موضوع همکاری بین کشورهای اسلامی برای ارتقاء مناسبات بین این کشورها نیز یکی دیگر از آرزوهای مهم کشورهای عضو است که درهمه اجلاس های گذشته مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچنان که انتظار می رود ، نتوانسته است بین کشورهایی که اکثریت جمعیت آنها مسلمان است ، اتحاد وهمکاری قابل توجهی ایجاد کند. این سازمان درعمل مانند سازمان ملل صرفا به محلی برای تبادل نظراعضا و اقدام هایی محدود برای رفع مشکلات موجود بین اعضاء تبدیل شده است . درمطلب پیش رو تلاش کردم به بررسی مهم ترین فرصت ها و چالش هایی که سازمان همکاری اسلامی با آن روبرو است بپردازم .
الف: ظرفیت های بالقوه بالای کشورهای اسلامی در جهان امروز
پس از گذشت حدود 47 سال از زمان تأسيس سازمان همکاری اسلامی (1) اين سازمان توانسته است عليرغم فراز و نشيبهايی كه داشته جايگاه تازهای در عرصه بينالمللی پيدا كند. بر این اساس ضرورت بازنگری درمورد راهكارهايی كه بتواند زمينههای جديد همكاری بين كشورهای عضو را فراهم كند، بيش ازهرزمان ديگر احساس میشود.
اين مسأله بهويژه از آن جهت اهميت دارد كه سازمان همکاری های اسلامی به دنبال گسترش همكاری با سايرسازمانهای بينالمللی ازجمله سازمان ملل توانسته است.تاثیرگذاری خودرا درجهان افزایش دهد.(2)
1- برخورداری از یک چهارم جمعیت جهان
كشورهای اسلامی با برخورداری از يك ميليارد و هفتصد ميليون نفر جمعيت (کمی بیشتر از یک پنجم جمعيت كل جهان ) (3)امروزه توان بسيار بالائي براي تأثيرگذاري در صحنه جهان دارند. همين عامل مهم به سازمان همکاری های اسلامی این امکان را می دهد تا بالقوه بتواند به ايفاء نقشي جديترنسبت به گذشته بپردازد.
3- پیوستگی جغرافیایی نسبی بین سرزمین کشورهای عضو
از آنجا که اکثركشورهاي اسلامي از لحاظ جغرافيايي از مغرب در شمال غرب آفریقا تا اندونزی در جنوب شرق آسیا به يكديگر پيوستگي سرزميني دارند از منظر ژئوپولتيكي موقعيت ويژهاي براي آنها فراهم شده است تا به راحتي امكان مبادله و انتقال كالا، نيروي كار و تجهيزات ضروري توليد براي اين كشورها فراهم گردد. این امکان اگر با لغو روادید بین کشورهای اسلامی و همچنین برداشتن و یا کاهش و تخفیقات تعرفه های گمرکی همراه شود می تواند تحول اساسی در مناسبات بین کشورهای عضو بوجود آورد.
3- حضور موثر در سازمان ملل
در واقع 57 دولت تشکیل دهنده این سازمان در میان 193 كشور عضو سازمان ملل اگر بتوانند با هم بر سرموضوع های اساسی کنار بیایند ، فراكسيون بسیار قوی را در سازمان ملل بوجود میآورند كه میتواند هر تصميم سازمان ملل را تحت تأثير قرار دهد. چرا كه در حدود سي درصد آراء مجمع عمومی سازمان ملل در اختیار اعضای سازمان همکاری های اسلامي است. در صورت ايجاد هماهنگي بين مواضع این كشورها، آنها خواهند توانست نقش مؤثرتری در شورای امنیت سازمان ملل نیز ایفاء کنند.
این موضوع تا انجا پیش رفت که درهشتمین اجلاس سران در تهران پیشنهاد تشکیل یک کرسی در شورای امنیت به نمایندگی ازطرف همه کشورهای اسلامی پیشنهاد شد اما این مساله چندان پیگیری نشد.
چراکه اصولا منافع متضاد بعضی از کشورها در داخل سازمان همکاری های اسلامی مانع از آن می شود که همه آنها بصورت متحد و یکپارچه این پیشنهاد را پیگیری و اجرایی کنند.
4- قدرت حل معضلات جهان اسلام
سازمان همکاری های اسلامي كه تاكنون بيشتر نقش توصیه ای براي حل وفصل معضلات جهان اسلام داشته و يا احياناً از طریق ايجاد مراكز اقتصادي مانند بانک توسعه اسلامی و یا نشست وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی به بررسی مشکلات فرهنگي جهان اسلام و پیدا کردن راه حل ها برای کاهش انها کمک کرده است همچنين تشكيل سازمان فرهنگي كشورهاي اسلامي (ISESCO) كه تأسيس دانشگاههاي معتبر در نيجر، اوگاندا و مالزي را بر عهده داشته و بر كار بسياري از مراكز فرهنگي ديگر در مالي، جزاير كومور و گينه بيسائو نظارت ميكند. از جمله ديگر دلايل روشن از وجود زمينههاي بسيار مناسب همكاري بين كشورهاي اسلامي است.
5- برخورداری از امکانات بالقوه اقتصادی و ژئواکونومیک
با نگاهي به موقعيت اقتصادي كشورهاي عضو اين نكته را بهخوبي ميتوان مشاهده کرد که 57 کشور بصورت بالقوه امکانات بسیار قابل توجهی برای ارتقاء جایگاه بین المللی خود دارند. بهعنوان نمونه از كل توليد جهاني نفت كه اصليترين سوخت مراكز اقتصادي جهان است بيش از هفتاد درصد آن در كشورهاي عضو یا ناظر این سازمان تهيه ميشود. اين موضوع در مورد توليد مواد خام اوليه صنايع نيز صادق است. ذخاير گاز، معادن و امكانات مناسب كشاورزي اگرچه تاكنون بهصورت دقيق برآورد نشدهاند اما بدون شك با توجه به امكانات تكتك كشورهاي اسلامي ميتوان بهصورت تقريبي گفت در صورت تجهيز همه اين امكانات، اين كشورها خواهند توانست علاوه بر آنكه نيازمنديهاي خود را برطرف كنند، بخش قابل توجهاي از صادرات جهان را نيز به خود اختصاص دهند. متأسفانه بهدليل سياست غلطي كه در سالهاي گذشته اعمال شده است حتي كشورهاي اسلامي نتوانستهاند حجم مبادلات بازرگاني بين خودشان را افزايش دهند. اين كشورها عمدتاً بهدليل وابستگيهاي سنتي اقتصادي بيشتر نيازمنديهاي خود را از كشورهاي توسعهيافته غرب تأمين ميكنند.
مواد خام تقريباً 90 درصد از كل صادرات كشورهاي اسلامي را شامل ميشود در صورتيكه كالاهاي توليدشده 68 درصد از واردات آنها را تشكيل ميدهد. در نتيجه بيشتر بازرگاني خارجي كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي با كشورهاي صنعتي انجام ميشود. اين در حالي است كه سعي برنامهريزان سازمان كنفرانس اسلامي طي سالهاي گذشته آن بوده است كه به هر شكل ممكن تجارت ميان كشورهاي اسلامي گسترش يابد. با وجود آنكه بانك توسعه اسلامي تاكنون ميليارد ها دلار براي توسعه و ارتقاء بازرگاني ميان كشورهاي اسلامي هزينه كرده است اما اين سرمايهگذاري تاكنون به نتايج مورد انتظار نرسيده است با وجود اين به باور كارشناسان اقتصادي حجم مبادلات اقتصادي كشورهاي اسلامي در دهه گذشته بهنحو قابل توجهي افزايش داشته است و اين امر نشان ميدهد در صورت اجراي توافقنامههاي كنفرانس وزراي خارجه در سالهاي 2015 در کویت كه چارچوب قانوني را براي همكاري اقتصادي ميان كشورهاي عضو تا سال 2025 معين ميكند ميتوان انتظار داشت كه در سالهاي آتي تحولي اساسي در مناسبات اقتصادي كشورهاي عضو پديد آيد تجربه موفق تشكيل بانك توسعه اسلامي (I.D.B) كه از سال 1975 تأسيس شد بهخوبي مؤيد اين توان بالقوه بين كشورهاي اسلامي است.
ب: چالش های پیش رو سازمان همکاری های اسلامی
1- ضعف همکاری در داخل سازمان بین اعضاء
سازمان همکاری های اسلامي براي آنكه بتواند تأثيرگذاري بيشتري در جوامع مسلمانان داشته باشد بايد سعي كند سطح همكاريهاي سیاسی ، اقتصادي و فرهنگي را در كليه زمينهها ميان اعضاء افزايش دهد. بهطور طبيعي مشاركت كشورهاي عضو در فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگي در دو وجه تأثير تعيينكننده دارد. اولاً از لحاظ اقتصادي منافع كشورهاي عضو را به يكديگر گره ميزند كه اين امر خود بر افزايش همكاري سياسي ميان آنها تأثير مستقيم دارد. ثانياً همكاري بيشتر فرهنگي به تفاهم ميان ملتهاي مسلمان كمك ميكند و اين عامل تفاهم و نزديكي بيشتر باز هم اثر مطلوبتري در ايجاد زمينههاي مختلف همكاري دارد.
2- نداشتن انگیزه قوی اسلامی برای پیوند دهندگی سازمانی
براي افزايش همكاريهاي اقتصادي و فرهنگي يك مانع بزرگ ناشي از نوعي ناهمگوني بين پنجاه و هفت كشور عضو اين سازمان وجود دارد. اين ناهمگوني تنها به عناصر تشكيلدهند قدرت محدود نميشود بلكه شامل تفاوت در نظامهاي سياسي و ارزشهاي فرهنگي ميشود. از آنجا كه اين كشورها را عناصري مانند «زبان مشترك» يا «نژاد مشترك» و يا منطقه «منافع مشترك» پيوند نميدهد بلكه تنها وجه مشترك همه آنها مسلمان بودن اكثريت جمعيت كشورهايشان است. اين فصل مشترك نتوانسته است انگیزه لازم را نيز در چارچوب منافع ملي و منطقه ای این کشورها براي اعضاء بهوجود آورد. با اين حال فرهنگ اسلامي بهصورت كم و بيش در ميان اكثريت قاطع اعضاء وجود دارد كه بهطور قطع تقويت اين فرهنگ اسلامي ميتواند هويت تازهاي به سازمان همکاری اسلامي بدهد؛ كه تأثيرات آن قطعاً بيشتر از پيوند نژادي يا زباني يا منطقهاي خواهد بود.
در صورتي كه موضوع «هویت مشترك» در ميان تمام كشورهاي عضو با محوريت اعتقادات اسلامي بهوجود آيد دستيابي به همكاريهاي اقتصادي و سياسي دشوار نخواهد بود. اين واقعيت را كه اكثر كشورهاي اسلامي در دستهبنديهاي رايج اقتصادي در صف كشورهاي در حال توسعه و يا توسعهنيافته قرار ميگيرند، نميتوان انكار كرد. همچنین می دانیم اکثر قریب به اتفاق آنها از حکومتهای سکولار غیر مذهبی تشکیل شده اند. اما پيشرفت سريع در بعضي از كشورهاي اسلامي از جمله مالزي، اندونزي، ايران، تركيه و غيره نشان ميدهد كه می توان با وجود اختلاف دیدگاه زمینه را برای همکاری های منطقه ای درون سازمانی مانند تشكيل گروه كشورهاي موسوم به D8 فراهم ساخت . زمينهساز ايجاد نوعي همكاري تازه بين كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي توسعهنيافته در چارچوب سازمان همکاری های اسلامي است.
در جهان بی قطبی یا تک قطبی کنونی ، کشورهایی موفق تر هستند که بتوانند با کمک یکدیگر از امکانات هم در داخل یک سازمان یا یک اتحادیه به نحو مطلوب تری بهره بگیرند. در حال حاضر کشورهای درحال توسعه مانند ایران ، ترکیه ، مصر، مالزی ، اندونزی می توانند به سایر کشورهای اسلامی از لحاظ سرمايهگذاري و انتقال فنآوري به دیگر کشورهای عضو كمك نمايند.
در سالهاي اخير اين نظريه كه كشورهاي توسعهنيافته مجبور هستند براي توسعهيافتگي از كمكهاي كشورهاي توسعهيافته بهرهمند شوند، زير سؤال رفته است ودرمقابل اين نظريه مطرح ميشود كه كشورهاي در حال توسعه ميتوانند با اصلاح ساختار توليد، سرمايهگذاري بر نيروي انساني از طريق بالا بردن بهرهوري نيروي كار، مسير توسعه را بدون آنكه مجبور باشند از كمكهاي اجباري كشورهاي توسعهيافته بهرهمند شوند، طي كنند. اين امر مهم زماني امكانپذير خواهد بود كه تلاش همهجانبه در بين كشورهاي توسعهنيافته براي رسيدن به راهكارهاي مناسب با توجه به نيازهاي ويژه هر كشوردر داخل یک سازمان پیشرو شکل بگیرد شكل بگيرد.
3- اختلاف های موجود بین کشورهای اسلامی
وحدت بین کشورهای عضو ، در سالهاي اخير تحت تأثير آشوب در خاورمیانه با مشکلات بسیار جدی تری روبرو شده است . اگر در گذشته موضوع قدس و آتش زدن مسجد الاقصی در سال 1969 بهانه برای تشکیل این سازمان بود. موضوع فلسطین و مقابله با اشغالگری اسرائیل انگیزه بسیار قوی برای همبستگی شده بود. امروز دیگر جهان اسلام با بدترین درگیری های داخلی بین الاسلامی روبرو است که در تاریخ یک قرن گذشته بی سابقه بوده است . ظهور پدیده هایی مانند تروریست های داعش و گروههای تکفیری که همه مسلمانان بجز خودشان را خارج دین می شمارند ، ضرورت اقدامی عاجل برای ایجاد امنیت و ثبات در خاورمیانه به عنوان مرکز ثقل جهان اسلام را بیش از هر زمان دیگر مطرح ساخته است. براین اساس سیزدهمین اجلاس سازمان همکاری های اسلامی می تواند به پیدا کردن راه حل های عملی برای برون رفت از این بحران کمک کند زیرا ادامه این درگیری ها فقط به نفع دشمنان جهان اسلام است. از آنجا كه كشورهاي اسلامي توان بسيار خوبي در زمينه امكانات رسانههاي گروهي و مطبوعات برخوردار هستند اين زمينه مناسب به آنها امكان ميدهد تا بتوانند از راه صحيح به مقابله با تهاجم غرب وارد شوند .در حال حاضر بيش از 10 كشور اسلامي از امكان پخش برنامه بر روي ماهواره برخوردارند و اغلب كشورهاي اسلامي داراي فرستندههاي متعدد راديو و تلويزيوني محلي هستند با توجه به امكانات وسيع مطبوعاتي نيز در كشورهاي اسلامي زمينه بسيار مساعدي براي تبليغ همبستگي ميان كشورهاي اسلامي به منظور ترغيب مسلمانان براي مشاركت در فعاليتهاي سالم انساني و معنوي فراهم است. امروز متاسفانه اغلب رسانه های کشورهای اسلامی بجای کمک به ایجاد وحدت و همبستگی بین مسلمانان جهان، بر طبل اختلاف می کوبند و همین موضوع خود موجب تشدید اختلاف ها می شود.
این انتظار وجود دارد تا سیزدهمین اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول فرصت مغتنمی را بوجود آورد تا در حاشیه دیدارهای سران کشورهای اسلامی مشکلات موجود از طریق گفتگوهای برادرانه حل وفصل شود . دیدار احتمالی بین اقای روحانی و ملک سلمان پادشاه عربستان می تواند در این زمینه راهگشا باشد.
جمع بندی بحث
در يك ارزيابي كلي ميتوان گفت كشورهاي عضو سازمان همکاری های اسلامي داراي امكانات خوبي در كليه موارد از جمله توان اقتصادي ، سياسي و فرهنگی هستند كه در صورت استفاده بهتر از اين امكانات اين سازمان ميتواند جايگاه بسيار مهمي در صحنه بينالمللي پيدا كند. آنچه كه در حال حاضر در هزاره سوم ميلادي بيش از هر چيز ديگر براي اين سازمان ضروري به نظر ميرسد همبستگي و اتحاد اين كشورها براي رسيدن به يك برنامه كار مدون شده در جهت ايجاد يك بلوك سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي در سطح جهاني است. دستيابي به چنين آرماني دور از ذهن نيست تنها بايد دولتهاي عضو بكوشند با ايجاد تفاهم، سيستمي يكپارچه كه داراي اقتدار و مسئوليت لازم است، در قالب یک سازمان منسجم اسلامي بهوجود آورند. وضعیت فعلی که بیشتر به یک باشگاه سیاسی که هر سه سال یکبار سران آن دور هم جمع می شوند مطلوب نیست . نتایج صدور بیانیه های تکراری مشخص نیست . در اجلاس قبل که در سال 2013 در قاهره برگزار شد تصمیم های خوبی گرفته شد اما با سقوط دولت مرسی در مصر مشخص نشد چه کسی باید مصوبات را پیگیری کند .دولت سی سی که روز جمعه رهبری سازمان را به اردوغان تحویل می دهد نگرش کامل متفاوتی در باره همکاری های اسلامی با ترکیه دارد.
1- نام این سازمان از زمان تاسیس در سال ۱۹۶۹ تا سال 2011 سازمان کنفرانس اسلامی بود. اما در سی و هشتمین اجلاس شورای وزیران امورخارجه این سازمان که 28 تا 30 ژوئن در شهر آستانه پایتخت قزاقستان برگزار شد نام سازمان کنفرانس اسلامی به سازمان همکاری اسلامی تغییر یافت و نشانه آن نیز عوض شد. http://hamshahrionline.ir/details/140409
2- http://www.oic-oci.org/oicv3/page/?p_id=52&p_ref=26&lan=en
3- آمار جمعیت کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی را از جمع بدست امده از آمار ارائه شده از جمعیت جهان در سایت زیر استخراج شده است
http://www.worldometers.info/world-population/
برای مشاهده وبلاگ حسن بهشتی پور در صفحه بلاگرهای خبرآنلاین اینجا کلیک کنید