به گزارش خبرآنلاین، این مجموعه 35 قطعه شعر متفاوت دارد که طنز در کنار تناقض و نوعی تراژدی از ویژگیهای آنهاست. در کنار این اشعار نیز دو مصاحبه از مولف منتشر شده، مصاحبههایی که دیدگاه شاعر را در خصوص چند و چون شعر امروز ایران تعیین میکند. این کتاب از مهر سال گذشته برای دریافت مجوز انتشار ارائه شده بود و چندی پیش با حذف دو شعر، مجوز گرفت.
همچنین شعرهای این کتاب در شاخه شعر متفاوت یا شعر در وضعیت دیگر، قرار میگیرد و به گفته باباچاهی در مقایسه با شعر مدرن امروز، شعرهای بهتری نیستند، اما شعرهای دیگریاند و ظاهراً به اقلیتهای شعری تعلق دارند، اما خواستار آنند که در حوزه اشتیاق اکثریت نیز نفوذ کنند. اگرچه شعرهای این مجموعه را نمیتوان از لحاظ وزن و موسیقی، شعر سپید تلقی کرد اما در حیطه شعر آزاد یا نیمایی نیز نمیگنجند.
او در توصیف فضای شعرهای کتاب جدیدش معتقد است: شعرهای این مجموعه افشانشی است، منظور از افشانشی این است که این شعرها گرچه گسستهنمایی میکنند و مصرعها و بندهای شعر در ارتباط مستقیم با هم نیستند، اما پیوندی پنهانی در پراکندگی صوری اندام شعر احساس میشود. ایجاد رابطهای بینامتنی نیز یکی از خصوصیتهای این مجموعه است. با این توضیح که عناصر زمان و زبان موجود، با زمانهای گذشته و زبان شعر و نثر کلاسیک فارسی، ضربالمثلها، اعتقادات مردم و کلامات قصار و غیرقصار در رابطهاند و احساس خویشاوندی میکنند.
«این هم یک شوخی بود» شامل 50 شعر از شعرهای سال های 60 تا 88 باباچاهی که توسط سعید سعیدپور به انگلیسی ترجمه شده از سوی نشر ویستار و مجموعه شعر «هوش و حواس گل شب بو برای من کافی است» به زودی از سوی نشر ثالث منتشر خواهد شد.
***
مصداق یا حبیبی در بغداد هم میتواند بچه گربهای باشد
که درسطلِ قیر دُماش گیر کرده کنده نمیشود
و سیبهای گاز نزده شاید البته
در تصرف دندانهای کرم خوردهای
بوده بودهاند
و مصداق یا حبیبی.
بی آن دست دراز کند
ازروی میز برداشته بود
- زنگها برای جادوگرها به صدا درنمیآیند!
بوئیده بود لیمویی که پیش ازاین شاید مرغ سر بریدهای
بوده بوده
وَ یا «حبیب»ی بوده یا حبیبی!