شاید زمانی که «مارتین کوپر» آمریکایی در سال 1972 برای اولین بار تلفن همراه را اختراع کرد، هیچ وقت گمان نمیکرد که این وسیله ارتباطی زمانی به بخش لاینفک زندگی اجتماعی انسانها تبدیل شود. وسیلهای که روز به روز بر اهمیتش افزوده میشود و قابلیتهای چندگانه و متکثرتری پیدا میکند. به گونهای که امروز میتوان هم آن را وسیلهای برای گفتگو و مکالمه و ارسال پیام دانست و هم ابزاری برای اطلاعیابی از جدیدترین حوادث روز جهان و حتی انجام فعالیتهای اقتصادی.
جالب آنجاست که این صنعت که تا 24 سال پیش تقریبا هیچکس جایی برای آن در فعالیتهای اقتصادی و ایجاد اشتغال نمیدید، امروز به جزیی جداییناپذیر و حتی بسیار مهم در تولید درآمد و بالا بردن ارزش اقتصادی کشورها تبدیل شده است و روز به روز به سهم کیک آن در بازار اقتصادی و مبادلات جهانی نیز افزوده میشود.
براساس پیشبینی انجمن جهانی GSM که انجمن تخصصی اپراتورهای موبایل در سراسر جهان است و اعضایی از 200 کشور جهان (متشکل از 800 اپراتور موبایل و بیش از 230 شرکت در اکوسیستم گسترده موبایل)، را در برمیگیرد، تکنولوژی تلفن همراه در سال 2020 با افزایش 4.2 درصد سهم جهانی از GDP، ارزش کل اقتصادی نزدیک به 4 تریلیون دلار ایجاد میکند.
قابل ذکر است که مجموع درآمد اکوسیستم موبایل در سال 2012 برابر با 1551 میلیارد دلار، معادل 2.2 درصد تولید ناخالص جهانی بود. همچنین براساس ارزیابیهای این انجمن جهانی، در سال 2014 اپراتورهای تلفن همراه توانستند در سراسر جهان به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای حدود 24.8 میلیون نفر شغل ایجاد کنند.
حال با این مقدماتی که ذکر شد، سوال این است که آیا رواست تنها با ارائه فرضیهای که اساسا نه سازمانهای ناظر ملی از سازمان انرژی اتمی گرفته تا وزارت بهداشت، آن را تایید کرده اند و نه تحقیقات خارجی در کشورهای توسعه یافته بر آن صحه نهادهاند، اقدام به جمع آوری آنتنهای BTS در سطح شهر تهران کرد؟ آیا جمعآوری آنتنها به بهانه ساطع شدن تشعشعات مضر از آنها به معنای نادیده گرفتن تمامی مزایای برون آمده از تکنولوژی موبایل در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سلامت و... نیست؟ آیا پذیرفتن این فرضیه اثبات نشده، این حق را به ما نمیدهد که از شهرداری تهران بخواهیم از تردد اتومبیلهای خیلی زیاد در سطح شهر که باعث هدررفت هزاران ساعت از وقت مفید شهروندان و آلودگی فضای زیست محیطی شهر و تعطیلی چند روزه مدارس و کارخانجات و حتی کشته شدن تعداد زیادی از شهروندانمان در طول سال میشود، نیز جلوگیری به عمل آورد؟ سوال این است که چرا شهرداری تهران اینگونه در مورد این مساله و هزاران ساختوساز غیرمجاز و غیراستاندارد در سطح شهر اهمال میکند، اما در زمینه جمع آوری آنتنهای BTS، که اساسا هیچ نهاد مسئول و تحقیقاتی مضر بودن آنها را تأیید نکرده، تمام امکانات خود را بسیج کرده است؟! آیا بهتر نیست شهرداری تهران امکانات خود را در راستای تقویت هر چه بیشتر تکنولوژیهای نوین ارتباطی که میتوانند زمینهساز تحقق دولت و شهر الکترونیک باشند، بسیج کنند؟ دولت و شهری که با سرمایهگذاری اندک قادر خواهد بود در آیندهای نه چندان دور تمام خدمات خود را بر پایه اپلیکیشنهای مبتنی بر موبایل ارائه کند. آیندهای که اگر تحقق پیدا کند، خواهد توانست هم از میزان ترافیکهای خستهکننده بکاهد، هم آلودگی فضای شهری تهران را کاهش دهد، هم از هدررفت وقت باارزش شهروندان بکاهد، هم به بخشی از صفهای طولانی جوانان فارغالتحصیل جویای کار سروسامان دهد و... .
چنان که اشاره شد، امروز موبایل نیز به مانند بسیاری تکنولوژیهای دیگر از جمله اتومبیل، تلویزیون، کامپیوتر و... به جزیی جداییناپذیر از زندگی روزمره ما تبدیل شده است و نمیتوان صرفا با برخوردهای سختافزاری از روند رو به جلو و همهگیر شدن آن جلوگیری کرد؛ پس چه بهتر که بتوان با فراهم کردن زمینهها و بسترهای مناسب برای آن، چه از حیث سختافزاری و چه از حیث نرمافزاری، زمینه رشد و استفاده بهینه از آن را در راستای توسعه پایدار کشور فراهم آورد.
* دانشجوی دکتری ارتباطات
35225