوعه در فیلمها مساله فمنیسم مطرح شده بود. حالا اینکه فیلمی با موضوع یک شخصیت فعال حقوق زنان ساخته شود و نگاه کاملی به موضوع داشته باشد دشوار به نظر میرسد، این کار را چطور انجام دادید؟
یکی از چیزهایی که باید در جامعه هنریمان حل کنیم تصوری است که از فمنیسم در جوامع روشنفکری و هنری ما وجود دارد. تصور موجود کاملا غلط است و هیچ ربطی به اصل فلسفه فمنیست در جهان ندارد. ما در اینجا میگوییم مخالفت با مرد تبدیل به دفاع از حقوق زنان میشود پس این فمنیسم است. این اصلا درست نیست. ما میتوانیم مدافع حقوق زنان باشیم و در عین حال نگاه نقادانه هم به آنان داشته باشیم. دفاع یک جانبه اصلا معنا ندارد؛ اینکه بگوییم مردها بد هستند و زنها همه خوبند. مثل یکی از فیلمهایی که دیدم پنج شش مرد در داستان بودند که همه خانمها را اذیت میکردند آدمهای بدی بودند. این با فلسفه فمنیسم در تعارض است. علاوه بر اینکه ممکن است فلسفههای دیگری هم در کنار آن باشد، مانند پرسش از انگیزههای اصلی بشر برای به وجود آوردن و خلق یک موقعیت.
پرسش از مسائلی مانند خشونت و گذشت، از نکات مهمی است که در فیلم مطرح میشود؛ موضوعی که در جامعه امروز ایران اصلا مطرح نیست، نه متفکران خیلی این بحثها را طرح میکنند و نه دیگران. کلا جامعه ما سیاستزده است و هرچه اطراف سیاست باشد قابل بازتعریف و مطرح کردن است و هرچه به ذات انسان و جدا از سیاست برگردد، انگ و برچسب میخورد. جامعهای رو به رشد است که افکار و ایدههای مختلف در آن و به خصوص در فضای هنری آن بتواند مطرح شود. چرا فضای جامعه ما این قدر به سمت خشونت رفته است؟ حالا وقتی فیلمی مانند «خانه پدری» این خشونت را نقد میکند با همه دردسرهایی روبرو میشود که در این مدت شاهد آن بودیم. من به عنوان فیلمسازی که مسائل جامعه برایم اهمیت دارد سراغ طرح آن در فیلمم میروم، اما در برخی موارد این نگاهها تحمل نمیشود و اغلب افراد از طرح مسائل اجتماعی خودداری میکنند، فقط یک پتو روی آتش انداخته میشود تا دیده نشود و خاموش شود، اما آن آتش میتواند خود پتو را هم بسوزاند و مسائل دیگری به وجود آورد.
من به عنوان یک هنرمند دغدغهمند مجبورم برخی مسائل را در فیلمم مطرح کنم چون میدانم اگر این موضوعات گفته نشوند، همچنان مشکلات ادامه پیدا میکند و ابعاد تازهای مییابد. موضوع «دوران عاشقی» برآمده از روح زمانه است و اتفاقا الان زمان طرح آن است. در اینکه در زمینه انتخاب موضوع اشتباه عمل نکردهام مطمئن هستم، اما موفق بودن یا نبودن را نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم.
به دلیل همین نکاتی که به آن اشاره کردید، مجبور به خودسانسوری شدید؟
نه به هیچ عنوان. من معتقدم باید کار خودم را انجام دهم و آنانی که کارشان سانسور کردن است، کارشان را انجام دهند. وقتی صادقانه حرفی را میزنی و دو سه پهلو برای آن قائل نمیشود، مشکلات هم کمتر میشود. فیلم پروانه نمایش گرفته، البته ممکن است در موقعیت فعلی سینمای ما هر آن مشکلی هم پیش روی آن قرار گیرد. حرف من در فیلم با هدف بازگردندان سلامت و رد خشنونت در جامعه است.
یعنی فیلم سانسور نشد؟
تا اینجا که نه.
اینجا یعنی گرفتن پروانه نمایش؟
بله، پروانه نمایش هم گرفتم.
فرهاد اصلانی
اتفاقاتی که برای برخی فیلمها در چند وقت اخیر رخ داده، شما را به عنوان فیلمساز دچار این نگرانی نکرد که کار شما هم به مشکل بر بخورید و احتمالا خودتان از حساسیت فیلم کم کنید؟
مسائلی که برای هر کدام از فیلمها رخ داد کاملا با هم متفاوت بود. چیزی که به «خانه پدری» مربوط میشد، هیچ ربطی به «قصهها» نداشت و وضعیت «قصهها» ربطی به «عصبانی نیستم» نداشت. به همین دلیل است که میگویم حضور بازیکنان سیاسی در این زمین زیاد شده است و این فضا را تنگ کرده است. معلوم نیست تیم حریف چه کسی است و تیم خودی کیست؟ هر کسی زیر توپ میزند و این اصلا خوب نیست. من امیدوار بودم دولت آقای روحانی نسبت به این فضا واکنش درست داشته باشد که متاسفانه تا الان نداشته است و مسئولان فقط عقبنشینی کردهاند. ما اهل سینما هستیم و میدانیم هر عقبنشینی یعنی پیشروی تیم مقابل. آمیخته شدن مسائل سیاسی در حوزه فرهنگ نتایج بسیار بدی دارد. اگر کمیسیون فرهنگی هنوز این اندیشه را دارد که در یکی دو مورد موفق شد و میتواند این مسیر را ادامه دهد، باید بداند که ما حاضریم با آنان مناظره کنیم. اگر آنان با یک شمارش آرا نماینده مردم هستند، ما هم حتما نماینده مردم هستیم. خیلی از مردم فیلم ما را انتخاب میکنند و به سینما میآیند.
سینمای ایران همیشه از این دستاندازها داشته است و ما خوب میدانیم یکسال دیگر احتمالا با ترکیب متفاوت مجلس خیلی از این وضعیتها تغییر میکند. آنچه که باعث تاسف است، این نکته است که در هیچ یک از دولتهای 20 سال اخیر موضوع فرهنگ در اولویت نبوده است. دولتها از همین زاویه آسیب میبینند، اما اصلا درسی نمیگیرند، یا میگویند توسعه سیاسی، اقتصادی و سازندگی اصل است و یا الان میگویند دیپلماسی. واقعیت این است که همه اینها فرع است و آنچه که میتواند بطن اینها را تضمین کند، موفقیت یا عدم موفقیت توسعه مسائل اجتماعی است که فرهنگ پدیده اول این جریان است.
جو جشنواره فیلم فجر را چطور میبینید؟ به نظرتان این جشنواره فضای مناسبی برای دیده شدن یک فیلم به عنوان اثر هنری است؟
من هیچ وقت اسیر فضای جشنواره نمیشوم. نه در مراسمی حضور دارم و نه عکس یادگاری میگیرم. دغدغه من نکات دیگری است. جشنواره از این جهت اهمیت درد که نتیجه کار مجموعهای از همکارانم که در تولید این فیلم دخیل بودند در این عرصه دیده میشود. باعث خوشحالی من است که اولین نمایش فیلمم در کشور خودم و در جشنواره مورد علاقه خودم و مردم است. اینکه بعد از جشنواره چه اتفاقی میافتد موضوعی نیست که به آن فکر کنم. اگر اتفاق بدی بیافتد من حاضر به پاسخگویی هستم و اگر اتفاق خوبی هم بیافتد خوشحال میشوم که همکاران خوبی داشتیم و کارشان خیلی خوب دیده شد.
رئیسیان در پشت صحنه فیلم
آقای رئیسیان چند دستهگیهایی که در چند وقتی اخیر در سینما بیشتر نمود و بروز داشته، ممکن است در داوریها تاثیر بگذارد؟
من امیدوارم این طور نباشد و آنقدر حرفهای باشیم که مسائل را با هم قاطی نکنیم. سه سال قبل که من داور بودم، فیلم «بوسیدن روی ماه» را در پنج رشته کاندیدا کردیم. در حالی که قبل از آن خیلی صحبت بود که فلانی نمیگذارد به این فیلم توجه شود، حتی یک جایزه هم به آن دادیم، علیرغم اینکه فیلمهای دیگر به نسبت سینمایی بهتر بودند. امیدوار هستم پیشداوریها در قضاوتهای امسال نباشد که اگر باشد، واکنش به همراه خواهد داشت و نتایج آن به ضرر جشنواره، سینما و فیلمسازان است. اختلاف دیدگاه ما میتواند سر جای خودش باشد، اما در مورد سینما باید حرفهای برخورد کنیم. مسائل ریشهای که در سینما وجود دارد باید یک روز به طور دقیق مطرح شود و مورد بحث قرار گیرد، این مشکلات با من بمیرم تو بمیری حل نمیشود، تا آن روز صبر من زیاد است.
فیلمسازان حاضر در بخش رقابتی جشنواره امسال همگی کسانیاند که بعد از انقلاب فیلمسازی را شروع کردهاند. به نظرتان این ویژگی خاصی را در جشنواره ایجاد خواهد کرد؟
این اولین سالی است که کاملا سه نسل بعد از انقلاب در بخش مسابقه حضور دارند، بنابراین میتوان یک ارزیابی از این سه دهه داشت. اینکه سینماگران ما به کجا میروند و چه مسیری را طی میکنند. نقش منتقدان و خبرگزاریها و رسانهها در تحلیل این مساله اهمیت بالایی دارد. تم اجتماعی اغلب فیلمها و همچنین اینکه اغلب سرمایهگذاران فیلمهای امسال خصوصی هستند، دیگر ویژگی جشنواره امسال است. اینکه میگویند امسال جشنواره متوسطهاست و نکاتی از این دست به نظر من تحلیل اشتباهی دارد، من برای همه کسانی که در شرایط فعلی فیلم میسازند احترام زیادی قائلم. در وضعیت فعلی درصد ریسک ساخت فیلم خیلی بالاست، هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ اقتصادی. پس کسی که ریسک میکند و با انگیزههای خودش و پول جیب خودش این کار را انجام میدهد آدمی محترم است. همه اینها ما را با جشنوارهای استثنایی روبرو میکند.
5858