الهه خسروی یگانه: اگرچه عبدالرحیم جعفری به فرزندش وصیت کرده بود که پیکرش را از مقابل فروشگاه کتاب امیرکبیر در خیابان فخر رازی و دانشگاه تهران تشییع کنند اما امروز وقتی دوستداران او در برابر این فروشگاه تجمع کردند تا در مراسم پرسه مدیر انتشارات امیرکبیر شرکت کنند با درهای بسته این فروشگاه روبرو شدند.
درهایی که سالهای سال بر عبدالرحیم جعفری بسته بود و حتی در روز مرگش هم رو به او باز نشد. شاید به همین خاطر بود که علی محمدیاردهالی مدیر انتشارات محمدی با تاثر گفت: «عبدالرحیم جعفری تنها بود و تنها فوت کرد. کمتر کسی است که موقعیت و شخصیت او را به یاد آورد تا به معرفت و انسانیت او اذعان نکند. من به سهم خودم به تمام بزرگان، نویسندگان و عزیزانی که سهمی در فرهنگ این کشور دارند این ضایعه را تسلیت میگویم.»
او ادامه داد: «متاسفانه شرایط برای جعفری به گونهای پیش رفت که نتوانست در این اواخر تبع بلند انسانیت خودش را به ظهور برساند. به عنوان رفیق قدیمی او میگویم در تمام این سالها تنها یک مورد درخواست من با پاسخ منفی او روبرو شد.»
اردهالی افزود: «جعفری در مسجدسازی مرد بود، در سروسامان دادن به کارهای عروسی کارمندانش مرد بود، در رابطه با دوستانش مرد بود، اما نامردی نگذاشت این عزت نفس را به پایان برساند. او مردی بزرگوار ازطایفه نشر بود و هر وقت کار خیری پیش میآید که در آن سهیم هستیم باید از جعفری یاد کنیم. انسانیت به وجود او افتخار میکرد.»
دوست قدیمی جعفری در ادامه با اشاره به اینکه برخی جفاها به جعفری را نمیتوانم عنوان کنم گفت: «جعفری در عزت نفس پیشرو بود حتی در روزهای پایانی که او را میدیدم همچنان دلش برای فرهنگ و نشر این مملکت میتپید به تمام آنهایی که در این مراسم شرکت کردهاند میگویم مرگ در خانه همه ما خواهد آمد پس کاری کنیم که فردای قیامت بتوانیم جوابگو باشیم. جعفری، قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه چاپ کرد و در اختیار جامعه گذاشت تا روح انسانیت را در جامعه رواج دهد. از جعفری باید به عنوان مردی یاد کنیم که پدر نشر ایران بود.»
رضا یکرنگیان مدیر انتشارات خجسته هم به آنهایی اشاره کرد که عبدالرحیم جعفری را زمین زدند: «متاسفانه در شرایطی برخی که خیال مسابقه دارند سعی میکنند نفر جلوتر از خود را زمین بیندازند، به همین خاطر به آقای جعفری هم پشت پا زدند اما او پرتوان به کار خود ادامه داد.»
او همچنین با اشاره به آرم انتشارات امیرکبیر گفت که این طرح زاییده فکر خود جعفری بود و نام امیرکبیر را هم خود او برای انتشاراتش انتخاب کرد: «به همین خاطر وقتی انتشارات امیرکبیر را از او گرفتند فقط ای کاش آرم آن را پس میدادند تا همه بدانند جای عبدالرحیم جعفری کجاست و جای دیگران کجاست. او سالها خانهنشین شد اما در خانه هم مشغول فعالیت بود و هیچ وقت نگذاشت بیکار بماند.»
یکرنگیان با بغض ادامه داد: «شرم بر کسانی که به انتشاراتی او رفته بودند تا در میان کتابهایش کتاب ضاله پیدا کنند.»
علی اصغر علمی مدیر نشر علمی هم در سخنانش اشارهای به زندگی سخت و مشقتبار عبدالرحیم جعفری داشت: «همه این اتفاقاتی که در دوره کودکی و نوجوانی برای او رخ داد باعث شد که به مردی شکستناپذیر، جسور، بیباک و بلندپرواز تبدیل شود و همه نیروهایش را در حوزه نشر کشور به کار ببرد. بلندپروازیهای او هیچ محدودیتی نداشت و میخواست در همه شهرهای ایران کتابفروشی دایر کند.»
به نظر علمی میراث جعفری فرهنگ بود: «کشوری که فرهنگ داشته باشد ولی چیزهای دیگر نداشته باشد همه چیز دارد اما اگر چیزهای زیادی داشته باشد و فرهنگ نداشته باشد به جایی نمیرسد.»
محمد آموزگار رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز با اشاره به کتاب خاطرات عبدالرحیم جعفری و جلد سوم آن که اجازه چاپ ندارد اظهار امیدواری کرد این کتاب منتشر شود.
سیدمحمود دعایی، بهمن فرمانآرا، فرزانه طاهری، حسن کیائيان، محمدعلی جعفریه و ... از جمله چهرههای فرهنگی بودند که در این مراسم شرکت داشتند.
۵۷۲۴۴