روز گذشته، سیدعباس صالحی روبروی خبرنگاران نشست تا پاسخگوی همه شایعهها و حاشیههایی باشد که پیرامون بزرگترین اتفاق حوزه مسئولیتش (نمایشگاه کتاب) شکل گرفته بود.
تا پیش از این نشست، سایتهای منتقد دولت، خبرهایی مبنی بر دیدار او با مهدی خزعلی مدیر انتشارات حیان و یکی از چهرههای جنجالی سالهای گذشته منتشر کرده بودند. آنها خبر را به مثابه کشفی بزرگ، دست به دست میکردند و ماجرا میرفت که به یک حاشیه جانانه تبدیل شود اما معاون فرهنگی ارشاد، فرصت گمانهزنی، تهدید، تهمت یا حتی پرسش برای کسی باقی نگذاشت. روبروی خبرنگاران نشست و گفت که با مدیر انتشارات حیان دیدار کرده و بابت اتفاقات پیش آمده از او و خانوادهاش عذرخواهی کرده است. او گفت که به گرایش و افکار سیاسی آدمها کار ندارد. در مقام یک انسان و یک مدیر که پاسخگویی را وظیفه اصلی خود میداند، لازم دیده چنین کاری انجام دهد و به عذرخواهی از چهرهای پرداخته که حاشیههای بسیاری برای نمایشگاه کتاب به وجود آورده است.
فارغ از هر گونه قضاوتی، نفس عمل سیدعباس صالحی ستودنی است. او نشان داد که وقتی در نشستهای متعدد خبری عنوان کرده:«اجازه نمیدهیم کسی خارج از دایره ارشاد برایمان تصمیم بگیرد»، تنها شعار نداده است. چهرهای که او دیروز از یک مدیر به نمایش گذاشت، چهرهای نایاب و البته ارزشمند بود. چهره مدیری که پای اعتقاد، حرف و مسئولیتش میایستد و آنجا که احساس میکند تخطی شده، نه تنها عذرخواهی میکند بلکه اشتباهش را رسانهای میسازد تا حرف و حدیثی بر جا نماند.
سیدعباس صالحی میتوانست مثل خیلی از مدیران این دوره و زمانه، پشت پرده، ماجرا را فیصله دهد. سیاست «ماست مالی» را پی بگیرد و با پیغام و پسغام همه چیز را بگذراند، اما او شفافیت را ترجیح داد، و به جای سکوت یا قدم زدن در کوچه علی چپ، مستقیم به استقبال اتفاق رفت. نشست خبری دیروز سیدعباس صالحی، آن هم درست در بحبوحه اوج گیری حاشیهها، نشان داد که مدیران به غیر از پنهانکاری راههای دیگری هم برای رسیدن به اهداف خود دارند. میتوانند با شجاعت پای حرفشان بایستند و به جای ترسیدن از رسانههای منتقد و ساختن غولهای بیشاخ و دم از آنها، با صراحت اشتباه خود را بپذیرند و صادقانه درباره حدود اختیارات و گستره محدودیتهای خود سخن بگویند.
این نخستین بار بود که یک مدیر در قامت معاونت یک وزارتخانه چنین میکرد و همین نکته نشان میدهد که سیدعباس صالحی چقدر خوب از قدرت رسانه آگاه است و چقدر خوب میداند که همیشه با جریان آب همراه شدن، لزوما به معنای نجات پیدا کردن و رسیدن به ساحل امن نیست.
کار او اگرچه از این پس او و مجموعه تحت امرش را به سیبل رسانههای منتقد تبدیل خواهد کرد، اما حالا اهالی فرهنگ لااقل میدانند با مدیری طرف هستند که صادق است، پای حرف و مجوزش میایستد و اگر لازم باشد به خاطر اشتباهات پیش آمده نه تنها عذرخواهی میکند که در صدد جبران نیز برخواهد آمد.
چهرهای که او دیروز از خود به نمایش گذاشت، چهره کسی بود که به انسان بودن خود بیش از مدیر بودن اهمیت میدهد. کسی که صداقت و شفافیت را هنوز کارآمدتر از لابی کردن و دروغ به مصلحت گفتن میداند و ریاکاری را یک اصل مدیریتی نمیبیند.
سیدعباس صالحی روز گذشته بیش از هر زمان دیگری و بیش از هر کس دیگری، یک مدیر فرهنگی بود و این عنصر نایابی است که به یمن دیده شدنش، باید بایستیم و به احترام کلاه از سر برداریم.
۵۷۲۴۴