رییس سازمان زیباسازی شهرداری تهران می‌گوید بزرگترین آسیب فعالیت‌های فرهنگی این است که با عینک سیاسی به آن نگاه کنیم.

امیر خسروی:‌«طرح نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر»، ولوله‌ای عجیب راه انداخت. واکنش‌هایی که حالا به تهران و ایران محدود نمی‌شود و دامنه‌اش به رسانه‌های غربی هم کشیده است. خیلی‌ها ضمن استقبال از این حرکت اما نکات بسیاری را هم مطرح کرده‌اند. از هزینه این پروژه گرفته تا طرح این پرسش که چطور شده شهرداری ناگهان این قدر به هنر اهمیت داده است. این‌ها پرسش‌هایی بود که با جمال کامیاب رییس سازمان زیباسازی مطرح کردیم:

آقای کامیاب طی مدتی که طرح «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» اجرایی شده، واکنش‌های بسیاری را شاهد بودیم. یکی از موضوعات مطرح شده اما بحث مالی و هزینه‌ای است که برای اجرای این طرح صورت گرفته است. کمی در این باره توضیح می‌دهید که طرح چقدر هزینه داشته است؟

ببینید در قراردادهایی که سازمان زییاسازی با شرکت‌های تبلیغاتی می‌بندد، قید شده که این شرکت‌ها در طول سال موظفند ۱۵ درصد تبلیغات خود را به موضوعات فرهنگی اختصاص بدهند. این طرح هم در قالب همان بند اجرا شده است...

خب تا پیش از این طرح، فعالیت فرهنگی این شرکت‌ها چه بود؟

آنها معمولا در ماه‌هایی چون محرم، رمضان، مناسبات مذهبی و ملی تابلوها را به این موضوعات اختصاص می‌دادند ولی ما بخشی از این سهم فرهنگی را به این طرح ده روزه اختصاص دادیم. به همین خاطر حتی چاپ پوستر و نصب آن هم بر عهده شرکت‌های تبلیغاتی بوده است و ما پولی پرداخت نکرده‌ایم. اتفاقا این طرح، از معدود برنامه‌هایی بود که بازخوردش از هزینه آن بسیار بیشتر بوده است. 



نکته دیگری که درباره این طرح مطرح می‌شود، بحث ترافیک و مشکلی است که ممکن است حین رانندگی برای مردم پیش بیاید. خیلی‌ها می‌گویند این تابلوها حواس رانندگان را پرت می‌کند یا مثلا اگر این تابلوها در مترو به نمایش گذاشته می‌شد هم امن‌تر بود هم افراد فرصت بیشتری برای تماشای آن داشتند. 

ایراد درستی است اما این اولین تجربه ما بود و تنها با اجرای آن بود که می‌توانستیم نقص کار را پیدا کنیم. از طرف دیگر این حرکت، یک جور حرکت نمادین است، یعنی کسانی که آن را طراحی و اجرا کردند به این موضوع ناآگاه نبودند که هر کس می‌خواهد یک اثر هنری را ببیند اگر در یک فضای آرام باشد و با صبر و حوصله به آن نگاه کند به مراتب بهتر می‌تواند ظرافت‌های یک اثر را درک کند. اما پرسش اصلی اینجاست که امروز مگر چه تعداد از مردم به موزه‌ها سر می‌زنند که این آثار را ببینند؟ این کار یک حرکت سمبلیک است برای این که مردم را از میراث فرهنگی و هنری خودشان آگاه کنیم تا تشویق شوند برای دیدن اصل آثار سری به موزه‌ها بزنند. درست است، در خیابان سرنشینان ماشین‌های در حال حرکت امکان دقت درست در یک اثر هنری ندارند ولی می‌توانند متوجه و کنجکاو شوند. طی این مدت ما تلفن‌های بسیاری از مردم داشته‌ایم که همه از این کار تشکر کرده‌اند و بعضی از این تماس‌ها واقعا جالب بوده. مثلا یک نفر زنگ زده گفته در فلان تابلو اسم موزه را اشتباه نوشتید، چون این کار در یک موزه دیگر قرار دارد یا شهروندی تماس گرفته و گفته من هم یک سری آثار دارم که اگر فضایش آماده باشد حاضرم اجازه دهم آنها را نصب کنید تا همه مردم ببینند. همین تلنگر زدن به مردم حرکت مبارکی است و واقعا تصور نمی‌کردیم که طرح «نگارخانه‌ای به وسعت شهر» این چنین بازخوردی داشته باشد و این قدر مورد استقبال مردمی قرار بگیرد. 

همان طور که گفتید این طرح بازخوردهای زیادی داشته است و حتی به حوزه خارج از کشور هم کشیده شده است. مثلا طی روزهای گذشته رسانه‌های خارجی با مطرح کردن این پرسش که آقای قالیباف چطور ناگهان هنردوست شد؟ به این طرح پرداخته‌اند. واقعیت هم این است که رفتار شهرداری در سال‌های گذشته حاکی از اهمیت ندادن به هنر بود. اتفاقاتی که در فرهنگسراهای شهرداری افتاد، منفعل شدن آنها، تعطیلی کلاس‌های موسیقی و ... همه و همه انتقادهای اهالی فرهنگ و هنر را نسبت به شهرداری برانگیخت. اما در همین وضعیت، ناگهان طرحی مثل طرح شما با این کیفیت اجرا می‌شود که پیش از هر چیز باعث تعجب است. واقعا چطور آقای قالیباف ناگهان هنردوست شد؟ 

یکی از آسیب‌های فعالیت‌های فرهنگی و هنری، زدن عینک‌های سیاسی و نگاه کردن به آن فعالیت با دید سیاسی است. این موضوع به این نوع کارها آسیب می‌زند. من درباره عملکرد کل شهرداری در خصوص فرهنگ و هنر نمی‌توانم به تنهایی پاسخگو باشم اما می توانم بگویم حداقل در این پروژه اصل ایده از هنرمندان بوده و به هیچ عنوان به دنبال اهداف سیاسی نبوده‌ایم بلکه تمام هدف‌مان این بود که در راستای فرهنگ کاری انجام داده باشیم که مردم ولو به مدت چند روز احساس رضایت کنند. خودم هم شخصا آدم سیاسی نیستم و تمایلی به وارد شدن در این بحث‌ها هم ندارم. ما در قبال سطح سواد مردم مسئولیم. این که چشم‌شان روزانه چه آثاری در سطح شهر می‌بیند مهم است و ارتقای سلیقه آنها برعهده ماست. وقتی چشم مردم به دیدن آثار فاخر هنری ایران و جهان عادت کند حتما باعث می‌شود که سلیقه زیباشناختی‌شان بالا برود و فردا مطالباتی از ما داشته باشند که سطح فرهنگ را بالا ببرد. باید خود حرکت را مورد داوری قرار دهیم و اگر مثبت بود آن را ارتقا دهیم. 

۵۷۲۴۴

منبع: خبرآنلاین
"