ناراحتکننده وتاسفآور؛ انفجارهایی بزرگ که اکنون دولت ترکیه میگویدانتحاری و توسط تروریستهای داعش انجام گرفته قریب به 125 کشته وصدهامجروح در آنکارا برجای گذاشت.باتوجه به افزایش سطح تنش ها میان کردها ودولت مرکزی ترکیه طی 2 ماه گذشته گمانهزنیهای اولیه مسئولیت این انفجارها ابتدامتوجه حزب کارگران کرد«پ ک ک»شداما دفتر سیاسی حزب این اتهامات را ردو گفته تا زمان برگزاری انتخابات پارلمانی اول نوامبرو در صورت عدم حمله از سوی ارتش به آتش بس وفادارخواهد ماند.هرچند به نظر نمی رسداین توضیح ارتش را قانع کرده باشد و باحملات هوایی دو روزگذشته به مواضع«پ ک ک»درصدد زهرچشم گرفتن از آنهاست.
امادرموضعی تعجبآور وبی سابقه که ممکن است پای دادستان ترکیه را به میان بکشد؛ دمیر تاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها مستقیما دولت ترکیه را مورد حملات لفظی خود قراردادوتاکیدکرد"مسئولیت خونریزی روزشنبه متوجه دولت است و آثار خون بر انگشتان وصورت دولت به وضوح دیده می شود".دمیرتاش تاکید کرددولت ترکیه باناامن کردن کشور؛ به قول او "درصدد بحرانی کردن اوضاع و بهرهبرداری سیاسی از آن در انتخابات پارلمانی نوامبر است".اینکه حملات دمیرتاش به دولت تا چه میزان واقعیت را منعکس می کند؛قضاوت درباره آن آسان نیست.اما وجود چنین دیدگاهی تنها از جانب دمیر تاش مطرح نمی شود. "کمال قلیچدار اوغلو"رهبر حزب جمهوریخواه خلق و"دولت باغچهلی"رهبر حزب ملیگرای خلق نیز اتهامات مشابهی خصوصا درحوادث اواخر ماه جولای که منجربه کشته شدن 3سرباز ترک و شروع موج جدید خشونت های جاری شد متوجه دولت کرده بودند.ازدیدرهبران مخالف؛ آقایان اردوغان وداوداوغلو،درصددند ازدل این بحران ها ؛ خود رابه مثابه رابین هود وفرشته نجات ملت ترک معرفی کنند.درست یا غلط اوغلو و دوقلوی سیاسی بههم چسبیده او اردوغان به احتمال زیاد تاوان این نوع قضاوت افکار عمومی واحزاب را در انتخابات پارلمانی تقریبا 3 هفته آینده پس خواهندداد.نکته اصلی اینجاست که قبلا تصور می شدبا مشاهده نتایج انتخابات پارلمانی اوایل ماه ژوئن امسال؛ تغییری دررویکردسیاست های دولت رخ خواهد داد. اما با وجود این که حزب عدالت و توسعه اکثریت پارلمانی خود را ازدست دادوآقای اوغلو مجبوربه تشکیل دولت اقلیت شد؛ نه او ونه آقای اردوغان تغییری در سیاست های خود به وجود نیاوردندوبه قول یک دیپلمات ارشد فرانسوی مقیم آنکارا "از زاویهای برعکس همچنان به وقایع نگاه کردند". به عنوان مثال می توان به سیاستهای منطقهای دولت ترکیه اشاره کرد که نتایج آن به نحو نگرانکنندهای امنیت ملی این کشور و ثبات خاورمیانه را نه با مخاطره که با بحران جدی روبرو کرده اند به نحوی که از زمان تشکیل جمهوری ترکیه درسال1923تا کنون بی سابقه بوده است. آنهم بدون این ارزیابی که آیا ترکیه ظرفیت و امکان ورود به چنین عرصه شکنندهای را دارد یاخیر؟.
واقعیت آن است که ساختار سیاسی ترکیه دستکم در آنچه مربوط به سیاست خارجی می شود؛ همواره مبتنی بر همکاری های نظامی و امنیتی باناتودرجنوب شرق اروپا و حوزه دریای سیاه بوده ودرهمین چارچوب ظاهرا به وظایف خود طی 50سال اخیر عمل کرده است. یک چنین عادت و وظیفهای ضرورتا ترک هارااز پرداختن به مسائل خاورمیانه معاف یامحروم کردوبه نظر می رسدنیازی هم به آن احساس نمی کردند.سیاستی که تازمان ریاست جمهوری احمدنجدت سزر ادامه داشت.اما با روی کار آمدن حزب عدالت وآقای اردوغان درحدود 12 سال پیش؛باورهای سنتی وایدئولوژیک ونیز سرخوردگی تحقیر آمیز ناشی ازعدم پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا ؛سیاستمداران جدیدرامتقاعد کرد که اولا زمان دور شدن از اروپا ،ثانیا هنگامه نزدیکی به شرق عربی و خاورمیانه فرارسیده است.
درک اشتباه آنان از وجودخلأ قدرت درخاورمیانه بود یا خودشیفتگی از پذیرش واستقبال ازحضور شان درصحنه مناقشهبرانگیزخاورمیانه؟به هر صورت در نتیجه نهایی تغییری در اصل موضوع ایجاد نکرد.امامستقلا معتقدم این سیاست ناکارآمد بیشتر تلفیقی بود از 3عامل1-نقش دولت های عرب مانند دولت های محافظه کار عرب خلیج فارس و مصردردوران محمد مرسی،2- تصورات اشتباه برخی رهبران گروه های فلسطينی مانندحماس وجهاد اسلامی، 3- ارزیابی اشتباه ایالات متحده از توان واقعی دولت ترکیه در خاورمیانه. اکنون چه بخواهیم و چه نخواهیم ترکیه در این ورطه گرفتار آمده و بالاجبار مجبوربه دست و پنجه نرم کردن با عواقب آن است.راه حل چیست؟نمی دانم! آنهم زمانی که فتح ا... گولن در باره یاردیرینه خوداردوغان می گوید"او به ایجاد مشکل وانتظار حل آن توسط دیگران عادت دارد"ویانجم الدین اربکان پدر معنوی واستاداردوغان زمانی در باره او به الشرق الاوسط گفت"اردوغان شاگردمردودی بود که همواره از درب پشت مدرسه می گریخت.و ملت ترک را بهسوي مشکلات بزرگ سوق می دهد.".(روزنامه قانون)matinmos@gmail.com